و نگوییم معتاد!

عضو انجمن معتادان گمنام: مفهوم بیماری اعتیاد نیاز به بازنگری دارد

منظور از این تعریف این است که بیماری اعتیاد با مصرف مواد مخدر تفاوت دارد؛ به عبارتی ما نباید تنها شخصی که مواد مخدر مصرف می‌کند را معتاد خطاب کنیم و این برچسب را مخصوص او بدانیم بلکه او یک مصرف‌کننده است و بیماری اعتیاد شامل حال سایر افرادی که مصرف‌کننده نیستند نیز می تواند باشد.

0

*سمانه اسکندری

*روزنامه‌نگار

کشور ایران به دلیل ساختار جمعیتی و هم‌جواری با مراکز عمده تولید مواد مخدر، سال‌هاست که به گذرگاه انتقال این مواد از افغانستان به سایر کشورها تبدیل شده است. از سوی دیگر، گسترش مواد مخدر و قاچاق آن، زمینه تجارت زیرزمینی این مواد را فراهم و مصرف آن را به بحرانی اساسی در جامعه تبدیل کرده به طوری که ایران به دلیل نداشتن طرحی کارآمد برای مبارزه با تولید و مصرف این مواد و درمان مصرف‌کنندگان، به عنوان یکی از آسیب‌پذیرترین کشورهای جهان در مقابل این معضل اجتماعی قلمداد می‌شود. کاهش سن مصرف مواد مخدر در سال‌های اخیر و تحمیل آسیب‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از سوی افراد مصرف‌کننده، سال‌هاست که زنگ خطر را برای خانواده‌ آن‌ها و جامعه به صدا درآورده است. همه ما با شنیدن واژه اعتیاد رنگ از رخسارمان پریده و دست و دلمان حسابی می‌لرزد. این کلمه، پا را از دایره واژگان سطحی بیرون گذاشته و بار معنایی تلخ و عمیقی دارد به طوری که با فکر کردن به آن بدترین و سیاه‌ترین تصاویر در ذهن ما نقش می‌بندد اما آیا تاکنون به این فکر کرده‌ایم که به این واژه نگاهی نو انداخته و بازتعریفش کنیم؟ افراد بسیاری معتقدند که باید به این معضل اجتماعی به چشم بیماری نگاه کرده و از آن به عنوان بیماری اعتیاد نام ببریم. لابد شما نیز بارها نام انجمن معتادان گمنام یا همان NA را شنیده‌اید. فرد مصرف‌کننده مواد مخدر اگر بخواهد مصرف این مواد را کنار بگذارد باید علاوه بر پاکسازی تن، ذهن، روان و ذهنیت خود را نیز از این آلودگی پاک کرده و به همین منظور در جلساتی تحت لوای این انجمن شرکت کند. در این راستا به سراغ یکی از اعضای این انجمن در همدان رفته و با او درباره بازتعریف مفهوم اعتیاد و مصرف مواد مخدر به گفتگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

سمانه اسکندری- روزنامه‌نگار
سمانه اسکندری- روزنامه‌نگار

 

  • این‌که می‌گویند باید به اعتیاد به چشم بیماری نگاه کرد چه مفهومی دارد؟

انجمن معتادان گمنام تجربه متفاوت از سایرین از بیماری اعتیاد دارد؛ بدین معنا که بیماری اعتیاد را مجموعه‌ای از نقص‌ها، کمبودها، ضعف‌ها، خلأها و شاخص‌ترین آن‌ها یعنی ترس‌ها می‌داند که شکل‌گیری آن توسط اکتساباتی است که همه افراد در هر نقطه‌ای از جهان که باشند، دریافت می‌کنند و زمانی که این اکتسابات با نیروهای وحشی حیوانی که درون همه ما وجود دارد (مانند خشم و عصبانیت، شهوت و…) همسو می‌شود ایجاد بیماری اعتیاد می‌کند. یعنی به طور غریزی برخی اعمال ما با حیوانات یکسان بوده و آن‌چه تمایز بین ما را سبب می‌شود سلامت عقل، شعور و کسب معرفت و آگاهی است و زمانی که ناهنجاری‌های موجود در خانواده و جامعه به فقدان آگاهی و غلبه نیروهای وحشی حیوانی درون فرد علاوه می‌شوند، بیماری اعتیاد را شکل می‌دهند. همه این اکتسابات از پایگاه خانواده آغاز می‌شود. در جامعه ما بیشتر افراد برنامه‌ای برای تربیت فرزند خود طبق اصول و مطالعات مربوط به آن ندارند بلکه والدین، ادامه‌دهنده روش‌های بیمارگونه عرضه‌شده توسط پیشینیان خود هستند. فرزند چنین خانواده‌هایی با دریافت‌هایی اشتباه از سمت والدین خود و همین‌طور جامعه با انواع محدودیت‌ها، فشارها، نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌ها مواجه شده تا به سن بلوغ می‌رسد. در این سن به این درک می‌رسد که خانواده، مدرسه و مانند آن کانون‌های گرم و امنی نبوده و جوابگوی خواسته‌ها و نیازهای او نیستند پس برای تسکین ناهنجاری‌های موجود در خود و پیرامونش، به دنبال تسکین شده و به دوستانی ناامن که پیشنهاداتی نامناسب دارند پناه می‌برد و با مصرف مواد مخدر یا الکل تسکین می‌یابد که این تسکین اولین احساس لذت‌جویی او نسبت به مصرف این مواد است زیرا با این مصرف، نیروی کاذبی در او ایجاد می‌شود که احساسات نابسامان و زجرآور او را تبدیل به آرامش می‌کند و این سبب می‌شود که او هر روز به دنبال تکرار این احساس خوشایند لذت جویی که اول بار چشیده، باشد و این اتفاق، سرآغاز افتادن در دام مصرف مداوم مواد مخدر گوناگون یا الکل است.

  • یعنی خانواده مقصر است؟

در واقع سعی من بر این است که این مسئله را روشن کنم که ما بیش و پیش از آن‌که به مصرف مواد مخدر واکنش نشان دهیم باید به عامل ایجاد آن که همان تربیت نادرست و دریافت اکتسابات منفی و اشتباه توسط شخص است توجه کنیم. یعنی بیماری اعتیاد، پیش از مصرف مواد مخدر ایجاد می‌شود و درون بیشتر ما ریشه‌های بیماری اعتیاد که همان ناهنجاری‌های درونی است وجود دارد اما عده‌ای از ما به سمت مصرف مواد کشیده می‌شویم و تعدادی نه. یعنی بیماری اعتیاد و زمینه‌های آن درون همه ما و در عمق جامعه وجود دارد. خانواده‌هایی که فرزند مصرف‌کننده دارند با دیده تحقیر و شماتت و اعتراض به او نگاه کرده و برخورد می‌کنند تا جایی که اگر فرد مصرف‌کننده در خانواده نظرات درست هم بیان کند، نادیده انگاشته شده و طرد می‌شود در حالی که خانواده او باید بدانند که عامل نخست انتقال این بیماری و سپس مصرف، خودشان هستند و باید در ابتدا خود و نگرش خود را اصلاح کرده و به سمت آگاهی قدم بردارند.

البته در مقابل، عده کمتری نیز هستند که با تربیت درست، اصولی و مطالعه‌شده، فرزند خود را به گونه‌ای بار می‌آورند که اکتسابات او مهارکننده‌ غرایز حیوانی‌اش باشد. منظور از این تعریف این است که بیماری اعتیاد با مصرف مواد مخدر تفاوت دارد؛ به عبارتی ما نباید تنها شخصی که مواد مخدر مصرف می‌کند را معتاد خطاب کنیم و این برچسب را مخصوص او بدانیم بلکه او یک مصرف‌کننده است و بیماری اعتیاد شامل حال سایر افرادی که مصرف‌کننده نیستند نیز می‌تواند باشد.

  • سؤالی که این‌جا پیش می‌آید این است که اگر مشکل از خانواده شخص مصرف‌کننده شروع می‌شود، چرا سایر فرزندان آن خانواده در دام مصرف این مواد گرفتار نمی‌شوند؟

وجود ناهماهنگی در آموزش فرزندان یک خانواده عامل این تفاوت است یعنی بسیاری از خانواده‌ها بدون آن‌که متوجه باشند، رفتار و برخورد یکسانی با فرزندان خود ندارند، از طرفی فرزندان یک خانواده نیز هیچ‌یک شبیه دیگری نبوده و تفاوت‌هایی بنیادی با هم دارند که این امر باعث می‌شود درک و دریافت‌ها و تأثیر تربیت بر روی هر کدام به نوعی باشد. گاهی ندانم‌کاری والدین با توجه ویژه به یکی از فرزندان نسبت به دیگری سبب می‌شود که آن‌که توجه کمتر یا سرزنش بیشتری دریافت کرده، احساسات منفی بسیاری را تجربه کرده و حس نابرابری در او جوانه زده و رشد ‌کند. در میان اعضای انجمن بوده‌اند کسانی که رنج خود از این موضوع را به تواتر بیان کرده و گفته‌اند: «انگار خانواده‌ام مرا به فرزندی پذیرفته‌اند و من فرزند واقعی آن‌ها نیستم!»

  • با این اوصاف خانواده‌ای که فرزندشان درگیر مصرف مواد مخدر است باید چگونه با او برخورد کنند؟

بیشتر خانواده‌ها و به طور کلی جامعه ما فرد مصرف‌کننده را جدا از خود دانسته، به نوعی تحملش کرده و با او به مثابه موجودی اضافه برخورد می‌کنند در حالی‌که باید او را بپذیرند نه این‌که او را تحمل کنند. در قدم اول باید بدانند که خودشان ناقل بیماری اعتیاد بوده و فرزندشان را به مصرف این مواد سوق داده‌اند. اگر نقش خود در این زمینه را درک کرده و مسئولیت درصد بزرگی از این اتفاق را برعهده بگیرند، بهتر با این فرزند برخورد کرده و او را می‌پذیرند اما اگر بدون رسیدن به این درک، او را حمایت عاطفی و مالی کرده و برایش دلسوزی‌های بیجا کنند، به حل مشکل کمکی نکرده و حتی آسیب بیشتری را اعمال می‌کنند زیرا بیشتر مصرف‌کنندگان مواد مخدر، باهوش بوده و از دریافت ترحم بیزارند مگر این‌که در اثر درماندگی باشند و اگر خانواده‌ها بخواهند از این مسیر او را تحت تأثیر قرار داده و وادار به قطع مصرف کنند، توفیقی حاصلشان نمی‌شود بلکه باید در ابتدا سهم خود را در این قضیه پذیرفته و سپس بدانند که خود آن‌ها نمی‌توانند به طور مستقیم به او کمک کنند و باید از کسی که تجربه این کار را داشته باشد کمک بگیرند زیرا شخص مصرف‌کننده از سمت اعضای خانواده خود، به درست یا نادرست، متحمل رنج‌هایی شده و در درون خود نسبت به آن‌ها خشم و کینه داشته و از سمت آن‌ها هیچ تغییری را نمی‌پذیرد. در انجمن، افرادی که سابقه سال‌ها مصرف را داشته و ۱۲ قدم انجمن را طی کرده و سالیانی از سلامتشان می‌گذرد به افراد مصرف‌کننده برای تغییر زندگی و ترک مصرف و روی آوردن به زندگی سالم کمک می‌کنند. البته باید تأکید کنم که شخص مصرف‌کننده زمانی می‌تواند به کمک این افراد تغییر کند که به عجز رسیده باشد و با تمایل خود برای این تغییر تلاش کند. در حال حاضر میلیون‌ها نفر جزو انجمن معتادان گمنام در سراسر جهان هستند و انجمن، قوانینی را در قالب راهکار به افرادی که دنبال قطع مصرف مواد مخدر و روی آوردن به زندگی سالم هستند، پیشنهاد و ارائه می‌دهد و تجربیاتی که به دست آمده نشان داده است که این مسیر، بهترین مسیر و بهترین زمان برای قطع مصرف است. که این افراد را به شرط تمایل و میل خود آن‌ها، به سمت سلامت جسم و روان رهنمون می‌شود. آن‌چه ما در انجمن می‌گوییم تماما بر اساس سال‌ها تجربه است.

  • آیا خانواده شخص مصرف‌کننده نیز باید برای مقابله با این موضوع تحت آموزش خاص قرار گیرند؟

قطعا همین‌طور است زیرا پذیرش این موضوع که در گرایش فرزند خود به مصرف مواد مخدر سهم دارند، ساده نیست و باید شخصی باتجربه از اعضای انجمن آن‌ها را کمک کند. از طرفی برای این‌که بدانند که برخورد و بازخورد مناسب و نامناسب با این فرزند چگونه باید باشد تا مدت‌ها نیاز به مشاوره و کمک دارند. در حال حاضر در این راستا جلساتی تحت عنوان انجمن خانواده معتادان (نارانان) برای خانواده‌ها برگزار شده و آن‌ها نیز مانند شخص مصرف‌کننده ۱۲ قدم را طی می‌کنند که البته این قدم‌ها با ۱۲ قدم مصرف‌کنندگان تفاوت دارد.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.