نما و سیمای شهری در بافت‌های تاریخی

0

*اتابک صفری تورج

*روزنامه‌نگار

موضوع نما و سیمای شهری، چهره مسلط کالبد شهر و حاوی اولین پیام‌ها در چشم انداز شهروندان، در شهرسازی و به ویژه از نیمه قرن گذشته میلادی محل گفتگو بوده است. در جامعه ما به ویژه پس از انقلاب با رشد جمعیت و سهم شهرنشینی، بازسازی‌های جنگ، گسترش شدید شهرها در پاسخ به اسکان مهاجرین و البته گسترش آموزش عالی، نما و منظر شهری به عنوان بخشی از مناقشه معماری معاصر کشور با وجود گرایش فرهنگی خاص نظام، به یکی از کانون‌های گفتگو بدل شد. جوانی جمعیت، روحیه نوخواهی و پذیرش مدرنیته، به ویژه پس از انقلاب با ورود انواع مصالح جدید و تکنیک های ساخت به ابعاد مسئله افزوده است.

اگرچه قوانین ملی و ضوابط محلی به حد نسبی از کیفیت، تدوین شده‌اند، اما هیچگاه وظایف اجرایی برای مدیریت‌ها ایجاد نکرده است. تنها شهروندان و سازندگان هستند که مخاطب قوانین قرار می‌گیرند. بخش‌های فرسوده و بافت تاریخی از قوانین مذکور طرفی نمی‌بندند و مدیریت‌ها در این قبال وظیفه اجرایی نپذیرفته‌اند. هویت شهری مفهومی است سهل و ممتنع، زیرا هرکس می‌پندارد، آن را می‌فهمد. اما آن‌چه که امروزه بسیاری از شهرهای معاصر ما و به خصوص شهرهای جدید ما با آن روبرو هستند، بی‌هویتی است. شهرهایی که بدون القای هیچ مفهوم و معنای خاصی تنها مکان‌هایی برای گذر و عبور شهروندان محسوب شده، بی‌آن‌که هیچ کشش و جاذبه‌ای برای آنان ایجاد کنند. در چنین شرایطی بی‌شک یکی از مهم‌ترین عواملی که منجر به ماندگاری شهرها برای شهروندان می شود، منظر شهری است.

گذرها و معابر در ساختار بافت‌های تاریخی شهرها جایگاه ویژه‌ای دارند. در گذشته گذرها بر اساس ساختار زندگی ساکنین شهر به صورت خودرو پدید می‌آمده است. ترکیب کارکردهایی که یک مرکز محله قدیمی را تشکیل می‌دهند در بسیاری از شهرها از قانون نسبتا مشابه و تکرار شونده‌ای پیروی می‌کند. عموما شهرهای کنونی از امتداد گذرها در بافت تاریخی شکل گرفته است. توسعه شهری با محوریت بافت تاریخی به مرکزیت بازارها و گذرهای اصلی صورت پذیرفته است. بخش اصلی این گذرها سیمای بصری آن‌هاست. عناصر اصلی سیمای گذرها را خط آسمان و جداره‌ها تشکیل می‌دهند. ساخت‌وسازهای جدید و کنترل‌نکردن نماسازی در بافت‌های تاریخی باعث مخدوش‌شدن نمای گذرها شده است. امروزه بافت تاریخی شهرها به دلیل ساختار سنتی، فرسودگی واحدهای مسکونی، دشواری دسترسی، ضعف زیرساخت‌ها و تشکیلات زیست محیطی سیر رکود و عقب ماندگی را طی می‌کند. در راستای این تحولات بنیادین در شهرهای تاریخی و رفع مشکلات از بافت تاریخی شهرها طرح‌هایی در قالب بازسازی – نوسازی – بهسازی و باززنده‌سازی در زمینه‌های مختلف تهیه و اجرا شده است. شیوه برخورد با این بافت‌های تاریخی متأثر از دیدگاه‌های فلسفی در شهرسازی متفاوت بوده است. در دهه‌های اخیر با احیای بافت تاریخی و رفع فرسودگی از شهرها و اعیان‌سازی به همراه حفظ و احیای هسته تاریخی و هماهنگی بین بافت نو و تاریخی با تأکید بر هنجارها و ارزش‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. شهر تاریخی همدان با قدمت دیرینه از این قاعده تحولات بنیادین شهرسازی در ایران مستثنی نبوده و تحولات بسیاری در ساختار سنتی آن صورت گرفته است. نظام به هم پیوسته و ارگانیک شهر به همراه شبکه معابر سرپوشیده و روباز و محله‌های خودکفای تاریخی دچار تحولات بسیار شده‌اند.

پابه پای رشد و پیچیدگی مباحث در قوانین متعـدد، اسـتفاده از واژگان تخصصی ناشی از رشد دانش شهرسـازی در جامعـه بـه تدریج در تدوین قوانین باب شده، در نمونه‌های متأخر موضوعات هویت شهری، کیفیت فضا، نظافـت، امکـان بازیافـت و بـوم آوری مصالح نما (ناشی از رشد گرایشات توسعه پایدار) مورد توجه قرار گرفته‌اند. در چند دهه گذشته به‌رغم تدوین قوانین متعدد، هیچ یک از مصوبات الزام آور و منجر به وظیفه عملیـاتی خـاص از سـوی شهرداری‌ها نشده‌اند. ایجاد وظیفه برای دستگاه شـهرداری در قالب قوانین مستلزم هزینه و با قطع کلیه یارانه‌های دولـت بـه شهرداری‌ها، اجرای قوانین صرفاً تا حـد ارائـه ضـوابط و اقـدامات اداری تحقق خواهد یافت. در غیاب تعریف درآمدهای پایدار برای شهرداری‌ها، اعمال مـدیریت شـهری بـر موضـوع نمـا و سـیمای فضای عمومی، صرفاً تا حد ارائه ضوابط و کنترل تک بناها متوقف شده است. به‌رغم تغییر مقیاس شهر نسبت به قرن گذشته و دوران حاکمیت سنت و عرف، مصوبات تنظیمـی بیشـتر متوجـه بناها و تا حدودی به فضای شهری بوده است اما با این وجود متناسب با مقیاس شهر امروز ایرانی، وظـایفی بـرای مدیریت شهری و نقش هدایتگر آن در فرآیند کلـی شـکل گیـری نما و منظر فضای عمومی شهر تعریف نمی‌کنند.

در تمامی مصوبات قانونی، ضوابط میراث فرهنگی و از جملـه ضوابط مصوب محلی، وظیفه‌ای برای مدیریت شهری برای نماهـا در حوزه‌های در حال تحـول شـهر در محورهـای بسـمت بخـش توسعه، حتی در بخش‌های موجود شهر برای قطعات بایر، مخروبه و متروکه نیازمند مرمت، به آن شکل که باید پیش‌بینی نشده است و شاهد عرصه‌ها و بدنـه‌هایی هستیم که شهروندان بالاجبـار در چشـم انـداز روزمـره خـود بـرای مدت‌های طولانی تحمل می‌کنند. در بافت‌های تـاریخی اگرچـه سـاکنین بـه واسـطه سـاختن مسکن خود در مقایسه با مدیریت شهری بیشـترین هزینـه را در بافت متحمل می‌شوند اما به علت ناتوانی در خرید خدمات مهندسی متناسب، محصول نهایی از کیفیـت و منظـر متناسـبی برخوردار نیست. در طی فرآینـد تنظـیم قـوانین ملـی و ضـوابط میراث فرهنگی و یا حتی ضوابط طرح‌های شهری، در هـیچ یـک موضوع ارائه خدمات مهندسی به این اقشـار مـورد توجـه قـرار نگرفته است. این پیچیدگی بـا تصـویب قوانین ملی، رشـد عمـومی دانـش شهرسـازی در کشـور و رشـد روزافزون اقتصاد ساخت و زمین شهری، گسترش یافته است. در قالب همین ضوابط به وضوح مـیتـوان رونـد کـاهش وظـایف اجرایی مدیریت شهری در خصوص نما و سیمای فضای عمـومی، ساماندهی محورهای شهری، حتی فضاهای عمـومی خـاص و یـا یادمانی شهر را مشاهده کرد. رویکرد کلی ضوابط و پیچیدگی آن به سمت و سـوی متقاضـیان سـاخت‌وسـاز و پرهیـز از تعریـف وظایف اجرایی برای شهرداری است. در این ضوابط، چارچوب‌های توسعه، اولویت های اجرای طـرح‌هـای شـهری و نظـام مـدیریتی تعریف نمی‌شود و در صورت وجود در ضوابط قبلـی، در ویـرایش ضوابط طرح‌های شهری اخیر حذف مـی‌شوند و در نهایت آن‌چـه مـی‌مانـد حـذف برنامـه و وظیفـه و جـایگزینی سـلیقه و تمایـل مـدیران شهرداری در اجرای طرح‌های شهری است که لازم است با بازنگری قوانین و مصوبات مربوطه راهکاری مناسب در جهت رفع موانع پیش روی برداشته شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.