*حسین بهبودی
*کارشناس ارشد مدیریت اجرایی
از عناصر مهم در موجودیت هر جامعه فرهنگ آن جامعه است. فرهنگ یک قوم یا ملّیت، بیانگر هویت جامعه و تعیینکننده نحوه احساس، اندیشه و رفتار اعضای جامعه است. در واقع فرهنگ، تجلی ارزشها و نمود کیفیت زندگی اجتماعی مردم یک جامعه محسوب میشود. در عصر کنونی مسائلی مانند اشاعه فرهنگی، تهاجم فرهنگی و مدیریت امور فرهنگی به ایجاد و یا توسعه شهرها و سازمانها منجر شده است و هنگامی که فرهنگ غالب در انهدام ارزشهای اجتماعی و روحیات سنتی جامعه قرار میگیرد باعث گسستگی و سپس نابودی آن میشود. هر پدیدهای در جامعه، یک وجه اجتماعی و فرهنگی دارد. چون هرجا انسانها کنار هم قرار میگیرند و اجتماعی را شکل میدهند، در اثر کنش و تعاملات متقابل، وجوه مختلف اجتماعی و فرهنگی خود را نشان میدهند.
یکی از مهمترین اجزا و عناصر فرهنگی و کالبد شهری که به ویژه در نسبت با شهروند و تقویت حس مکان در فضای شهری موثر واقع میشود، ترکیب نمای ساختمانها و به عبارت دیگر نمای شهری است. نمای ساختمان چون نمود خارجی هر بنا است و به سبب اینکه سازنده بدنهی شهری بوده، در واقع بستر کالبدی شکل دهنده تصویر ذهنی شهروندان از محیطی است که در آن قرار گرفتهاند، اهمیت مییابد. به سبب همین اهمیت است که در بسیاری از شهرهای مطرح جهان، ضوابط و مقررات ویژهای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و همواره صاحبنظران با محوریت در موضوعاتی چون شهرسازی، زیباشناسی محیط و معماری به کنترل طرحهای معماری و شهرسازی از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و بستر قرارگیری آنها میپردازند.
یکی از این موارد ناهماهنگ در بستر شهری، ظهور ساختمانهای با نام رومی و کلاسیک است که حتی به اشتباه هم نامگذاری شدهاند چراکه برداشتی کاملا ظاهری و بدون هیچ مبنای اصولی از معماری نئوکلاسیک دارند و تنها نتیجه تفکر چند معمار در همدان و سپس شهرستانهاست و خواستگاه آن، سوداگری و کالا شدن معماری بدون توجه به معماری بومی است. در نمای بسیاری از این نوع ساختمانها در همدان یا بسیاری از شهرها، مجسمههایی نیز دیده میشود که نه تنها هیچ مبنا و مفهومی ندارد بلکه متاسفانه گاهی بیانگر فقر فرهنگی صاحب ملک یا عوامل مرتبط با آن است. در مجموع در طراحی نمای این ساختمانها، قانون خاصی وجود ندارد و همه چیز به سلیقه و خواسته و بودجه سازنده بستگی دارد که هر چه ساختمان دارای جزئیات بیشتر و قطعات پیشساخته بیشتری باشد، ساختمان سنگینتر و دارای هزینه بالاتری خواهد بود.
از این رو قوانین و مقررات شهری را میتوان به عنوان یکی از مهمترین نقاط اتصال بین مدیریت شهری و شهروندان قلمداد نمود. به تعبیر بهتر بازیگران عناصر اصلی مدیریت شهری در پرتو قوانین و مقررات شهری ضمن تعریف نقش برای خود و سایر اعضـا مـی تواننـد شهروندان را در اداره امور مشارکت دهند و مفهوم شهروندی را محقق سازند. لازم به ذکر است ساخت اینگونه نماها تنها در معابر اصلی همدان ممنوع است! جالب اینکه در معابر فرعی بلامانع است! مگر چند درصد از جمعیت شهری همدان در معابر اصلی زندگی میکنند؟ که خود این موضوع دارای تناقض فاحش در قوانین شهری است.
نبود نظارت و رها کردن ساخت و ساز در معابر فرعی، امری است که کار را برای سازمانها و مجریان آسان میکند. این مسئله نیز یکی از روشهای غیرعملی سیاستگذاری همیشگی در همدان بوده است که به جای حل مشکل، مشکلات مضاعف بر شهروندان و سیمای شهری وارد میکنند و راه را برای ورود معضلات شهری همچون این نوع نماها هموار میکنند. به نظر کارشناسان امروزه شاهد معماری و شهرسازی متوازن و متعادل نیستیم. متاسفانه با وجود کمیسیون شهرسازی در شورای اسلامی همدان و برگزاری همایشها و چندین مقاله و سخنرانی در باب معماری و شهرسازی هنوز از عزم و اراده در موضوع احیا و ارتقای کیفیت معماری و شهرسازی در همدان خبری نیست.
پیشنهاد میشود با تدوین یک رویکرد اساسی و بنیادی در نظام برنامهریزی، مدیریتی و اجرایی امور شهر در خصوص نماسازی در تمامی معابر به گونهای که زمینه برای هماهنگی سازمانهای متعدد دخیل در همدان فراهم شود تا سازگاری بین توسعهی شهری با محیط طبیعی پیرامون شکل گیرد. ارائه آموزش و آگاهیهای عمومی و تخصصی، افزایش مشارکت مردمی در تصمیمسازیها و اقدامات مدیریت شهری، برگزاری نشستها، همایشها و میزگردهای علمی و انتقادی از وضعیت نمای ساختمانها و برنامههای مدیریت شهری همدان برای رسیدن به برنامههای مطلوب را میتوان در دستور کار قرار داد.
همانگونه که شهروندان انتظار دارند امید است با وجود سازمانهای مرتبط با سیمای شهری در همدان با دیرینه کهن در شهرسازی که الگوی شهرهای دیگر است، شاهد اینگونه نابسامانیها نباشیم.