*محمد افشار
*مدیر انجمن شاهنامهخوانی چکاد
سرآمد کنون قصهی یزدگرد
به ماه سپندارمذ روز ارد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهان داور کردگار
بر مبنای دو بیت بالا که آخرین ابیات شاهنامه هستند، کار سرایش شاهنامه در بیست و پنجم (روز اِرد) اسفند سال چهارصد هجری به پایان رسیده است. پس به جاست تا اسفند، ماه ستایش فردوسی باشد و در این ماه بیشتر از فردوسی بشنویم و در مورد او بیشتر بدانیم. فردوسی که بود و چه کرد؟
نام فردوسی مانند نکات بسیار دیگر زندگی او بر ما روشن نیست. تنها کنیه او، ابوالقاسم و تخلصش فردوسی مورد اتفاق همگان است. در مورد نسب و خاندانش نیز دانشی وجود ندارد. بنا به گفته نظامی عروضی در چهار مقاله، محل تولد او روستای باژ یا پاژ در نزدیکی شهر توس در خراسان است. در مورد زمان تولد او چندین نشانه درون متنی در شاهنامه وجود دارد که راهگشاست، از این نشانه این چنین برمیآید که ۳۲۹ هجری سال تولد فردوسی است. از زندگانی او در دوره جوانی آگاهی چندانی در دست نداریم، شواهد نشان میدهند پس از قتل دقیقی به سال ۳۶۶ یا ۳۶۷ کار سرودن شاهنامه را آغاز شده است. از مقدمه داستان بیژن و منیژه که احتمالا اولین داستان سروده فردوسی باشد چنین بر میآید که او جوانی است توانگر اما در جاهای دیگر کتاب نشان میدهد که رفته رفته فقر و پیری بر او چیره شده و به سختی روزگار میگذراند. پایان کار فردوسی بر روی شاهنامه و حضورش در دربار سلطان محمود آنچنان در هاله افسانه پیچیده شده که تشخیص واقعیت را بسیار سخت میکند. اینکه آیا دیداری بین فردوسی و سلطان محمود اتفاق افتاده یا داستان صله واقعیت دارد و سرودن هجونامه، محل بحث است. سرانجام مرگ او را مبنای نشانههای مختلف در چند سال حدس زدهاند که آخرین آن سال ۴۱۶ هجری است.
سوال مهمتر این است که فردوسی چه کرد؟ نظرات مختلفی وجود دارد، تا آنجا که فردوسی را منجی زبان فارسی و ملیت ایرانیان میدانند که این نیز هم محل اختلاف نظر بسیار است. به نظر میآید بپرسیم که فردوسی چگونه این کار را انجام داد. در این فاصله ۳۴ سال(۴۰۰-۳۶۶) چه بر او گذشت که این شاهکار ادبی را به جا گذاشت. فردوسی را امروزه میتوان به عنوان یک الگو به همگان معرفی کرد خصوصا در شرایط کنونی کشور ما، فردوسی در طی این سی و چندسال از پا ننشت با تحمل سختیها راه خود را امیدوارانه ادامه داد. درگذشت اعضای خانواده و حامیانش و افتادن در دام فقر و سختی مانع آن نشد که هدفش را از یاد ببرد و در نهایت هم موفق شد. این روحیه اگر مهمترین نیاز ما در شرایط کنونی نباشد قطعا یکی از با اهمیتترین آنهاست. این روحیات و ویژگیها در کنار موارد فنی داستانپردازی و نکات شاعرانه باعث شده است که این شاهکار شکل بگیرد.