بحران هویت در معماری روستایی استان همدان

داوود احمدی- کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران

مساکن روستایی در ایران به لحاظ الگوی ساخت در مرحله گذار از الگوی سنتی به الگوی جدید و مدرن قرار دارند، الگوی جدید ساخت وساز مسکن روستایی غالباً برگرفته از الگوی مساکن شهری است که در آن به نوعی سیمای شهر تداعی می‌شود.

0

*داود احمدی

*کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران

مساکن روستایی در ایران به لحاظ الگوی ساخت در مرحله گذار از الگوی سنتی به الگوی جدید و مدرن قرار دارند، الگوی جدید ساخت وساز مسکن روستایی غالباً برگرفته از الگوی مساکن شهری است که در آن به نوعی سیمای شهر تداعی می‌شود. طرح بهسازی مسکن روستایی در کشور که به طور جدی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می‌شود، یکی از عوامل تحول‌ساز و دگرگون‌کننده الگوی مسکن روستایی از سنتی به مدرن است. این در حالی است که مسکن در روستاها تنها به عنوان فضای زیستن نبوده و از کارکرد چندگانه‌ای برخوردار است. با توجه به دیدگاه کارشناسان این حوزه زندگی بشر بر روی کره خاکی دارای ابعاد و نیازهای متنابهی است که از وظایف عمده هر نظام برنامه‌ریزی و شالوده کار هر محققی، یافتن راه‌های صحیح و اصولی برای نیل به اهداف و نیازهای انسانی است. یکی از خواست‌های همیشگی انسان که پیوسته از مسائل و دغدغه‌های غالب متولیان توسعه سازمان فضا بوده، می‌توان مقوله «مسکن» را نام برد. از حیث ماهیتی، مسکن بایستی محیطی سازگار و منطبق بر روش زندگی انسانی باشد. به بیان دیگر علاوه بر تأمین نیازهای شخصی باید نیازهای کیفی و نیازهای اجتماعی او را نیز برآورده کند. در این بین توجه به معماری و مسکن روستایی از اهمیت دوچندانی برخوردار است، طرح بهسازی مسکن روستایی که برای اولین بار از سال ۱۳۷۴ توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در سرتاسر کشور با هدف بهبود کیفیت مسکن و بافت روستایی و ارتقای سطح ایمنی، بهداشت، رفاه و آسایش روستائیان آغاز شد؛ یکی از عوامل اساسی تغییر و تحول ساختار کالبدی و فیزیکی مساکن و سکونتگاه‌های روستایی در تاریخ حیات روستاهای ایران به شمار می‌رود. به گونه‌ای که بر اساس طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی مصوب سال ۱۳۸۴، ساخت سالانه ۲۰۰ هزار واحد مسکونی جدید روستایی و بهسازی ۲۰۰۰ واحد مسکونی روستایی در طی دو برنامه چهارم و پنجم توسعه در دستور کار دولت و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی قرار گرفت که استان همدان نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. بر پایه‌ی این واقعیت غیرقابل انکار که در گذشته نظام سنتی و بومی سازماندهی فضا و کالبدی سکونتگاه های روستایی، به منظور شکل دهی به عناصر فضا نظیر مساکن روستایی سعی بر رعایت «اصل هم پیوندی و هماهنگ سازی با شرایط و محیط» داشته‌اند؛ و این که الگوی ساخت وساز در روستاها عمدتاً با خصایص سکونتگاه‌های شهری همسو بوده، اجرای طرح بهسازی مسکن در نواحی روستایی کشور از منظر برنامه‌ریزی توسعه و رویکرد توسعه پایدار با پرسش‌هایی مواجه است. نظیر این‌که «با وجود تلاش‌های صورت گرفته در راستای استیلای توسعه کالبدی و فیزیکی سکونتگاه‌ها و مساکن روستایی، میزان هم پیوندی ساخت  و سازهای مسکونی با توان‌های محیطی و متناسب با نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی خانواری روستایی چه تغییری یافته است؟» آیا الگوی جدید ساخت و ساز مسکن روستایی در همدان پاسخگوی نیازهای زیستی – فرهنگی، معیشتی و تدارکاتی یک خانوار روستایی با اقتصاد دامپروری محور یا کشاورزی محور است؟ در الگوی جدید تا چه میزان بر افتراق مکانی و تمایزات شرایط محیط طبیعی توجه شده است؟ و آیا در این الگو ملاحظات و تمهیدات اساسی در باب مصرف انرژی اندیشیده شده است؟ مسکن دارای نقش بنیادینی در حیات انسانی و استمرار و پایداری سکونتگاه های روستایی است در گذشته معماری روستایی همدان پیرو الگوی ساخت وساز مسکن در انطباق و پیوند کامل با شرایط مکانی – فضایی بوده است. طی دو دهه اخیر در استان همدان و در روند جایگزینی الگوی جدید ساخت وساز در سکونتگاه‌های روستایی که غالباً برداشتی از الگوی مساکن شهری بوده است را شاهد هستیم که انجام طرح نوسازی مسکن روستایی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی از جمله محرک های اساسی این تغییر و تحول است. بر اساس پژوهش‌های صورت گرفته و بر پایه تجارب افراد محلی به آسیب شناسی و کاستی‌های الگوی جدید ساخت و ساز مسکن روستایی در استان همدان به تشدید بحران هویت در معماری روستایی می‌رسیم. بررسی‌ها نشان می‌دهد که الگوی جدید ساخت‌وساز در مسکن روستایی همدان سبب بروز ناهنجاری‌های کالبدی و فیزیکی، دگرش کارکردی مسکن و سایش زمینه‌های رشد اقتصاد خانوار، چالش انرژی و دست اندازی به طبیعت و تخریب آن، برهم زنندگی فضای اجتماعی – فرهنگی و نهایتاً القای ناکارامدی سکونتگاه شده است. در این میان دو عامل تغییرات کالبدی و تبعات کارکردی – اقتصادی الگوی جدید ساخت وساز مسکن روستایی از نقش بنیادینی در برپایی و بروز سایر آسیب‌ها و چالش‌ها برخوردار است. در مجموع می‌توان نتیجه گرفت که الگوی جدید ساخت مسکن روستایی در استان همدان به سبب آسیب‌های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و محیط زیستی یا به بیان دیگر به دلیل گسستگی پیوند آن با شرایط و محیط روستایی، در فرایند استیلای توسعه پایدار روستایی خلل اساسی ایجاد کرده و مقوله پایداری را در ابعاد یاد شده با مشکل جدی مواجه ساخته است. مشکلی فراتر از کالبد یعنی «بحران هویت معماری روستایی استان همدان» که ثمره تجربه انسان در طول ادوار گذشته بوده است.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.