شهر و گفتمان فرهنگی

0

*داوود احمدی

*دانشجوی دکترای معماری

هر از گاهی شنیده می‌شود شیشه‌های اتوبوس‌های عمومی شکسته شده‌اند، در‌ها و صندلی‌ها‌ی ورزشگاه‌ها کنده شده‌اند، گوشی تلفن‌های عمومی تخریب شده‌اند، بر روی درختان و نیمکت‌های بوستان‌ها عباراتی به یادگار نوشته شده است، سطل‌های زباله جدا شده‌اند، کابل‌های برق پاره شده‌اند، بر روی دیوارهای سرویس‌های عمومی نیز عباراتی نوشته شده است، محافظ کیوسک‌های تلفن با فندک سوزانده و سوراخ شده‌اند و کودکان در تخریب اموال عمومی از یکدیگر سبقت گرفته‌اند؛ به راستی این نوع رفتارهای مخرب و خشونت آمیز از کجا شروع می‌شود؟

گسترش شهرنشینی و حرکت به سوی تمدن واقعی بدون مهیا کردن زیرساخت‌های فرهنگی، تبعات ناخوشایند و ناهنجاری‌های اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین لازمه‌ حرکت و توسعه هوشمندانه شهرها و ایجاد بسترهای رشد فرهنگی علاوه بر تغییرات بنیادی در آموزش‌های همگانی به بسط و گسترش اماکن فرهنگی عمومی نیز نیازمند است. فرهنگ شهرنشینی و مدنیت که نوع تکامل یافته زندگی اجتماعی محسوب می‌شود با محدودیت‌های اجتماعی زیادی مواجه است.

نحوه و شکل زندگی در شهر امری طبیعی و ذاتی نیست. به دیگر سخن آداب و رسوم زندگی شهری مسئله‌ای تعلیمی و آموزشی بوده که دارای دو وجه است. از یک سو مدیران و مسئولان شهری عهده‌دار تعلیم دایم زندگی شهری هستند و از سوی دیگر شهرنشینان مکلفند برای ادامه حیات مطلوب در شهر، فرهنگ شهرنشینی را بیاموزند و فرزندان خود را نیز با محدودیت‌های ناشی از این فرهنگ آشنا کنند. البته بسیاری از الزامات زندگی شهری که جزئی از فرهنگ شهرنشینی را تشکیل می‌دهد به صورت قانونی مکتوب در آمده است. مانند ممنوعیت عبور وسایل نقلیه از چراغ قرمز، ممنوعیت صدمه به وسایل و اموال عمومی، ممنوعیت احداث بناهای مرتفع که سبب اشرافیت به املاک دیگران می‌شود. به گونه‌ای دیگر از الزامات زندگی شهری به صورت عرف و عادت مسلم مورد قبول شهروندان قرار گرفته است، اما ضمانت اجرایی برای آن در نظر گرفته نشده است. این دسته از الزامات که قسمت اعظم فرهنگ شهرنشینی را تشکیل می‌دهند از طرف غالب شهروندان مورد پذیرش قرار گرفته‌اند مانند این‌که زباله در زمان خاصی در محل‌هایی خاص قرار گیرد. عابر پیاده در زمان مجاز از عرض خیابان عبور نماید. معابر برای قرار دادن اشیاء به صورت دائم اشغال نشود. جوی‌های آب به عنوان محل ریختن زباله در نظر گرفته نشود، از جمله امور اکتسابی هستند که بایستی توسط شهروندان رعایت شوند.

بنابراین اگر بخواهیم با دیدی نقادانه به بعضی از روابط حاکم بر جامعه کنونی نگاهی بیندازیم متاسفانه خواهیم دید حتی اگر کسی بخواهد آداب، رسوم و قوانین زندگی شهری و شهرنشینی را رعایت کند، با ناسزا‌ها و متلک‌گویی‌های فراوان (کدوم قانون، کدوم نظم ) رو‌برو می‌شود. به عبارت دیگر، آن‌هایی که مسئولیت‌پذیر‌ترند، بیشتر در معرض خطر و آسیب و دادن هزینه قرار می‌گیرند و در نتیجه، به سوی قانون گریزی حرکت می‌کنند، به گونه‌ای که فرار از قانون و ستیز با نظم و انضباط به یک ارزش و هنجار و رعایت اصول و آداب شهرنشینی، به امری ضد ارزش و نابهنجار تبدیل شده و بی‌مسئولیتی اجتماعی رواج می‌یابد که در توجیه این عمل همین بس که بگوییم، چه کسی درست عمل می‌کند که ما عمل کنیم، بزرگ‌ترها بدترند. با این تفاصیل و شرحی که گذشت، به راستی چرا مردمی با هزاران سال تمدن و فرهنگ غنی این گونه قانون‌گریزی و نظم ستیزی را سر لوحه کار خود قرار داده‌اند؟ شاید در این زمینه مقصر صددرصد مردم و شهروندان نباشند. جامعه‌شناسان ما از این‌که مسئولین شهری و فرهنگی در طول سال‌های گذشته به هنجارها و مناسبات اجتماعی نسبت به مسائل سیاسی، کمتر پرداخته و اهمیت داده‌اند، انتقاد می‌کنند و معتقدند، برقراری ارتباط مناسب بین شهروندان و دستگاه‌های اداره کننده، لازمه داشتن جامعه و شهری سالم و شهروندانی قانونمند و بهنجار است

به باور جامعه‌شناسان، زندگی کنونی که بیشتر از نوع شهری است، نیاز به قوانین و ارتباطات خاصی دارد که هر گونه قصور، کوتاهی و نادیده گرفتن قوانین، موجب بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می‌شود و از فردی به فرد دیگر، خانواده و همکاران در سطوح اداری انتقال می‌یابد. آنان معتقدند، باید به شهروندان در جامعه، قوانین مربوط به شهرنشینی، یادآوری و آموزش داده و در برابر هر قانون یا ضابطه‌ای، ضمانت اجرایی لازم فراهم شود و در شرایطی که لازم شد، افراد متخلف مجازات شوند. باید بدانیم که اگر قوانین مربوط به شهروندان در جامعه ما ایران و به تبع آن شهر همدان؛ یعنی احترام به حقوق دیگران، وقت شناسی، ایجادنکردن مزاحمت در موضوعات مختلف برای دیگران، حفظ محیط زیست و پیشگیری از هر گونه آلودگی، ایجاد فضا و محله‌ای سالم، چراکه محله سالم جزئی از زندگی است، مشارکت در اداره شهر و جلوگیری از تخریب اموال عمومی، برقراری ارتباط مناسب بین شهروندان و تعامل مثبت با آن‌ها و دستگاه‌های اداره کننده، احساس مسئولیت نسبت به محیط زندگی، انجام وظایف قانونی، کمک به حاکمیت قانون و هنجارها در تعاملات روزانه و مناسبات اداری، ارزش و وظیفه دانستن حفظ و نگهداری شهر مد نظر قرار گرفته و رعایت شود، با توجه به این‌که شهرهمدان جزو شهرهای مهاجرپذیر است که به مرور  بافت پیچیده‌ای در آن بوجود خواهد آمد و زندگی در آن بدون رعایت قوانین و آداب و رسوم شهرنشینی ممکن نیست، باعث تقویت اساس قوانین شهروندی و فرهنگ شهرنشینی شده و از بسیاری هزینه‌های گزاف که مسبب آن، ناهنجاری‌ها و ناملایمات اجتماعی است، جلوگیری خواهد کرد و این مهم، توجه ویژه دولت و نهادهای مسئول را می‌طلبد تا با ایجاد قوانین مدون و استفاده از نظرات ارزشمند جامعه‌شناسان و کارشناسان، جامعه، شهر و شهروندانی قانونمند را به ارمغان آورند و شاهد شهر و شهروندانی سالم به دور از ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی، که شایسته ماست، باشیم، چراکه مشخصه اصلی و مثبت هویت تاریخی ما فرهنگ شهرنشینی چند هزارساله است. در ادامه مجددا متذکر خواهیم شد که فرهنگ شهرنشینی با فرهنگ اداره شهر قرین است به عبارت دیگر همانگونه که شهروندان مکلف به رعایت الزامات شهری هستند، مدیران شهری نیز به عنوان مروجین این فرهنگ عهده‌دار فرهنگ سازی و رعایت محدودیت‌های ناشی از اعمال مدیریت شهری هستند.

فرهنگ شهرنشینی بایستی چون موجودی زنده در حال تکامل باشد. این فرهنگ در زمینه ارتباط شهروندان با یکدیگر نیازی به بازنگری و اصلاحات دارد، چراکه بیشتر روابط شهروندان تصنعی، خشک و بی‌روح است، نزدیکی افراد ناشی از قرابت و خویشاوندی نیست بلکه ضرورت زندگی ماشینی آن‌ها را به یکدیگر نزدیک کرده است.

در این زمینه توسعه فرهنگ توجه بیشتر به محلات و تشکیل شوراهای محلی گامی در جهت رسیدن به این مقصود است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.