*طاهره عسگری
*مدرس دانشگاه
به جرائت میتوان گفت که اثر گرانقدر خواجه در خصوص تاریخ، یکی از مهمترین و بزرگترین آثاری است که در ایران بعد از اسلام در زمینه تاریخ نگاری به وجود آمده است. کتاب جامع التواریخ رشیدی به دلایل متعدد که بیان میشود، نه تنها یکی از منابع مهم مطالعه تاریخ ایران، بلکه از مهمترین منابع مطالعاتی تاریخ مغول و جهان است. این کتاب یک تاریخ عمومی است که فاصله زمانی آن از آغاز خلقت انسان تا اواخر دوره ایلخانی را در بر میگیرد. خواجه رشیدالدین تالیف این کتاب را بنا به درخواست غازان خان شروع کرد و بنابراین پس از پایان جلد اول آن را به نام ایلخان «تاریخ غازانی» نامید. در دوران ایلخانی الجایتو بنا به دستور او خواجه موظف شد تا قسمتهای دیگری بر کتاب بیفزاید و آن را تا زمان خودش امتداد دهد. به همین لحاظ مجلدات دیگری به شرح زیر بر این کتاب افزوده شد: جلد اول که به تاریخ مبارک غازانی مشهور میباشد، درباره قبایل ترک و مغول و تاریخ اجداد چنگیز و خودش و فرزندان و ایلخانان مغول تا غازان است. جلد دوم خود شامل دو قسمت است. یک باب آن شامل تاریخ سلطنت الجایتو و شرح و بسط حوادث زمان ایلخانی او و باب دوم در ذکر تواریخ احوال انبیا و خلفا و پادشاهان قدیم ایران و ملوک و سلاطین اسلام و قوم یهود و فرنگ و اقوام مختلف است. جلد سوم که متاسفانه از گزند حوادث زمانه به دور نمانده و امروزه آن را در اختیار نداریم، نوعی کتاب جغرافیا و یا مسالک و ممالک بوده است.
کتاب جامع التواریخ رشیدی با مقدمه ای در ضرورت پرداختن به تاریخ شروع گشته و در این مقدمه سعی بر این است تا ضمن برشمردن خصوصیات متفاوتی از تاریخ مغول نسبت به ادوار گذشته، ضرورت نگارش چنین تاریخی بیان شود. خواجه در تدوین این کتاب به منابع مختلف کتبی و شفاهی و اسناد دیوانی دسترسی داشته اما مهمترین منبع نگارش او در خصوص تاریخ قبایل مغولستان و اجداد چنگیز، مجموعهای مکتوب به نام «آلتن دبتر» بوده که حکم تاریخچه رسمی مغولان را داشته است. از دیگر منابع مورد استفاده او میتوان به نظرات عالمان تاریخ مغول همچون «بولاد چینگ سینک» و همچنین اثر با ارزش جوینی تحت عنوان «تاریخ جهانگشای جوینی» اشاره نمود.(عاشوری نژاد- میرجعفری، ۱۳۸۶،ص۸۵)
در خصوص نحوه نگارش این کتاب به نظر میرسد که خواجه رشیدالدین به خاطر نفوذ فوق العاده سیاسی و منابع سرشار مالی که در اختیار داشت، گروه زیادی از دانشمندان، نویسندگان و پژوهشگران را در دیوانخانه خود برای جمع آوری و تحریر جامع التواریخ فراهم آورده و از توان علمی و قدرت نویسندگی آنها برای نگارش کتاب بهره میبرده است. چنانکه بعدها برخی از آنان مانند القاشانی ادعا کرد که کتاب را او نوشته و خواجه به نام خودش منتشر کرده است. (جهانبگلو، ص ۱۳( اگر بخواهیم به صورت خلاصه و تیتر وار به ویژگیهای این کتاب اشاره کنیم باید گفت:
۱- جامع التواریخ یکی از معدود کتابهایی است که از نظر سبک نگارش دارای ویژگیهای خاص است به این مفهوم که زبان این کتاب در عین روان و دلنشین بودن بسیار صریح و روشن است و از آرایه ای ادبی و لفاظیهای بیمورد تا حد ممکن پرهیز شده است.
۲- این اولین کتابی است که بعد از اسلام، به زبان فارسی با روش نوین تحقیق و تتبع و مراجعه به انواع اسناد کتبی و شفاهی نوشته شده است.
۳- نفوذ سیاسی فوق العاده خواجه در نزد ایلخانان و ثروت سرشار او باعث شده بود تا به راحتی بتواند مواد لازم برای تالیف چنین اثر بزرگی را فراهم کند.
۴- آشنایی خواجه به رشتههای مختلف علم از جمله پزشکی و آشنایی او با زبانهای مختلف از جمله فارسی، مغولی، ترکی و عربی و معاشرت او با دانشمندان مختلف، از او انسانی فرهیخته ساخته بود که به جرائت میتوان گفت کتاب او را به نوعی دایره المعارف تاریخی و جغرافیایی ملل آسیا تبدیل کرده بود.
اما به عنوان نکته پایانی آنچه را که باید همواره در نظر داشت این است که گرچه کتاب خواجه واجد همه این شرایط بوده و نویسنده سعی کرده تا حد ممکن تاریخی نزدیک به حقیقت بنگارد اما از این نکته مهم نباید غافل شد که خواجه به مدت بیست سال در دستگاه سلاطین مغول دارای منصب وزارت بود و محدودیتهای ناشی از چنین شغل خطیری، ممکن است احتیاطهایی را در بر داشته و گاه گاه نویسنده را مجبور کرده باشد تا چشم بر روی برخی از واقعیتها بسته و یا حوادثی را به فراخور زمانه پر رنگتر و یا گاهی کمرنگتر از آنچه بوده، جلوه دهد.