یاد شهری با گنبدهای خاکستری
*حسین زندی
*سردبیر
اگر اواسط دهه هفتاد در شهر همدان ساکن بودید و هنگام خستگی، هوس پیادهروی میکردید و به یکی از تپههای سرسبز این شهر مانند تپه مصلی، حاج عنایت یا تپه عباس آباد میرفتید، در نگاه نخست متوجه هوای صاف و آبی آسمان شهر میشدید، سپس با اندکی استراحت و نشستن بر روی تخت سنگی به دامنه تپه مینگریستید و نظرشما به زیباییهای شهر جلب میشد؛ شهری با معماری آهنگین که با درختان سرسبز از طرف الوند احاطه شده بود و از ضلع جنوبی با شیب ملایمی به سمت مرکز شهر و سپس شمال جغرافیایی کشیده میشد.
آن زمان هم ساختمانهای بلند در شهر دیده میشد اما نه چندان بلند که آسمان صاف و پاک شهر را خراش دهد شما را و از دیدن هر گونه زیبایی محروم کند. این نمایش دوسویه بود؛ یعنی کسی که در شهر زندگی میکرد به هر سو، سر میجنباند گوشهای از زیبایی طبیعت را میدید که چکاد الوند سرآمد همه آن زیباییها برای شهر و شهرنشینان بود که این زیبایی نیز گاهی با رنگین کمانی در یک روز بارانی دو چندان میشد. اگر کسی از بلندیها و کوهها به شهر مینگریست در نگاه اول به آرامش میرسید؛ آرامشی که از شیوه رشد این شهر در قرنهای گذشته سرچشمه میگرفت و در بین این همه زیبایی گنبدهای خاکستری بیشتر خودنمایی میکرد؛ گنبدهای مسجد جامع، بازار، کاروانسراها، مساجد تاریخی، امامزادهها و گاهی خانهها که صدها سال در دل شهر جا خوش کرده بودند. همین گنبدهای خاکستری بود که به هویت شهر و مردمش بدل شده و حتی در دل برق شیروانیها نیز خودنمایی میکرد و به بیننده آرامش میداد.
امروز با ساخت برجها و آپارتمانهای بلند، تنفسگاه مردم آسیبدیده و این برجها اجازه نمیدهند هوای پاک الوند بهدرستی وارد شهر شده و مردم شهر با این هوا گلویی تازه کنند و شهروندان در اسارت ماشینها و آپارتمانها گیر افتادهاند.
حال از مدیران میپرسم نشان معماری ایرانی اسلامی که از آن دم میزنید در کجای شهر همدان است؟ مدیرانی که از برجسازی سخن میگویند و از آپارتماننشینی دفاع میکنند، بدون شک میدانند که برج سازی از مظاهر غرب است و در معماری ما جایگاهی ندارد و کسی که از مظاهر غرب دفاع میکند بدون شک غربزده به شمار میآید.
کاش کسانی که در گذشته سنگ بنای بلندمرتبهسازی را در این شهر گذاشتند به این شهر علاقه داشتند و کاش اندکی با هنر و مفاهیم هنر معماری آشنا بودند تا این بلا را بر سر شهر نیاورند. امروز گنبدهای خاکستری شهر در دل برجها و آپارتمانها گم شدهاند و مردم بهانهای برای آرامش ندارند و در جستجوی آن نیستند.