«خانه» یا «خونه»؟

0

*حسین پارسا

*روزنامه‌نگار

اول: در چند ماه گذشته دو فیلم خوب در سینمای ایران به صورت آنلاین اکران شده که هر دو در یک ویژگی اشتراک دارند. «رضا» ساخته علیرضا معتمدی و «ناگهان درخت» از صفی یزدانیان، هر دو قصه را خوب تعریف می‌کنند و خارج از جریان اصلی سینمای ایران ساخته شده‌اند. از ویژگی مشترکشان این است که هر دو فیلم «در» و «درباره» شهرستان ساخته شده‌اند. «رضا» در اصفهان روایت می‌شود. نماهایی که کارگردان از این شهر و زیبایی‌هایش به تصویر کشیده استثنایی است. «ناگهان درخت» هم مثل فیلم قبلی یزدانیان درباره «رشت» است. در جایی از فیلم «فرهاد» با بازی «پیمان معادی» درباره بهترین خاطرات زندگی اش به روان‌شناس خود می‌گوید: «رفتن به رشت، دیدن رشت و ماندن رشت. رشت. رشت. رشت…کلا رشت.» موقع دیدن این فیلم فکر کردم چطور می‌شود یک شهر را ان‌قدر خوب تبلیغ کرد؟ و بعد یاد شهر خودمان، همدان افتادم و حالم اساسی گرفته شد. که چقدر تنها و بی‌کس و مظلوم است در فرهنگ این مملکت.

دوم: همه‌مان تجربه سفر به شهرهای مختلف را داریم. می‌دانید ویژگی مشترک اغلب همدانی‌هایی که به شهرهای دیگر می‌روند یا در شهرهای دیگر زندگی می‌کنند، چیست؟ لهجه‌شان را پنهان می‌کنند. شیرازی و اصفهانی و ترک و کرد به زبان و لهجه‌شان افتخار می‌کنند اما همدانی‌ها عموما اینطور نیستند. برای ما خوب حرف زدن یعنی این‌که به جای «میتانی» بگوییم «میتونی» و به «خانه»، «خونه» و مانند این. اما یک اصفهانی لهجه‌اش را پنهان نمی‌کند که هیچ، رویش تعصب هم دارد. واقعا نمی‌دانم دلیل این اتفاق چه می‌تواند باشد اما هر چه هست، اساسی، مهم و دارای نتایج بسیار بسیار ناخوشایندی برای فرهنگ همدان است.

سوم: سرمایه‌گذاری و رشد و توسعه بدون داشتن پیش فرض‌هایی و ملزوماتی، کمیتش می لنگد. «پیش فرض اول: ما همدانی‌ها شهرمان را دوست داریم. پولدار هم که بشویم و هر جای دنیا هم که زندگی کنیم، زبان و محله و خانه و آدم هایمان را فراموش نمی‌کنیم و رویشان تعصب داریم. پیش فرض دوم: برای ما، اصالت و فرهنگمان بسیار مهم است. نمی‌خواهیم تاریخ همدان از بین برود. به معماری و گویش و سنت‌هایمان احترام می‌گذاریم و پاس می‌داریمشان. پیش فرض سوم: قدم سرمایه‌گذاران روی چشم. بیایند و کار کنند و سودی برسانند و سودی ببرند». این سه پیش فرض زیبا که روی کاغذ بسیار جذاب هستند، لازمه هر سرمایه‌گذاری اقتصادی و فرهنگی در همدان است. نه سرمایه‌گذارها را با هزار جور اذیت و سخت‌گیری فراری دهیم و نه در فرهنگ‌های دیگر ذوب شویم و خود همدانی مان را فراموش کنیم. تا امروز توانستیم این‌طور باشیم؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.