عشایر و طوایف همدان قسمت پنجم (پایانی)

0

*نوشته عباس فیضی

*تدوین و بازنویسی: مهدی به‌خیال

دیگر معتقدات

اعتقادات

ـ اگر کسی آب جوش روی زمین بریزد و بسم‌الله نگوید ظفر به او خواهد رسید و ممکن است بر اثر سوختن اطفال جن (از ما بهتران) آن شخص دیوانه شود. از این‌رو عقیده دارند با گفتن بسم‌الله جن فرار نموده و آب جوش روی آنها نخواهد ریخت.

زنده‌یاد عباس فیضی
زنده‌یاد عباس فیضی

ـ موقع رؤیت هلال اول ماه، به آب نگاه می‌کنند و تا زمانی که آب به دست آن‌ها نرسد چشم‌ها را بسته و به کسی نگاه نمی‌کنند، تا این‌که یکی از افراد که هلال ماه را دیده مقداری آب رسانده او چشمش را باز کرده و به آب نگاه می‌کند؛ بعد از نگاه کردن آن شخص به آب سپس به دیگران هم نگاه می‌کند. زیرا آن‌ها عقیده دارند کسی که هلال ماه را ببیند و به آب نگاه نکند آن یک ماه به او بد خواهد گذشت و ممکن است اتفاقات بدی برای او رخ بدهد.

ـ به محض این‌که آن‌ها صاحب فرزند پسر یا دختری شوند بعد از پوشیدن لباس بچه سه عدد تیله هفت سوراخ که از سرامیک تهیه می‌شود و به نام دُنی هفت سوراخ معروف است، روی لباس بچه می‌دوزند، و عقیده دارند که برای جلوگیری از چشم بد مؤثر است.

ـ اگر بچه‌ای به سن ۷ سالگی برسد و دندان جلو او که به دندان هف (هفت)سالگی معروف است کنده شود، آن دندان را دور نمی‌اندازند و عقیده دارند که این دندان برای چشم زخم مؤثر است. از این‌رو آن دندان را میان پارچه‌ای سبز یا زرد رنگ دوخته و در جلدی لباس بچه آویزان می‌کنند.

ـ زن‌ها برای دختر و پسر بچه‌ها، و گاهی برای خود منجوق، کهربا، مهر، دست‌بند و گردن‌بند ساخته و از آن استفاده می‌کنند، و عقیده دارند که اگر یک مهره کهربای زرد در میان گردن‌بند انداخته شود صاحب آن گردن‌بند از چشم زخم و چشم بد در امان خواهد ماند.

ـ به محض این‌که پسر یا دختر بچه‌ای به سن ۲ سالگی برسد، جهت در امان ماندن از چشم بد و هرگونه آسیب، برای او چهل بسم‌الله تهیه کرده و آن را به صورت ضربدر در گردن بچه و در روی لباس او آویزان می‌کنند.

چهل بسم‌الله از ۴۰ قطعه حلبی به صورت لوزی تهیه می‌شود که در روی هر قطعه یک کلمه بسم‌الله کنده می‌شود، سپس هر ۲۰ قطعه را با یک تکه نخ به هم متصل می‌کنند و هر تکه ۲۰ تایی را به صورت ضربدر در گردن بچه‌ها می‌اندازند.

ـ هر زنی به صورت پنهانی، یک عدد طلسم مهر و محبت، در زیر لباس خود دارد، این طلسم جهت محبوب شدن نزد شوهر و افراد فامیل است. آن‌ها نیز عقیده دارند اگر طلسم مهر و محبت از آن‌ها دور شود از نظر شوهر خواهند افتاد و ممکن است تا مرز جدایی نیز برسد، از این‌رو زن‌های ایل طلسم مهر و محبت را در میان پارچه سبز، زرد یا آبی‌رنگی دوخته و در میان لباس‌های خود پنهان می‌کنند تا دیگران آن را ندیده و همیشه طلسم برای او باقی بماند.

این طلسم‌ها از یک قطعه آهن که به صورت لوزی و گاهی به صورت مربع یا مستطیل شکل است تهبه می‌شود و توسط دعانویس‌های ایل به نام زن و شوهر زن و تمام افراد فامیل آن زن کنده می‌شود، البته به صورت رمز و عدد.

ـ تمامی افراد ایل به دعا اعتقاد دارند و عقیده دارند اگر کسی دعایی دارد بایستی از او خوب مراقبت کند زیرا اگر دعا از او دور شود به او ظفر و آسیب خواهد رسید از این‌رو مردها دعا را در میان پارچه سبزرنگی گذاشته و به لباس خود می‌دوزند و زنها نیز دعا را میان پارچه زرد یا آبی‌رنگی گذاشته و به لباس خود آویزان می‌کنند؛ همچنین اگر شیر گاو آن‌ها کم شود می‌گویند به او نظر رسیده است و جهت بهبود گاو دعایی می‌آورند و آن را به صورت مثلثی‌شکل در میان قطعه‌ای از چرم زردرنگ می‌دوزند و با چند عدد مهره هفت سوراخ آن را به گردن گاو آویزان می‌کنند.

ـ به سنگین و سبک بودن محلی که در آن فرود خواهند آمد اعتقاد دارند و بر اثر تجربه‌های زیادی که در طول سفر داشته‌اند در زمین‌هایی که در سال‌های پیش‌تر برای آن‌ها بدیوم بوده است فرود نمی‌آیند؛ از این‌رو زمینی را جهت فرود آمدن و زندگی کردن انتخاب می‌کنند که سبک باشد و اغلب چنین زمین‌هایی را در دامنه کوه‌ها و تل‌ها انتخاب کرده و در شکاف کوه‌ها هیچ‌گاه چادر برپا نمی‌کنند. آن‌ها نیز عقیده دارند که نزدیک چشمه‌ها چادر برپا کردن سنگین است و خوابیدن و زندگی کردن خوب نیست و ممکن است به انسان ظفر و آسیب برسد و تا آن‌جایی که ممکن است از چشمه‌ها فاصله گرفته و چادرهای خود را در دورتر برپا می‌کنند. و نیز اگر در نزدیکی باغ و بوستانی که در دامنه کوه‌ها بخواهند چادر برپا کنند سعی می‌کنند زیر درخت گردو قرار نگیرند زیرا عقیده دارند هر کس شب زیر درخت گردو بخوابد مجنون خواهد شد.

ـ اگر گربه سیاه‌رنگی در میان چادر ایل بیاید آن را خوش‌یمن ‌دانسته و معتقدند که به صاحب آن چادر طولی نخواهد کشید که خبر خوش، و یا خیر و برکتی خواهد رسید. اگر کسی در شب گربه را با چوب بزند دیوانه خواهد شد زیرا گربه سیاه را از خانواده جن و پری می‌دانند و ممکن است در شب به گربه ظفر و آسیب برسد و آن‌ها نیز جهت تلافی کردن به انسان ظفر زده و شخص را دیوانه کنند.

ـ  هیچ‌گاه آب روی خاکستر داغ نمی‌ریزیند زیرا عقیده دارند که اگر آب روی خاکستر داغ ریخته شود به آن‌ها ظفر خواهد رسید و ممکن است خود یا بچه آنان دیوانه شود از این‌رو هنگامی که اجاق را خاموش می‌کنند خاکسترهای داغ را جمع‌آوری کرده سپس جام «چهل کلید» را آورده و مقداری آب در جام چهل کلید می‌ریزند، آنگاه روی خاکستر داغ می‌ریزند. همچنین زن‌هایی که باردار هستند اجازه ندارند به خاکستر داغ نزدیک شوند و آب جام چهل کلید را روی خاکستر داغ بریزند زیرا عقیده دارند اگر این کار را انجام دهند جن و پری به بچه داخل شکم آن‌ها ظفر زده و ممکن است بچه را در شکم خفه کنند.

راویان (برحسب سن)

ـ سید مراد ترکاشوند، ۸۵ ساله، باسواد، ریش‌سفید ایل ترکاشوند، تیره رحمتی.

ـ شاه یعقوب مرشدی، ۸۴ ساله، باسواد، ریش‌سفید ایل ترکاشوند، تیره مرشدی.

ـ میرزا شاطر مراد عبدلی، ۸۴ ساله، باسواد، ریش‌سفید ایل حسنوند، تیره میرزاجان.

ـ رستم ظهرابی، ۸۴ ساله، باسواد، ریش‌سفید ایل ترک، تیره سهرابی.

ـ زال محمد رستمی، ۸۱ ساله، بی‌سواد، ریش‌سفید ایل سلیمانی، تیره آقامیر.

ـ شیرولی شاهسوندی، ۸۱ ساله، بی‌سواد، ریش‌سفید ایل شاهسوند، تیره نیازی.

ـ سید علی شاه‌ویس، ۸۱ ساله، بی‌سواد، ریش‌سفید ایل جمور، تیره شاه‌ویس.

ـ کمندعلی عقابی، ۸۰ ساله، بی‌سواد، ریش‌سفید ایل ملیجانی، تیره حنجر.

ـ دادا مراد یارم‌طاقلو، ۸۰ ساله، بی‌سواد، ریش‌سفید ایل ترک، تیره یارم‌طاقلو.

ـ طلعت‌ بی‌بی ظهرابی، ۸۰ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل ترک، تیره سهرابی.

ـ طلعت بی‌بی ظهرابی، ۸۰ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل ترک، تیره سهرابی.

ـ الله‌قلی جمادلی، ۷۹ ساله، باسواد، ریش سفید ایل ترک، تیره جمادلی.

ـ کاکا میرولد کوهی، ۷۸ ساله، بی‌سواد، ریش سفید ایل ترکاشوند، تیره یارویس.

ـ خداداد بنفشه، ۷۸ ساله، بی‌سواد، ریش سفید ایل بنفشه.

ـ کاکا احمد مرادی، ۷۸ ساله، بی‌سواد، ریش سفید ایل حسنوند، تیره ابراهیمی.

ـ سیده بی‌بی بیگم شاه‌ویسی، ۷۸ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل جمور، تیره شاه‌ویس.

ـ خورشید مرشدی، ۷۶ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل ترکاشوند، تیره مرشدی.

ـ بی‌بی قمر تاج ترکاشوند، ۷۵ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل ترکاشوند، تیره رحمتی.

ـ شهسوار احمدی، ۷۵ ساله، باسواد، ریش سفید ایل ترکاشوند، تیره پرزاد.

ـ منصور شیرکوهی، ۷۵ ساله، باسواد، ریش سفید ایل ترک، از تیره نیازی.

ـ مه‌لقا رستمی، ۷۳ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل سلیمانی، تیره آقامیر.

ـ شاه‌ولی مکانی، ۷۲ ساله، باسواد، ریش سفید ایل مگه.

ـ غلام عباس گماری، ۷۲ ساله، بی‌سواد، ریش سفید ایل جمور، تیره گماری.

ـ بی‌بی خاتون شاهسوندی، ۷۲ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل شاهسوند.

ـ کوزل مراد عبدلی، ۷۲ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل حسنوند، تیره میرزا جان.

ـ گوهر بیگم احمدی، ۷۱ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل ترکاشوند، تیره پیرزاد.

ـ جیران [ناخوانا] عقابی، ۷۱ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل ملیجانی، تیره حنجر.

ـ دلبربیگم یارمطاقلو، ۷۰ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل ترک، تیره نیازی.

ـ بی‌بی ماهی گماری، ۶۹ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل جمور، تیره گماری.

ـ مریم بی‌بی میرولدی، ۶۸ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل ترکاشوند، تیره یار ویس.

ـ شاه‌صنم جمادلی، ۶۸ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل ترک، تیره جمادلی.

ـ بی‌بی زینب شیرکوهی، ۶۸ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل ترک، تیره نیازی.

ـ ماه‌تابان مکانی، ۶۸ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل مگه.

ـ آهو بی‌بی بنفشه، ۶۵ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل بنفشه.

ـ سکینه کاکامرادی، ۶۱ ساله، بی‌سواد، بزرگ زن ایل حسنوند، تیره ابراهیمی.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.