همدان شهر تاریخی و سرسبزی است که در دورانهای مختلف، چشمهها، قناتها و باغهای وسیع بسیاری را به خود دیده، اما شوربختانه به مرور زمان بخشی از آنها را از دست داده است. یکی از این باغها، باغ بزرگ و زیبای بدیعالحکما پزشک نامدار همدانی در دوره قاجار بود که از برج تندیس در جاده دره مرادبیک شروع شده و تا منطقه پردیس کنونی امتداد یافته بود.
ییلاقی برای تاگور، عشقی، نیداوود، کلنکل تقیخوان پسیان و …
این باغ دارای دو عمارت بزرگ بود و بزرگان بسیاری در این باغ و عمارت اقامت کرده بودند، همچون «رابیندرانات تاگور» هندی که در سال ۱۳۱۱ در مسیر سفر خود به ایران در این باغ اقامت کرده بود، «عارف قزوینی» شاعر بزرگ مشروطیت دورهای از تبعید خود را در باغ بدیعالحکما زندگی کرده است و بزرگانی چون شهید کلنل محمدتقی پسیان، آیت ا…شیخمحمدباقر بهاری روحانی مشروطهخواه، میرزاده عشقی شاعر شهید، صفاءالحق همدانی شاعر، فریدالدوله گلگون روزنامهنگار، شهیدزاده دادرس قاضی دادگستری، آزادهمدانی شاعر، غمام همدانی شاعر، شیخ موسی نثری نویسنده، حاج وکیلالرعایا اولین نماینده مردم همدان در مجلس شورای ملی، مرتضی خان نیداوود و بسیاری از بزرگان شهر در اوایل قرن کنونی از معاشران دکتر بدیعالحکما در این باغ بودهاند.
بدیع الحکماء پزشک معتمد مردم بوده و درآمدهای حاصل از کار خود را در آن زمان صرف بهداشت و درمان مردم میکرده است زمانی که آمریکاییها برای ساخت بیمارستانی به همدان میآیند به بدیعالحکماء مراجعه و از وی مشورت میخواهند که وی آنها در این باغ ساکن میکند و این عمارت داخل باغ همان ساختمانی است که آمریکاییها آن را ساختهاند. بعدها این عمارت تبدیل میشود به مرکز گرهماییهای فرهنگی که بدیع الحکما بانی آن بود.
عمارت بدیعالحکما بخشی از یک باغ بزرگ در حدود ۶۲۰۰۰ متر مربع بود علیرغم تمام تلاشهای نهادهای مدنی برای جلوگیری از تخریب باغهایی همچون بدیع، بخش بزرگی از این باغ در سال ۹۲ تخریب و درختان سربه فلک کشیدهاش زندهزنده سر بریده شدند! اما بعد از چند سال دانشگاه علوم پزشکی در اقدامی قابل تقدیر این باغ و عمارت را متملک شده و اقدام به ترمیم عمارت باغ و تأسیس موزه طب در آن کرده است.
آغاز حکایت بدیع الحکما
سالها بود با نام بدیع الحکما آشنا بودم چه از طریق خواندن دیوان عارف قزوینی که بارها از منش این طبیب و انسان همدانی در این دیوان سخن گفته شده بود و چه با خواندن آثار فیلسوف شهیر این شهر امیرمهدی بدیع بهویژه شاهکار سترگاش «یونانیها و بربرها» کم و بیش او را میشناختم اما به باغ و عمارت او قدم نگذاشته بودم تا اینکه اواخر دهه ۸۰ دوست نازنینام حسین عبدالهی از من خواست همراه او به این باغ بروم و از ظلمی که به خانواده سرایدار باغ رفته گزارش تهیه کنم. از گفتههای آنان متوجه شدم با فشار میخواهند در مقابل پرداخت مبلغ ناچیزی خانواده سرایدار را از آنجا اخراج کنند و باغ را پس از تفکیک تبدیل به ساختمان و برج کنند.
وقتی وارد عمارت شدم و شرایط یادگار بدیعالحکما را دیدم به عمق فاجعه پی بردم و تصمیم گرفتم در کنار انتشار خواستهای خانواده سرایدار به میراث ماندگار بدیع نیز بپردازم. پس از آن روز بود که چه درمقام یک فعال مدنی و دوستدار میراث فرهنگی و چه با عنوان خبرنگار بارها از آن بیداد سخن گفتم و نوشتم و تهدید شدم تا اینکه اوایل دهه ۹۰ دوستان دیگری پیوستند. هنرمندان بزرگ و نام آشنایی استان از طریق امیرشهاب رضویان به کارزار درخواست حفاظت از بنا پیوستند عکاس روزنامه همشهری توسط زمینخواران کتک خورد و شغلاش را از دست داد فعالان مدنی زنجیره انسانی تشکیل دادند و همراه هنرمندان نامه اعتراضی به مسئولان نوشتند اما نتوانستیم باغ بدیع الحکما، ذوالریاستین و جواهری را حفظ کنیم عمارت ذوالریاستین و خانه جواهری را تخریب کردند درختان را قلع و قمع کردند و …
خدا را الوند من کجاست؟
روزهای پایانی مردادماه سال ۱۳۹۲ پس از انتشار اخبار تخریب این باغ ۲۷۰نفر ازهنرمندان و نویسندگان همدانی ازجمله دکتر پرویز اذکایی، دکتر علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، پرویز پرستویی، قباد شیوا، احمدرضا درویش، امیرشهاب رضویان، هانیه توسلی و مجید برزگر با نامه نگاری به مسئولان و امضاء بیانیه از فعالان مدنی حمایت کردند و درخواست نجات این اثر و سایر باغ ها و خانههای تاریخی همدان شدند.
اول شهریور ماه همان سال دکتر پرویز اذکایی در مراسمی که به مناسبت روز همدان برگزار شده بود در انتقاد از این تخریبها گفت: «دریغا امروزه، بی هیچ پرده پوشی و بدون وطندوستی ریایی باید گفت، که از آن همه لطف و طراوت، سرسبزی و خرمی، جمال و نزاهت الوند، زیاده چیزی بر جای نمانده است…. تخریبی که بر آن رفته و میرود، هیچ قوم یاجوج و مأجوج و چنگیز مغول چنین بلایی بر جای دیگر نازل نکرده است…دریغا که این کوه لخت بلند بالا دیگر آن «الوند» نیست؛ خدا را، الوند ما کجاست؟ و حال باید گفت همدان ما کجاست؟»
تشکیل زنجیره انسانی
اعتراضها ادامه یافت و اوایل آذرماه همان سال فعالان مدنی با تشکیل زنجیره انسانی خواستار توقف این تخریبها شدند. آنان درجلسههای حضوری نیز بر حفظ این آثار تاکید کردند تا جایی که اعتراضها به مجلس نیز کشیده شد و فعالان مدنی شهر فروردین سال ۱۳۹۳ برای نجات باغهای همدان به مجلس رفتند تا اعتراض خود را به گوش نمایندگان برسانند اما نتیجه چندانی نگرفتند با اینکه اعضای شورای شهر و شهردار قول مساعد دادند تا مسائل را پیگیری کنند؛ اما هیچ یک از این تلاشها نتوانست از اقدام آن افراد جلوگیری کند.
پس از اخراج نگهبان باغ توسط مالکان جدید بخش غربی عمارت تخریب شد و درختان باغ شبانه بریده شد، درباغ مشجری که تا سال گذشته هزاران درخت داشت دیگر میتوانستند فوتبال بازی کنند.
شاید اگر تعداد ما بیشتر بود یا اگر زمینخواران صبورتر بودند و تا آمدن دولت تدبیر و امید باغ را نابود نمیکردند با آمدن دولت روحانی حرف فعالان مدنی و هنرمندان گوش شنواتری پیدا میکرد و باغهای سبز شهر حفظ میشدند اما کاری است گذشتهست و سبویی است شکستهست. تنها تاثیر این مبارزه مدنی عقب نشینی اندک مالک! جدید باغ بود که عمارت بدیع الحکما را حفظ کرد.
این روزها اگرچه باغ ۶۲ هزارمتری بدیعالحکما نابود شده اما عمارت بدیع با تلاش فعالان مدنی، نویسندگان، هنرمندان و نیز همراهی مردم همدان استوار ایستاده و به زودی تبدیل به موزه پزشکی خواهد شد. این اتفاق لبخندی بر لبان من و دوستانم نشانده و ما را امیدوار کرده که از فعالیت مدنی و رسانهای عقب نشینی نکنیم.
روزی که همراه با هنرمند ارزنده استان امیرشهاب رضویان پیشنهاد موزه پزشکی را با دکتر حبیباله موسوی بهار مطرح کردیم هرگز فکر نمیکردم این مدیر دولتی پیگیر چنین موضوعی باشد، چنین دغدغهای داشته باشد و روزی این اتفاق بزرگ و آرزوی مهم به ثمر برسد. اما این اتفاق واقعا افتاده است عمارت بدیع را از مالک! و با اعتبار اختصاصی وزارت بهداشت خریداری کرده و به زودی سلامتکده طب سنتی و موزه پزشکی بدیعالحکما راه اندازی خواهد شد.
به نظرم اهمیت این اتفاق کمتر از تاسیس یک بیمارستان بزرگ نیست و مردم قدرشناس همدان قدردان تلاشهای تیم مدیریتی علوم پزشکی خواهند بود. فعالان مدنی، دوستداران میراث فرهنگی، خبرنگاران مستقل، هنرمندان و پژوهشگران تلاش زیادی برای حفظ این بنا داشتند اما تیر آخر را علوم پزشکی رها کرد که ماندگاری این میراث گرانبها را صدچندان کرد. در واقع میشود این مثل قدیمی را به یاد آورد که «کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد».
حسین زندی
سردبیرهفته نامه خبری الوند