*معصومه محمدی سیف
*جامعهشناس و دانشجوی دکترای سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه آزاد تهران شمال
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی، ره ز که پرسی، چه کنی، چون باشی (حافظ)
کاروانسراها، مقولهای فراموش شده در جامعه امروزی است. مقولهای که در گذشته پررنگ دیده میشده، اما امروزه، این بناهای ارزشمند محل تجمع معتادان و زبالهدان رهگذران شده است. کاروانسرا را در اصطلاح سرا، تیمچه، پاساژ، رباط، ساباط و خان نیز مىگفتند که البته از جهت ویژگىهاى معمارى برخى با کاروانسرا تفاوت دارند. سابقه ساخت کاروانسرا در ایران به دوره هخامنشی برمیگردد که با توسعه قلمروی ایران از قفقاز تا خلیج فارس و از آسیای مرکزی تا آسیای صغیر، مدیترانه و شمال آفریقا، توسعهی راهها مورد توجه قرار گرفت»(گیرشمن، ۱۳۶۹: ۱۵۸).[۱] که بعدها هم در دورههای پارت و ساسانی هم، ساخت این نوع بناها گسترش یافت.
در دوران اسلامی نیز به دلایل اهمیتی که تجارت، سیاحت و زیارت پیدا کرد، ساخت کاروانسراها رونق یافت» (تکمیل همایون، ۱۳۶۹، ۲۰۶-۲۰۷).[۲] شیوه ساختمان و معماری کاروانسراها از روزگار کهن تا به امروز دگرگونی چندانی نیافته و معمولأ سبک بنای آنها همان ایجاد باره بندها و اطاقهایی است که پیرامون حیاط محصور، ساخته میشده است. اما در طرح و خصوصیات هر کدام ویژگیهایی به چشم میخورد. چنانکه انواع ساباطهای ساده تا کاروانسراهای بزرگ با طرحهای جالب معماری است که در گوشه و گاهی در میان اضلاع دیوارههای آن برجهایی قرار گرفته به طوریکه دروازه میان دو برج یا شبه ستون جای دارد و دارای سر دری است که گاهی بر فراز آن ساختمان دو طبقهای ساختهاند. «کاروانسرا، زائیده موقعیت جغرافیایی ایران است و با توجه به خشکی و کمآبی این سرزمین و دوری آبادیها از یکدیگر، وجود اماکنی برای اقامت موقت مسافران و دوری آبادی از یکدیگر، وجود اماکنی برای اقامت مسافران را اجتنابناپذیر میکرد» (پیرنیا، ۱۳۷۱: ۹۴).[۳] سده دهم ه. ق. و با روی کارآمدن سلسله صفویه، پررونقترین دوره احداث و مرمت کاروانسرا در ایران بود. در این دوره، ایجاد وحدت سیاسی ـ مذهبی و برقرار امنیت نسبی در ایران موجب رونق بازرگانی و توجه بسیار به راهها و تأسیسات ارتباطی شد»(شاردن، ۱۳۷۹).[۴] پس از دوره صفویه با از میان رفتن آرامش نسبی سیاسی، ناامنی بر بخشهای زیادی از کشور حکمفرما شد و مهمترین کارکرد کاروانسراها حفاظت از جان و مال مسافران بود و در نتیجه تغییراتی در این نوع کاروانسراها به وجود آمد؛ مثلأ در چهار گوشه بنا، برجهای دفاعی ساخته شد و و با دالانها به خارج مسدود شد»(کیانی و کلایس، ۱۳۶۲: ۱۱).[۵] «در این کاروانسراها، معمولاً اتاق مسافران در اطراف حیاط بود و اصطبل در پشت آنها قرار داشت. کاروانسراهای دشتها یک طبقه بودند. اما کاروانسراهای تجاری داخل شهرها دو طبقه بودند. کاروانسراها دارای آبانبار هم بودند. در بعضی از آنها قصابی، مسجد، آسیاب و نانوایی نیز ساخته میشد. هنگام شب، کاروانسرادار در کاروانسرا را میبست و به نگهبانی از مسافرانم و اموالشان میپرداخت. وقتی مسافران به کاروانسرا میرسیدند، بارو بنه را به کاروانسرادار تحویل میدادند. کاروانسراهایی که در راههای اصلی قرار داشتند، مکانیب برای داد و ستد هم بودند. مسافران تهیدست، بدون پرداخت هزینه، مجاز به استفاده از کاروانسرا بودند» (نوروزی، ۱۳۹۱: ۳۷).[۶] در دورههای افشاریه و زندیه، ساخت کاروانسراها همچنان ادامه یافت، اما بهتدریج از اواسط دوره قاجار، ورود امکانات نوین ارتباطی که سفر را راحتتر و سریعتر میساختند و در نتیجه برقراری ارتباط گسترده با اروپا به ایران راه یافته بودند باعث از رونق افتادن کاروانسراها و ویرانی تدریجی آنها شدند» (کیانی، ۱۳۸۴: ۴۶). [۷]در دوران اسلامی، کاروانسراها پرشمارتر شد؛ زیرا اسلام مرزهای امپراتوری ساسانی و روم شرقی را از میان برداشت و اقوام و فرهنگها و مذاهب مختلف ساکن این دو قلمرو را در قلمروی واحدی جا داد و موجب سهولت و آزادی رفت و آمد در این مسیر شد» (ویلبر، ۱۳۴۶: ۴۶).[۸] عامل دوم، اهمیتی بود که اسلام برای رسیدگی به مسافران و در راه ماندگان قائل بود. بدین سبب، کاروانسرا نزد مسلمانان، مانند ساخت مسجد، مدرسه و حمام، جزئی از خیرات و مبرات بود»(توسلی، ۱۳۸۱: ۴۶).[۹] بدون شک، عصر صفوی و قاجار را باید دوران طلایی احداث کاروانسراها در ایران برشمرد. با توجه به تحقیقات ارزشمندی که درباره طبقهبندی کاروانسراهای ایران در این دورهها شده میتوان کاروانسراهای ایران را به چند گروه کلی تقسیمبندی کرده است، که کاروانسراهای حیاطدار مرکز ایران که از دوره صفوی تا عصر حاضر ایجاد شدهاند، مهمترین، بهترین و زیباترین آنها را شامل میشوند» (رفیعی فر، ۱۳۸۲). ویژگیهای ظاهری کاروانسراهای دشتی عصر صفوی را چنین میتوان عنوان کرد: ظاهر دژ مانند، کنگرهدار و محکم، تأکید زیاد بر دروازهوردی، ساخت و تدارک فضاهای خدماتی نظیر مسجد و نمازخانه، آب انبار، حمام، فروشگاه و … ایوانهای مستقل برای هر حجره، سکوهای برآمده برای استراحت مسافرین و البته از همه مهمتر بزرگی مقیاس و فقدان تزیینات. یکی از مسائل جالب در مورد کاروانسراهای صفوی مسئله انتخاب یک طرح ثابت برای این کاروانسراها است که هیلن براند و سیرو حدس وجود یک دفتر مرکزی هماهنگ کننده در تشکیلات حکومتی صفوی را بسیار محتمل میدانند» (همان). سیرو در مورد این دفتر و تشکیلات حکومت صفوی چنین میگوید: کارهای فنی بین دسته جاتی که از حیث تشکیلات طبقاتی در ردیفهای مشخصی قرار گرفته بودند و مسئولیتهای مشخصی داشتند تقسیم شده بود، این اشخاص عبارت بودند از: ناظر کل ساختمانهای شاهی، استادکارها، متخصصان فنون مختلف، که همه آنها از خزانه دولت حقوق مشخصی دریافت میداشتند» (سیرو،۱۹۴۸: ۶۰). [۱۰]
از نظر هیلن براند نیز این تصور از اینجا ناشی میشود که کاروانسراهای صفوی به میزان زیادی به هم شبیهاند. «وجود یک چنین کنترل محکمی است که فقدان مشخص تزیینات در کاروانسراهای صفوی را به خوبی توجیه میکند، چراکه اگر یک چنین نظارت مرکزی وجود نمیداشت، میبایست کاروانسرایی که به وسیله یک شخص متمول بنا شده است تزیینات سنگینتری در خود داشته باشد تا به وسیله آن اعتبار و خودنمایی شخص باقی افزایش پیدا کردند»(۱۳۷۷: ۳۴۳). از بررسی کاروانسراهای ایران چنین برمیآید که اساس معماری کاروانسراهای ایران مانند سایر بناها تابع شیوه سنت و سبک رایج زمان بوده است و شیوه معماری، محل، منطقه، مصالح ساختمانی و موقعیت جغرافیایی نقش مؤثری در ایجاد این گونه بناها داشته است»(رفیعی فر، ۱۳۸۲).[۱۱] و با وجود آنکه از نظر معماری، طی قرنها پیشرفتهایی از لحاظ فرم بنا در ساختمان کاروانسراها به وجود آمده، سیرو تأکید میکند که شیوه کلی ساختمان و معماری کاروانسراها از روزگار کهن تا به امروز دگرگونی بسیار زیادی نیافته و معمولأ سبک بنای آنها همان ایجاد باره بندها و اطاقهایی است که پیرامون حیاط محصور ساخته میشده است، با این وجود در هر کدام خصوصیاتی به چشم میخورد که آن را منحصر به فرد میکند»(۱۹۴۷-۱۴۷). با توجه به اینکه نکته نیز حائز اهمیت است که کاروانسراها برخلاف بسیاری دیگر از ابنیه تاریخی بناهاییاند که در انزوا و به طور مجرد قابل درک نیستند، چراکه اساسا آنها جداگانه و تنها ساخته نشدهاند. در واقع، شاه عباس صفوی، اهتمام ویژهای نسبت به امور راهها و بناهای میان راه به خرج داد و راهها و کاروانسراهای متعددی ساخت که به راهها و کاروانسراهای شاه عباسی معروفند. در «منتظم ناصری» درباره جاده سنگفرشی مازندران آمده است: «چون شارع مازندران را از بسیاری باران، غالبا گل و لای بود و چارپایان قوافل در آن فرو میرفتند، شاه عباس به میرزا تقی خان، وزیر مازندران حکم کرد که از ابتدای حدود سواد کوه پلهای عالی روی رودهای بزرگ ببندد و تمام راه را با سنگ و گچ و آجر بسازد و خیابانهای پهنی احداث کند و در دو طرف خیابان درخت غرس کند تا معبر قوافل و عابرین، با وسعت و صفا شود.تمام مخارج راه را شاه عباس خود محتمل شد و این راه در سال ۱۰۳۱ هجری به اتمام رسید، چنانکه ماده تاریخ آن کار خیر میباشد» (نقل از باستانی پاریزی، ۱۳۵۷: ۱۰۲).[۱۲] آنچه مهم است این نکته که بناهای ارزشمندی همچون کاروانسراها که در عصر صفوی و قاجار از رونق و ارزشمندی فراوانی برخوردار بوده، و بر زیبایی شهرها میافزوده، چرا امروزه این قدر مورد بیمهری واقع شده، و گردوغبار غربت و تنهایی بر چهرهی خسته و دردمند آن نشسته؟؟!
[۱] . گیرشــمن، رومــن (۱۳۶۹)؛ «ایران از آغاز تا اسلام»، ترجمــه: محمــد معیــن، تهــران: انتشارات علمی- فرهنگــی
[۲] . تکمیل همایون، ناصر (۱۳۶۹)؛ «کاروانسرا در فرهنگ ایران»، مجله تحقیقاتی تاریخی، سال اول و دوم، شماره ۴ و ۵.
[۳] . پیرنیــا، محمدکریــم (۱۳۷۱)؛ «تحقیق در معماری گذشته ایران»، تهران: دانشگاه علم و صنعــت ایــران.
[۴] . شاردن، ژان. (۱۳۷۹). سفرنامه شاردن(بخش اصفهان)، ترجمه حسین عریضی، اصفهان: گلها.
[۵] . کیانی، محمد یوسف؛ و کلایس، ولفرام (۱۳۶۲)؛ «فهرست کاروانسراهای ایران»، ج۱، تهران: انتشارات سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران.
[۶] . نوروزی، جمشید (۱۳۹۱)؛ «تمدن ابران در دورهی صفویه»، انتشارات مدرسه.
[۷] . کیانی، محمد یوسف (۱۳۸۴)؛ «تاریخ هنر و معماریایران در دوره اسلامی»، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه (سمت).
[۸] . ویلبر، دونالد. ن (۱۳۴۶)؛ «معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان»، ترجمه: عبدالله فریار، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
[۹] . توســلی، محمــود (۱۳۸۱)؛ «ساخت شهر و معماری در اقلیم گرم و خشک ایران»، تهــران: پیونــد نــو.
[۱۰] . ســیرو، ماکســیم (۱۹۴۸)؛ «کاروانســراهای ایــران و ســاختمان های کوچــک میــان راه»، ترجمــه: عیســی بهنــام، تهــران: انتشــارات ســازمان ملــی حفاظــت آثــار باســتانی ایــران.
[۱۱] . رفیعفر، جلال الدین و احسان لر افشار، «بررسی انسان شناختی کاروان سراهای عصر صفوی» نامه انسانشناسی، شماره ۴، پاییز و زمستان ۱۳۸۲، صص۶۰ ـ ۳۷.
[۱۲] . باستانی پاریزی، محمد ابراهیم (۱۳۵۷)؛ «سیاست و اقتصاد در عصر صفوی»، تهران، امیرکبیر