*سمیه بهبودی
*کارشناس علوم تربیتی
اهمیت بررسی موضوع ترافیک در جوامع امروزی به گونهای است که انسان عصر حاضر تصور حذف وسایل نقلیه از زندگی روزانه خود را، همانند حذف اکسیژن و آب به عنوان دو عنصر ضروری حیات بسیار سنگین میداند؛ بنابراین نیاز به استفاده از وسایل نقلیه در عرصههای مختلف زندگی انسان در حال افزایش است و این گسترش نیاز، افزایش عرضه را به دنبال میآورد. با توجه به این مسئله در دنیای جدید، خانواده از طریق آموزشهای رسمی و غیررسمی مؤثر یکی از تکیهگاههای اصلی برای به سامان کردن معضلات ترافیکی و فرهنگسازی است. آموزش ترافیک چنانچه از خردسالی و دوران کودکی و در محیط خانواده همزمان با فرایندهای تربیتی همچون انضباط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران، تقدم مصالح جمع بر فرد و موارد دیگر با شیوههای مناسب آموزشی به کودک آموخته شود، تأثیر بیشتری خواهد گذاشت. اگر خانواده علاوه برگفتار، در رفتار و کردار خود نیز این مطلوبیتها را به فرزندان ارائه نمایند، تأثیرشگرفی در رفتار اجتماعی آنان در بزرگسالی از جمله رعایت قوانین ترافیکی خواهند داشت.
ترافیک یکی از مهمترین معضلات مدیریت شهری همدان است، که امروزه با زندگی روزمره شهروندان عجین گشته است. با توجه به این مسئله باید نقش خانواده را در آموزش فرهنگ ترافیک از همان اوایل کودکی بسیار با اهمیت بدانیم. خانواده از طریق کارکردهای آموزشی به فرهنگسازی در زمینه ترافیک پرداخته و فاصله بین شایستگیهای موجود با شایستگیهای مطلوب را پر میکند و این فرصت را فراهم میکند که کودک توانمندیهای خود را بشناسد و امکان استفاده از این استعدادها را نیز فراگیرد و میتواند تأثیر بسیاری بر اذهان کودکان داشته باشد. باید گفت که امروزه بخشی از آموزشهای شهروندی در حوزه رعایت قوانین ترافیکی احترام به بایدها و نبایدهای ترافیکی است که نهاد اجتماعی خانواده میتواند در جهت آن گامهای اساسی و مستمر بردارد. والدین با جامعهپذیرکردن کودکان به طور غیر رسمی، به آنها میآموزند که در مراحل متفاوت زندگی به عنوان یک شهروند مانند عابر پیاده، سرنشین یا سواره باید به قوانین ترافیکی احترام گذارند. آموزش این فرهنگ از خردسالی، شاید از موضوعاتی باشد که کارشناسان ترافیکی بر آن اتفاق نظر دارند. برای مثال آموزش کودکان عابر پیاده با آموزش بزرگسالان عابر تفاوت دارد، زیرا کودکان به دلایل جسمی و روانی با ویژگیهای جسمانی و روانی بزرگسالان متفاوت هستند، از این رو نیازمند آموزش های ویژه هستند. دوم اینکه آموزش فرهنگ ترافیک به کودکان که گاه از سوی پلیس، مدرسه و سایر گروه های اجتماعی تدارک دیده می شود، بدون هماهنگی و اتفاق نظر با خانواده، بی تأثیر است. سوم اینکه آموزش کودکان از طریق خانواده نباید همیشه به طور مستقیم باشد، چرا که آموزشهای مستقیم همراه با کنترل، نظارت و سختگیری، به کاهش یادگیری میانجامد. خانواده تا قبل از آموزش رسمی، باید ترکیبی از نقش های آموزشی، کنترلی و پشتیبانی را در جهت آموزش فرهنگ ترافیک اجرا کند. چهارم اینکه در آموزش فرهنگ ترافیک به فرزندان، همیشه لازم نیست که کودک یا نوجوان تشویق یا تنبیه شود، گاه لازم است شرایطی فراهم شود که خود او در خصوص هنجارهای ترافیکی به تعمق و تفکر بپردازد و اهمیت هریک از اجزای فرهنگ مذکور را در یابد.
با توجه به شرایط حاضر در ترافیک شهری همدان، در یک نتیجه گیری کلی که پیشتر کارشناسان و صاحبنظران به آن پرداختهاند، آموزش فرهنگ ترافیک به فرزندان توسط خانواده با هدف تثبیت و اصلاح رفتار ترافیکی باید در جامعه ما صورت پذیرد. با توجه به مطالب فوق برای بهبود این کارکرد نهاد اجتماعی خانواده در جهت توسعه قوانین مدنی و شهروندی پیشنهاد میشود فرهنگ ترافیک را همانند سایر عناصر فرهنگی برای کودک و نوجوان خود تشریح کنیم تا آنجا که درک درستی از وضع قوانین و مقررات ترافیکی در اذهان آنها شکل گیرد و از طریق برقراری ارتباط نزدیک و صمیمانه با فرزندان، اعتماد آنان را برای درونی کردن عناصر فرهنگ ترافیک جلب کنیم. در حد امکان برای خود روشن سازیم که چه روشهایی برای آموزش فرهنگ ترافیک وجود دارد و در شرایط فعلی کدام روش، کارکرد بیشتری در درونی کردن و نهادینهکردن رعایت قوانین و هنجارهای ترافیکی را در اذهان کودکان دارد. در آموزش فرهنگ ترافیک باید به فرزندانمان، به جای تشویق و تنبیه بیمورد و نیز آموزش مستقیم، در آنها انگیزه برای یادگیری فرهنگ و کردار ترافیکی ایجاد کنیم. به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی، در حضور فرزندان و حتی هنگام حضور نداشتن آنها، قوانین و مقررات ترافیکی و همچنین هنجارهایی را که خود به فرزندان آموزش دادهایم زیر پا نگذاریم.
همانگونه که میدانیم کودکـان در ترافیـک بـا خطر هـای قابـل ملاحظهای از جمله خطر صدمه دیدن روبـرو هسـتند. بنـابراین آمـوزش ترافیکی برای کودک از چگونگی پیادهروی در خیابان شروع میشود و تا رسیدن به نسلی که قادر به رانندگی در معابر و خیابانها است، ادامه پیدا میکنـد. ایـن آمـوزشها به طور معمـول روند افزایشی دارد و با بالا رفتن سن انتقال آموزههای ترافیکی نیز بیشتر میشود.
در نهایت امید است برنامههای آموزشی در همدان بـر کودکـان، نوجوانـان و کسـانی کـه در شـرف گرفتن گواهینامه هستند متمرکز شود. اینگونه آمـوزشهـا بـه وسـیله مربیـان و معلمـان در کلاس درس و یا در محیط خیابان انجام شود و علاوه بر آموزش و پرورش، مدیریت شهری که نقـش آمـوزش عمـومی به خصوص آموزش ایمنی ترافیک را برعهده دارند، مؤسسات پژوهشی مرتبط بـا حمل و نقل نیز بـرای تـدوین برنامـههـای آموزشـی و همچنـین برنامـه هـایی بـرای کـاهش ناهنجاریهای تربیتی، اقدام به مطالعه و جمعآوری اطلاعات کنند