بافت تاریخی باید بافت تاریخی بماند
گفتگو با «صاحب محمدیان منصور» عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا
این روزها از گوشه و کنار شهر، از زبان مردم و مسئولان زمزمههایی به گوش میرسد که دلایل گرانی مسکن را قوانین مربوط به بافت تاریخ مطرح میکنند، شاید اگر این قوانین زودتر تصویب و اجرا میشد بسیاری از خانهها و فضاهای سنتی امروز سرپا بودند.
*ناهید زندیصادق
*روزنامهنگار
این روزها از گوشه و کنار شهر، از زبان مردم و مسئولان زمزمههایی به گوش میرسد که دلایل گرانی مسکن را قوانین مربوط به بافت تاریخ مطرح میکنند، شاید اگر این قوانین زودتر تصویب و اجرا میشد بسیاری از خانهها و فضاهای سنتی امروز سرپا بودند، البته تصویب قانون تنها بخشی از ماجراست و نظارت بر روند اجرای قانون هم اهمیت ویژهای دارد، شاید اگر متولیان اجرای قانون کمی سختگیری پیشه کنند همین اندک فضاها و بناهایی که در بافت تاریخی باقی مانده محکوم به ویرانی نباشد. نگاه کارشناسانه متخصصان نیز میتواند گره از کار مجریان این ضوابط بگشاید.
«صاحب محمدیان منصور» عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا، استادیار رشته معماری و فارغالتحصیل رشته معماری از دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی در گفتگو با همداننامه از اهمیت بافت قدیم شهری میگوید:
- اینکه برخی معتقدند توقف ساختوسازها در دل بافت تاریخی و سختگیری در اعطای مجوز ساخت و ساز منجر به بالا رفتن قیمت مسکن در همدان شده تا چه حد درست است؟
اینکه برخی بر این باورند که گرانی مسکن ارتباطی با ضوابط بافت تاریخی دارد، اصلا تصور درستی نیست. در بافت تاریخی فقط مجوز ساخت و ساز مطرح نیست، مثلا اگر مجوز بلندمرتبهسازی در داخل بافت صادر شد و در کوچهای باریک بدون ضوابط و قواعد ساختمانهای بلند سربرافراشتند، خواهیم دید که معبرهای باریک قدیمی توان تحمل این همه تردد را ندارد. شما تصور کنید در چنین فضایی زلزله یا حادثهای رخ دهد، عبور و مرور و حملو نقل از کوچهها و معابر باریک به سختی صورت خواهد گرفت. به صورت کلی بافت تاریخی زمانی شکل گرفته و طراحی شده که این همه خودرو وجود نداشته بنابراین توان هماهنگی با این حجم از تردد را نخواهد داشت. طبق مطالعات طرح جامع همدان از سمت شمال امکان رشد و گسترش دارد، از سمت جنوب به طبیعت و کوه منتهی میشود. به اعتقاد من گرانی مسکن ربطی به بافت ندارد، شما فکر میکنید اگر در جایی مثل جولان مجوز ساختوساز بدهند قیمت مسکن کاهش خواهد یافت؟ اصلا چنین اتفاقی روی نمیدهد چراکه بخشی از گرانی مسکن در همدان ریشه در گذشته و فرهنگ مردم همدان دارد، داشتن ملک در همدان فرهنگی بوده دیرپا که انگار آرامشی برای افراد متمول ایجاد میکرده است، برای همدانیها ملک همیشه یک کالای تجاری و روشی برای سرمایهگذاری بوده، کالای مصرفی به شمار نمیرفته است. البته این فرهنگ در سالهای اخیر افزایش چشمگیری داشته است. افرادی این روزها در بازار مسکن فعالیت دارند بیشتر افراد ثروتمندی هستند که در حوزه مسکن سرمایهگذاری میکنند چراکه امنترین بازار این شهر و حتی ایران به شمار میرود و ریسک کمی دارد. اگر بخواهیم مشکل گرانی مسکن در کشور حل شود به سرمایهگذاری کلان نیاز است که سرمایه به سمت تولید و کارهای اقتصادی هدایت شود. الان در همدان هر کس چول اضافه دارد در پی ساخت و ساز یا خرید و فروش مسکن است و همین سبب بالارفتن قیمت است.
- به نظر شما دلایلی که سبب شده در بیست سال گذاشته بافت تاریخی ما آسیب ببیند، چه بوده است؟
افرادی که در بافت تاریخی به دنبال کار، سرمایهگذاری و ایجاد ارزش افزوده هستند، و قصد دارند ملک خود را تخریب کنند، مجوز چندطبقه بگیرند و ساختو ساز کنند، ما میتوانیم به آنها الگوهای موفق خارج از شهر همدان را معرفی کنیم که با تغییر کاربری ملک توانستهاند کسب و کار پرسودی راه بیندازند، مثلا خانه بومگردی، بوتیکهتلها، رستورانهای سنتی، کافهموزهها و مواردی که از نظر اقتصادی بهصرفه است. در همدان آستانه ریسکپذیری مردم نسبت به سایر مناطق کشور بسیار کمتر است. بنابراین در شهری مثل همدان نقش شهرداریها و مراکز دولتی فرهنگسازی اقتصادی است، مثلا شهرداری یکی از بناهای سنتی را باید تبدیل به جایی مثل بوتیکهتل تبدیل کند و به مردم و صاحبان خانههای سنتی ثبت کند که به خوبی میتوان با تغییر و مرمت کمی از همین خانهها بدون بلندمرتبهسازی کسب درآمد و برای طیف عظیمی اشتغال ایجاد کرد. شاید برای خود شهرداری خیلی توجیه اقتصادی نداشته باشد؛ اما مالکان خانههای سنتی با فرهنگسازی شهرداری از سودآوری ملک خود آگاه خواهند شد. از آنجا که مردم همدان بسیار محافظهکار هستند حتما باید چهار- پنج نمونه موفق و سودآور به چشم ببینند، شاید بسیاری از افرادی که قبلا دنبال حکم تخریب و آپارتمانسازی بودند به این نتیجه برسند که مجوز تغییر کاربری بگیرند و مراکز سنتی تجاری و… راهاندازی کنند.
دلیلی ندارد که تمام خانههای قدیمی را به خانه بومگردی یا موزه تبدیل کنند یک خانه سنتی زیبا میتواند به یک جواهرفروشی شیک بدل شود. نمونهای از استفاده از معماری کهن در زندگی مدرن امروز پاساژ صفویه در خیابان ولیعصر تهران است که مانند بازارهای دوره صفوی ساخته شده است. شاید این کارها فقط تجربی باشد، مثلا اگر به هر سرمایهگذار همدانی پیشنهاد دهیم که در فلان جای بافت تاریخی کسب و کار تازهای شروع کند، نمیپذیرد چراکه اگر از صدها مشاور اقتصادی همدانی نظرخواهی میشد که به طور مثال رستوران شاندیز محله حاجی موفق خواهد شد یا نه؟ بدون شک همه میگفتند: «این کسب و کار محکوم به شکست است». در عمل میبینیم که با تدابیری که داشته موفق بودهاست. به اعتقاد من میراث فرهنگی و شهرداری به ویژه شهرداری میتواند در زمینه ایجاد پایلوتهای اقتصادی موفق در خانههای تاریخی سرمایهگذار را به صورت کاملا عملی مجاب کند که از خانههای تاریخی میتوان درآمدزایی کرد. از آنجا که بیشتر خانه تاریخی به موزه بدل شده، سرمایهگذار یا مالک خانه سنتی ترسیده که اگر برای مجوز اقدام کند کاربری موزه را برای ملک تعیین کنند و آورده اقتصادی برای او نداشته باشد. امروزه سبک زندگی مردم تغییر کرده و بازدید از موزه اولویت مردم نیست اما مرکز خرید یا رستوران برای مردم جذابیت بیشتری دارد چراکه کالاهای مصرفی مثل پوشاک را عرضه میکنند و نیازهای اولیه مثل خوراک و پوشاک بسیار پربسامدتر از تفریح و موزهگردی است. حال اگر کاربری فرهنگی را با کاربریهای کاربردی همراه کنیم موفقتر خواهیم بود، مثلا در کافهکتاب میتوان هم بحث و گفتگو را تجربه کرد، هم چیزی خورد هم کتابهای خاص را دید. یا مثلا رستورانهایی که با موزه تلفیق میشوند بسیار جذاب است. موضوع مهمتر این است که هر خانهای با توجه به موقعیت مکانی و معماری برای کاربری خاصی مناسب است و نمیتوان برای ۱۵۰ خانه تاریخی همدان کاربری موزه تعریف کرد.
- نقش و وظیفه ادارهکل میراث فرهنگی در این زمینه چیست؟
از آنجا که این اداره نمیتواند به صورت مستقیم درآمدزایی کند یا باید بناها را اجاره بدهد یا باید با قوانین خاصی که دارد به بخش خصوصی واگذار کند، نقش و وظیفه میراث فرهنگی بیشتر در زمینه فرهنگسازی، معرفی بناها و کاربری آنها و تسهیل مراحل دریافت مجوزها باید فعال باشد؛ اما نهاد دیگری که در اجرای قوانین دستش بازتر است شهرداری است و میتواند حوزه اقتصادی را مدیریت کند یا راحتتر به بخش خصوصی واگذارکند. میراث فرهنگی وظیفه دارد با فرهنگسازی بخش خصوصی را متوجه این ثروت تاریخی کنید و با سادهسازی دریافت مجوز کار را برای آنان آسانتر کند. یکی از پیشنهادهای من این است که میراث فرهنگی برای سرمایهگذاران تورهایی برگزار کند که با نمونههای موفق در زمینه خانههای تاریخی و فضاهای سنتی آشنا شوند و درآمدزایی این حوزه را به چشم ببینند و باور کنند. به اعتقاد من میراث و صندوق احیا باید کاربریهای گوناگون و نویی برای این فضاها ایجاد کند که پروژههای محرک توسعه باشد مثلا خانه عسگری که در کوچه ذوالریاستین و در بافت تجاری قرار گرفته میتواند به جواهرفروشی بدل شود و لزوما نباید خانه بومگردی یا رستوران باشد. قشری که به خرید جواهر علاقه دارد ممکن است به بازدید از خانههای تاریخی علاقه چندانی نداشته باشد اما به این بهانه شاید با جذابیت خانههای سنتی آشنا شود تاثیر فرهنگی آن بیش از موزه باشد. مثال دیگری که میتوان زد این است که خانه صمدی به جای اینکه تنها موزه سفال باشد میتواند محلی برای ساخت و تولید سفال هم مطرح شود، در ویترینهای خانه سفالهای تاریخی به نمایش گذاشته شود و گردشگر با روند تولید سفال آشنا شود و بتواند از همان جا سفال تهیه کند، شاید گردشگر فرصت رفتن به لالجین نداشته باشد. برای بافت قدیم و خانههای قدیمی باید کاربریهای خلاقانه تعریف کرد.
- تاثیر قوانینی که از بلندمرتبهسازی جلوگیری میکند در جلوگیری از نابودی بافت تاریخی چیست؟
این قوانین خیلی خوب است، ما باید با سلب و ایجاب و تنبیه و تشویق کار را پیش ببریم. مثلا پارچه فروشی که زیر تیمچه صابری، روبروی در مسجد جامع که مالک زیرزمین تیمچه را به زیبایی مرمت کرده و به عنوان پارچهفروشی کرده، من برای تشکر از این ماک رفتم که گفت امروز هیچ کس از ادارات دولتی از ما برای این کار تشکر نکرده یا حتی ارفاقی به ما ندادهاند. اگر از افرادی مانند این پارچه فروش تشویق شوند شاید روند مثبتتری را ازمرمت و کابردی کردن بنا شاهد باشیم، این بعد ایجابی است.
گروهی هم هستند که به دنبال منافع اقتصادی بیشتری هستند با شیوههای امتحانشدهتر و کمریسک و زودبازده که باید با این گروه با شیوه سلبی، قانونی، ندادن مجوز، جلوگیری از بالابردن ارتفاع بیشتر برخورد کرد. چراکه دست بردن در این بناها و فضاها جرم محسوب میشود. من معتقدم تنها بحث ارتفاع نیست، سبک خانهسازی در بافت تاریخی، مصالح و نماها نیز باید مورد توجه باشد. اگر مدیران ما اعتقادی به گردشگری دارند و فقط شعار نمیدهند، باید محکمتر عمل کنند. مدیران ما باید سودآوری گردشگری را برای استان باور کنند و فرهنگسازی کنند، مثلا در تمام رشتههای دانشگاهی باید واحدهای درسی در زمینه گردشگری بگذرانند تا بیشتر با داشتههای تاریخی و طبیعی همدان در زمینه گردشگری آشنا شوند. متاسفانه ما در دانشگاه بوعلی رشته گردشگری نداریم در کل شهر همدان مقطع دکتری گردشگری نداریم چگونه میتوانیم در زمینه گردشگری نظریهپردازی کنیم. خوشبختانه در چندسال اخیر که میراث فرهنگی از ساخت و ساز در حریم جولان و دیگر بافتهای قدیمی جلوگیری کرده اقدام پسندیدهای است و اگر در بیست سال گذشته این اتفاق میافتاد بخشی از بافت تاریخی که امروز تخریب شده سالم بود. با همه این احوال فرهنگسازی اهمیت ویژهای دارد. ما باید همان اندازه که از ساخت و ساز جلوگیری میکنیم پیشنهاد بهسازی و کاربردی هم با مالک بدهیم که بافت را تخریب نکند. مثلا با تشویق و تسهیلات میتوان از تخریب بیشتر جلوگیری کرد.