من از تو مراقبت می‌کنم، تو از من

0

*سمانه اسکندری

*روزنامه‌نگار

در فرهنگ دهخدا آمده است که قرنطینه از منظر لغت، جایی است که در آن مسافران و عابران را مورد بازرسی قرار می‌دهند و از ورود بیماران جلوگیری به عمل می آورند. این کلمه از «کارانْتِن» فرانسه گرفته شده است.

تاریخچه این کلمه را هم که بررسی کنیم متوجه می‌شویم این واژه از دوره قاجار وارد زبان ایرانیان شده است. یکی از کشورهایی که به دلایلی مانند تجارت در بنادر جنوبی ایران، همچنین اهداف توسعه‌طلبانه و رقابت با دولت روس، تمایل به ایجاد قرنطینه در مرزهای ایران و جلوگیری از شیوع بیماری های همه‌گیر، مانند وبا و طاعون، در بنادر جنوبی ایران داشت، انگلستان بود. همچنین امیرکبیر نیز در زمان شیوع وبا در کشور دستوری برای قرنطینه در مرز عراق و ایران را صادر کرده بود.

شاید در زمان بحران و شیوع بیماری‌هایی که سرعت انتقال بالایی دارند و یا هنوز درمانی برای آن‌ها کشف نشده، قرنطینه بهترین و ایمن‌ترین شیوه کنترل بیماری باشد. قرنطینه درجات متعددی دارد. در سطوح پایین‌تر، قرنطینه‌های مکانی صورت گرفته و اماکن عمومی و پر تردد مانند سینماها، باشگاه‌‌های ورزشی، رستوران‌ها، حتی اماکن مذهبی و مانند آن تعطیل می‌شوند. در وضعیت کمی جدی‌تر، معمولا کارمندان نیز به صورت دورکاری یا شیفتی به کار خود ادامه داده و مدارس و آموزشگاه‌ها، آموزش‌های خود را به صورت آنلاین و مجازی پی می‌گیرند. در مواقع بحرانی‌تر قرنطینه از در منازل اعمال شده و افراد تنها برای خرید مواد‌ غذایی و کارهای بسیار ضروری اجازه خروج دارند. در سطوح بالاتر زمانی که شیوع بیماری گسترش بیشتری یافته و به اصطلاح وضعیت قرمز اعلام می‌شود، راه‌های ورودی و خروجی شهرها نیز بسته شده و از مسافرت‌ها جلوگیری به عمل می‌آید؛ اتفاقی که در ایران در روزها و هفته‌های اول شیوع بیماری کرونا شاهد آن بودیم و این محدودیت‌ها به صورت پلکانی از سمت دولت اعمال شد و حتی جرایمی نیز در صورت تخطی از آن در نظر گرفته شد. در همدان نیز قرنطینه کرونایی با بسته شدن رستوران‌ها، باشگاه‌های ورزشی، مساجد، مدارس و آموزشگاه‌ها آغاز و در فروردین ماه در شرایطی به قرنطینه شهر و ممنوعیت تردد و عبور و مرور افراد رسید که آن روزها وضعیت آمار ابتلا به کرونا آنقدرها هم بد نبود. البته باید اذعان داشت که وجود سختگیری‌های فردی و جمعی و رعایت پروتکل‌های بهداشتی توسط مردم و مسئولان، همدان آن روزها را در وضعیت سفید نگه داشته بود تا آن‌جا که همشهری‌های ما بنا را بر نبود کرونا گذاشته و چشم بر وضعیت موجود بستند، به طوری که در مکان‌های پرتردد مانند بازار شهر، پیاده‌راه‌ها، بلوار ارم و بوستان‌ها، مردمان بسیاری را با صورت‌های بدون ماسک دیدیم. این تغافل و بی‌خیالی که گاهی حتی تنه به تنه سخره‌انگاری می‌زد، کار را به جایی رساند که آمار ابتلا را از تک رقم به دو رقم افزایش داد.

از سوی دیگر از آن‌جا که اپیدمی کرونا، موضوعی جهانی است با نگاه به وضعیت سایر کشورها متوجه می‌شویم در بعضی کشورها با وجود این‌که آمار ابتلا بسیار پایین‌تر از ایران است اما سخت‌گیری‌های دولتی در کشورهای مزبور، بیشتر از ایران بوده است. به عنوان مثال در چند ایالت استرالیا به‌رغم این‌که آمار ابتلا بسیار پایین آمده، اعمال فشار از سوی دولت ادامه دارد تا آن‌جا که مرزهای کشور کامل بسته شده و مهاجرانی که اقامت موقت دارند به هیچ عنوان اجازه خروج نداشته و مهاجران با اقامت دائم نیز تنها و تنها در صورت فوت خانواده درجه یک خود اجازه خروج را دریافت می‌کنند و حتی در این صورت نیز پس از بازگشت، در هتلی که دولت مخصوص این موضوع اعلام کرده، بایستی به مدت دو هفته اقامت اجباری داشته باشند و طی این دو هفته نیز در حفاظت کامل نیروهای امنیتی بوده و حق خروج از هتل را ندارند.

این‌که به چه دلیل، دولت ایران از این دست سخت‌گیری‌ها اعمال نکرده و تن به بی‌خیالی داده است سوال بسیار مهمی است که در جای خود باید پاسخ داده شود اما به نظر می‌رسد اکنون و در این وضعیت بحرانی جایز نیست که منتظر اقدامات دولتی بمانیم و موضوعی که بایستی در قدم نخست به خود و سپس به دیگری گوشزد کنیم، لزوم توجه به ترکیبی به نام مسئولیت اجتماعی و شهروندی و کارکرد آن است. درباره کرونا نخستین گام اثبات این مسئولیت‌پذیری می‌تواند محدودیت رفت‌و آمد و در خانه ماندن تا حد ممکن و سپس استفاده از ماسک باشد.

آن‌ها که می‌خواهند این مسئولیت را نادیده انگارند بهانه‌هایی مانند سختی استفاده از ماسک در این روزهای گرم تابستان را می‌آورند. اما یادمان نرود که در کنار افراد مسئولیت‌ناپذیر، مردمان بسیاری را هم دیده‌ایم که ماه‌هاست بی‌وقفه با صورت‌های عرق کرده و ملتهب، لبخندهای عمیق و خنده‌های بی‌صدایی را در زیر این پوششِ امن پنهان کرده‌اند و پرچم سپید سلامتی در یک دست و مشعل دانایی و آگاهی در دست دیگر خود گرفته و این پیام مهم و بزرگ را فریاد می‌زنند که: هموطن و همشهری، من منتظر اعمال فشار و تحریم از سمت دولت نمانده و مراقب سلامتی خود و تو، هستم و با سهل‌انگاری، حق حیات که حق مسلم تو و من است را از  «ما» سلب نخواهم کرد. من ماسک می‌زنم و نقشِ خود را در سلامت و زنده ماندنِ دیگران ایفا می‌کنم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.