روشنگری؛ اولین گام جلب مشارکت شهروندی
*سمانه اسکندری
*روزنامهنگار
انسان موجودی اجتماعی است و زندگی اجتماعی نیز همواره بر پایه همکاری و مشارکت بنا میشود. مهمترین سرمایه هر جامعه، منابع انسانی آن است و مشارکت دادن این سرمایه بزرگ در امور جامعه، نشانه احترام به آنها و برطرف کننده یکی از نیازهای روحی آنها یعنی همان مشارکتجویی است. از سوی دیگر آنچه امروزه توسعه خدمات شهری را تضمین میکند، مشارکت شهروندان در فعالیتهای شهری است. شهروندان میتوانند با بیان نیازهای خود، نظرات سازندهای در مدیریت امور شهری ارائه دهند. این مهم، باعث افزایش رضایتمندی شهروندان به دلیل ایجاد حس ارزشمندی و مفید بودن در آنان و همچنین بهبود عملکرد مدیریت شهری خواهد شد.
مشارکت یکی از مفاهیم عمده و اصلی توسعه پایدار است که شهرهایی با رویکرد توسعه پایدار، باید آن را به عنوان امری اجتنابناپذیر، بپذیرند.
ماده ۲۷ اعلامیه حقوق بشر، مشارکت را به مثابه «حق» در نظر گرفته و میگوید: تک تک انسانها حق دارند که در تعیین سرنوشت خود مشارکت کنند. با اینحال، جلب مشارکت دارای ساز و کارها و پیشزمینههایی است که در صورت تحقق، باعث بهبود امور شهری میشود و این مهم جزء با آموزش شهروندی و فرهنگسازی پدید نمیآید. شهروندان به عنوان رکن اصلی شهر، از حقوق مشخصی در شهر برخوردار بوده که اغلب نسبت به آن آگاه نیستند. از آنجا که همواره مسئولیتپذیری نیاز به پیشزمینهای به نام روشنگری دارد، به نظر میرسد اولین گام در زمینه جلب مشارکت شهروندی، آگاه کردن شهروندان نسبت به حقوق و همچنین تکالیف و وظایف شهروندیشان و همینطور حقوق و وظایف مدیریت شهری در قبال آنان است. در جوامع پیشرفته این حقوق و وظایف متقابل، مشخص شدهاند اما در ایران موضوع مشارکت شهروندی، امری نسبتا نمادین و شعارگونه است.
پس از اینکه مردم، با حقوق و وظایف خود در قبال شهر و همچنین حقوق و وظایف متقابل مدیریت شهری آشنا شدند، باید در جریان برنامهها، پروژهها و اهداف مدیریت شهری قرار گرفته و در فضایی سالم، با بازنگری در زمینه نظرات و نیازها و خواستههای خود، نیازهای واقعی خود را بیان کرده و در مقابل به خواستههای آنها توجه شود. در اینصورت است که جریانی به نام مشارکت مردمی شکل گرفته و تداوم مییابد. جلب اعتماد شهروندان مهمترین وظیفه مدیران شهری است که این مهم، با شفافسازی امور و اطلاع رسانی دائمی به شهروندان درباره برنامهها، درآمدها و هزینههای اداره شهر، به دست میآید. آگاهی شهروندان در زمینه امور شهری در افزایش مشارکت آنان نقش بسزایی دارد. اگر این آگاهی نباشد، مهمترین وطیفه شهرداری، تأمین نظافت شهری تلقی شده، در مقابل، جایگاه شهروند به شهرنشین – یعنی کسی که بیتفاوت به امور شهری، تنها در شهر زیست میکند- تنزل مییابد. توجه به نیازهای شهروندان و دادن آموزش لازم به آنها از راههای مختلف، گسترش اطلاعرسانی به مردم، پاسخگو بودن مسئولان شهری و تقویت روحیه اعتماد بین مردم از این طریق، از جمله راهکارهایی است که میشود با تقویت آنها زمینه مشارکت افراد در امور شهری را فراهم ساخت. اینگونه است که شهروندان معمولی به شهروندانی مؤثر تبدیل شده و این تأثیر گذاری را از نگهداری از امکانات عمومی و مبارزه با وندالیسم گرفته تا تشکیل انجمنهای مختلف و مشارکت مستقیم در امور شهری، میتوانیم در آنها مشاهده کرده و نظارهگر شهر و جامعهای باشیم که منفعتطلبی در آن کاهش و اخلاق جمعی در آن رواج یافته و مردم و مسئولان در سایه همراهی با یکدیگر شرایط بهتری برای خود و دیگران فراهم میکنند.