حضور سیاسی آل بویه در تاریخ سیاسی ایران (بخش دوم)

0

*شهرام غفوری

*دکترای تاریخ

…اوضاع نابسامان خوزستان سران آل بویه را به دخالت در امور آن ایالت تشویق کرد. اگرچه تسلط آنان بر خوزستان زمینه‌ای مناسب برای قدرت‌نمایی آل بویه در عراق فراهم کرد اما مشکلات به وجود آمده در منطقه جبال (تصرف اصفهان توسط وشمگیر زیاری) برای مدتی از این امرجلوگیری کرد. اما بعد از دو سال رکن الدوله با تصرف ری تسلط آل بویه برجبال را مستحکم کرد. به دنبال این استقرار، آنان توانستند در امور عراق دخالت کنند. معزالدوله احمد پس از چند تلاش ناموفق سرانجام در پی مرگ توزون؛ امیر ترک بغداد، توانست در سال ۳۳۴ هجری آن شهر را تصرف کند. در پی این پیروزی خلیفه مستکفی عنوان امیرالامرائی و لقب معزالدوله را به وی و لقب عمادالدوله و رکن الدوله را به دو برادر دیگرش اعطا کرد.

معزالدوله از همان ابتدا سعی کرد با انتقال خلافت از آل عباس به آل علی بساط بنی عباس را براندازد اما همراهان، او را از این کار بازداشتند. مدتی بعد وی خلیفه دیگری با لقب المطیع الله را بر مسند خلافت گمارد. معزالدوله با وجود موقعیت مناسب و درخشانش در خوزستان و بین‌النهرین همواره مطیع برادرش عمادالدوله علی؛ ریش سفید خاندان بود. عمادالدوله در۳۳۸ هجری در حالی که تمام شرایط را برای به قدرت رسانیدن عضدالدوله مهیا کرده بود از دنیا رفت و رکن الدوله بزرگ خاندان شد.

شاید دوست بدارید :

این دوران را می‌توان دوران اوج قدرت آل بویه به حساب آورد. به این ترتیب سه شاخه این خاندان در عراق، فارس، اصفهان، ری و همدان همچون دوره عمادالدوله به حیات خود ادامه دادند. اما کشمکش و اختلاف میان رکن الدوله و سامانیان و زیاریان و آل مسافر تا پایان عمر او ادامه یافت. مهم‌ترین حادثه سال‌های پایانی زندگانی رکن الدوله مسئله تلاش عضدالدوله برای تسلط بر عراق و از بین بردن شاخه عراق بود. برادر دیگر یعنی معزالدوله در سال ۳۵۶هجری و در حین لشکرکشی بر علیه شاهینیان در مناطق باتلاقی بین النهرین درگذشت. پس از مرگ وی، پسرش عزالدوله بختیار جانشین او شد و درآغاز کار با مشکلی اساسی که ناشی از حملات روم شرقی در شمال بین النهرین و شورش ترکان بود روبرو شد. در این زمان و با مرگ امیر قدرتمند حلب سیف الدوله حمدانی، بزرگترین پایگاه مقاومت در برابر بیزانس از بین رفته بود و این امر سبب تحرک بیشتر رومیان شد و آنان در سال ۳۶۰ هجری موفق به تصرف شهر نصیبین شدند. هرچند مدتی بعد سپاه عزالدوله نیروهای بیزانس را شکست داد. دومین مشکل عزالدوله، شورش ترکان در سپاهش بود که از دیرباز در سپاه خلفا در بغداد حضوری قدرتمند داشتند که با تسلط آل بویه بر بغداد از قدرت ترکان به نفع امیران بویهی کاسته شده بود. امکان شکست عزالدوله باعث ورود عضدالدوله به صحنه سیاسی عراق و برکناری عزالدوله شد که با عکس العمل شدید رکن الدوله پدرش روبرو شد و از عضدالدوله خواست تا حکومت عزالدوله را به وی بازگرداند. در پی این درخواست، وی بغداد را ترک کرده و به شیراز برگشت. در ملاقات بین رکن الدوله و پسرش، عضدالدوله را به جانشینی خود منصوب کرد، حکومت ری و همدان را به فخرالدوله و مویدالدوله واگذار کرد و آنان را ملزم به پذیرش امیرالامرایی عضدالدوله کرده و خودش در سال ۳۶۶ هجری درگذشت.

با مرگ رکن الدوله تجزیه قلمرو آل بویه آغاز شد زیرا وحدتی که میان امراء و بزرگان خاندان وجود داشت از میان رفت و هریک از طرفین درصدد برآمد تا قلمرو دیگری را به تصرف درآورد. ابتدا این عزالدوله بود که با اتحاد با فرمانروای موصل، صاحب بطایح وحسنویه فرمانده کردان برزیکانی به جنگ با عضدالدوله پرداخت و پس از چندین شکست سرانجام در ۳۶۷ هجری در اسارت به قتل رسید. عضدالدوله سپس به جنگ برادرش فخرالدوله رفت و پس از تصرف قلمرو او بخشی از آن شامل همدان و نهاوند را به برادر وفادارش مویدالدوله سپرد و دینور و کرمانشاه را به قلمرو خود افزود. سپس با همراهی مویدالدوله با حمله به قابوس بن وشمگیر تمامی طبرستان و گرگان را متصرف شد و درادامه موفق به تصرف قلاع و قلمرو حسنویه شد.

با درگذشت عضدالدوله در سال۳۷۲هجری دولت آل بویه بار دیگر گرفتار معضل جانشینی شد و در ادامه کسانی چون ابوکالیجار مرزبان، شرف الدوله ابوالفوارس شیردل، ابونصر بهاءالدوله، مدتی صمصام‌الدوله، ابوشجاع سلطان الدوله، عمادالدین ابوکالیجار، ابونصرخسرو فیروز و در نهایت با کشته شدن ابومنصور پولادستون بر اثر شورش طوایف شبانکاره به رهبری فضلویه کرد، ولایت فارس به تصرف قدرت تازه بر منطقه حاکم شده سلجوقیان کرمان درآمد و بدین ترتیب به حیات آل بویه در ایران و بغداد خاتمه داده شد.

در مبحث بعدی به بررسی اوضاع اجتماعی و اقتصادی دوران حکومت آل بویه خواهیم پرداخت.

منابع: جلد۱۵و۱۶الکامل ابن اثیر-تجارب الامم جلد۵و۶

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.