حمام چاله زیر زمین خاک میخورد
سرنوشت مهمترین حمام تاریخی غرب کشور با ویرانی مسکوت مانده و این اثر دیرینه حتی به ثبت ملی هم نرسیده است
این اثر ارزشمند تاریخی در صدمتری میدان باباطاهر قرار دارد که امروزه نه از گنبد و ستونهایی که در گزارش روزنامه اطلاعات به آن اشاره شده، خبری هست و نه از زیباییهایی که خبرنگار این روزنامه به تصویر کشده اثری برجای مانده؛ چرا که گنبدها فرو ریخته و دیوارهای داخلی حمام با خاک پر شده است.
*ناهید زندیصادق
*روزنامهنگار
۴۲ سال پیش روزنامه اطلاعات در گزارشی به وضعیت حمام چاله؛ یکی از آثار تاریخی مهم پرداخت و نسبت به تخریب آن هشدار داد. حمام چاله در حاشیه میدان باباطاهر و در فاصله ۱۰۰ متری آرامگاه باباطاهر واقع شده است. این حمام یکی از بزرگترین و قدیمیترین حمامهای همدان به شمار میرفت. پیش از انقلاب اداره بهداشت آن را تعطیل کرد و شهرداری قصد الحاق آن به بوستان باباطاهر را در سر میپروراند اما این اتفاق نمیافتاد تا اینکه پس از انقلاب در اثر بیتوجهی، گنبدهای زیبای این حمام فرو ریخت و داخل دیوارها با خاک پر شد. امروز اما مسئله بسیار حساستر است و خطر ساخت و ساز در بیخ گوش این اثر تاریخی است. درخواست فعالان حوزه میراث فرهنگی این است که این حمام پس از کاوش بازسازی و به موزهای در جوار آرامگاه باباطاهر عریان تبدیل شود.
آنچه بر سر میراث فرهنگی آمده
شاید این بیت حافظ که « شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی/ مردی از خویش برون آید و کاری بکند»! در همه یا دستکم در بیشتر دورههای تاریخی این سرزمین جاری و صادق باشد چراکه از در گوشه و کنار منابع تاریخی تا چشم کار میکند بیتوجهی و بیتفاوتی به آثار گذشتگان و گاه تخریب آثار به جا مانده از پیشینیان ثبت شدهاست؛ اما آنانی در تاریخ ماندگار شدهاند که به میراث کهن اهمیت داده و برای حفظ و حراست از یادگارهای دیرینه تلاش کردهاند. کاش در همدان هم دلسوزانی به حفط و احیای آثار تاریخی کمر همت میبستند تا شاید شرمسار نسلهای آینده نباشیم.
کم نیستند سرزمینهایی که برای خود هویت تاریخی ساخته و با آثار جعلی دیرینگی خویش را اثبات میکنند، کشورهایی که میراث ملموس و ناملموس سرزمین دیگری را به نام خود ثبت میکنند تا در تاریخ، فرهنگ و حتی گردشگری به نوایی برسند و از بینوایی برهند؛ اما سرزمین ما در این حوزه نیز شگفتیآفرین است. چراکه گاه مردم و مسئولان دست در دست هم، چنان کمر به نابودی و ویرانی داشتههای تاریخی و فرهنگی میبندند که اقوام مهاجم در برابرشان سپر انداخته و سر ارادت فرود میآورند، نمونه بارز و تازه به ظهور رسیده این ادعا بلاگر معروفی است که با مجوز اداره میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان به مجموعه پیش از تاریخ تاسوکی هجوم برده و در این اثر ارزشمند تاریخی جولانی داده که داد از نهاد همه دوستداران میراث فرهنگی برآورده و در نهایت با یک عذرخواهی ساده داستان را به پایان برده است، شاید فراوانی آثار تاریخی در این کشور سبب شده که بسیاری از مردم و مسئولان قدر آن را نشناسند و نه تنها تلاشی برای حفظ آن نکنند بلکه گاه بستری مناسب برای نابودی آن فراهم آورند.
ضربالمثل معروف «دگران کاشتند و ما خوردیم/ ما بکاریم تا دگران بخورند» شاید در زمینه آثار تاریخی نیز مصداق بیابد، چراکه بخش بزرگی از تاریخ و فرهنگ این سرزمین ریشه در گذشته و گذشتگان دارد. اگر امروز همدان ما را به نام «پایتخت تاریخ و تمدن ایران» میشناسند بی ارتباط با هگمتانه، آرامگاه استر، کتیبه گنجنامه، آرامگاه بوعلی، آرامگاه باباطاهر، مسجد جامع، گنبد علویان، شیر سنگی و صدها اثر ثبتی و غیرثبتی این استان نیست پس باید حفظ و حراست از تمام آثار مادی و معنوی به مطالبهای عمومی بدل شود تا شاید مسئولانی که اطلاعی از ارزش و اعتبار آثار ندارند هم گوشه چشمی به این آثار بیافکنند. چنانکه عمارت جنانی با فریاد دوستداران تاریخ و فرهنگ جانی دوباره گرفت.
سرنوشت مسکوت حمام چاله
داستان «حمام چاله» شاید دیرگاهی بود که از یادها رفته بود، خیلی از همنسلان ما هیچ شناختی از آن نداشتند. چند ماه پیش از انقلاب، در نخستین روز از مردادماه سال ۱۳۵۷ و در شماره ۱۵۶۶۸ روزنامه اطلاعات، گزارشی با عنوان «دعوای شهرداری، فرهنگ و هنر و اداره بهداشت همدان بر سرگرمابه۶۰۰ساله» منتشر شده که امروز در نوع خود یک سند تاریخی به شمار میرود. در این گزارش خبرنگار با فردی به نام «رضا موثق» به عنوان مالک حمام گفتگو کرده و از زبان او به تاریخچه این حمام اشاره کرده که از ششصد سال پیش یعنی زمان ایلخانان این حمام در خانواده آنان ملکی موروثی بوده است.
این اثر ارزشمند تاریخی در صدمتری میدان باباطاهر قرار دارد که امروزه نه از گنبد و ستونهایی که در گزارش روزنامه اطلاعات به آن اشاره شده، خبری هست و نه از زیباییهایی که خبرنگار این روزنامه به تصویر کشده اثری برجای مانده؛ چرا که گنبدها فرو ریخته و دیوارهای داخلی حمام با خاک پر شده است. عکس این روزنامه از حمام نشان می دهد تا پیش از انقلاب این اثر سرپا و تقریبا سالم بوده و مردم از آن استفاده میکردند اما نیاز به مرمت و تعمیر داشته و اداره بهداشت دستور تعطیلی آن را صادر کرده بودهاست. به هر روی بر پایه همین گزارش مدیرکل فرهنگ و هنر همدان این اثر را هم پایه حمام گنجعلیخان کرمان دانسته و گفته: «این گرمابه اگر بازسازی و حفاظت شود ارزش هنری و تاریخی به مراتب بیشتری از گرمابه گنجعلیخان در کرمان دارد». جهانگیر یاسی در سال ۱۳۵۷ از تلاش برای مرمت این اثر سخن به میان آورده و مدعی شده طرح تبدیل این حمام به موزه یا محل اجرای نمایشهای روحوضی از چندی پیش مطرح شده است.
به هر روی سرنوشت تلخ این حمام با ویرانی مسکوت مانده و این اثر دیرینه حتی به ثبت ملی هم نرسیده است. سرقفلی این بنا متعلق به فردی به نام «ذوالحواریه« و «ثابتیان» است و اداره کل میراث فرهنگی استان همدان مدعی است که این اثر از بناهای واجد ارزش به شمار میرود، اما این ارزشمندی تنها در حد سخن باقی مانده و همتی برای مرمت و احیای آن وجود ندارد. با توجه به موارد مشابه پاسخ میراث فرهنگی ناگفته پیداست به قول قدما اظهر من الشمس که بودجه و اعتباری برای مرمت اثر وجود ندارد! مالک همکاری نمیکند! … نکته جالب در این ماجرا تداوم بیتوجهی مسئولان این شهر به آثار تاریخی است که از مرداد ماه ۱۳۵۷ تا امروز یعنی حدود ۴۲ سال آهسته و پیوسته ادامه داشته و دارد که اگر نداشت شاید با همتی این حمام سر از خاک برمیآورد و امروز مثل خیلی از آثار تاریخی منبع درآمد و جاذبه گردشگری به شمار میآمد. بر پایه اطلاعات کهنسالان همدانی گچبریهای زیبای آن با ستونهای سنگی و گنبدها و تاقهای زیبا همه و همه حکایت از جذابیت بصری این اثر دارد و شاید چیزی کم از حمام محله قلعه یا حمام محله حاجی نداشته باشد و چه بسا با توجه به پیشینه تاریخی آن از بسیاری از آثار مشابه ارزشمندتر هم باشد. حالا که قوانینی برای بافت تاریخی شهر تصویب شده و تنور لازمالاجرا بودن قوانین و ضوابط داغ است کاش خبرهای خوشی از حمام چاله بشنویم.