*مهراندخت فتحی
در این مبحث که در رابطه با پرداختن به حقوق حیوانات است، صرفا اشارهای به حقوق سگها داریم زیرا پرداختن به حقوق حیوانات به صورت کلی به دلیل گستردگی موضوع در این بخش نمیگنجد.
حس و احساس حیواندوستی و نگهداری از حیوانات به خصوص سگها در اغلب انسانها دیده میشود و حس آرامشی که با گذراندن وقت در کنار این حیوان دست میدهد، غیرقابل انکار است، اما اینکه این موضوع طبق اصول و رعایت حقوق حیوانات به انجام برسد موردی است که همواره مورد بحث و گفتوگوست.
در ایران مدت زمانی است تمایل به نگهداری حیوانات به خصوص انواع سگها در محیط زندگی افراد باب شده و اشخاص با فراهمکردن رفاه و کیفیت محل نگهداری و نوع تغذیهای که برای این حیوانات تأمین میکنند سعی در رعایت حقوق آنها دارند، اما اینکه اساس و پایه صحیح حقوق جانوران و حیوانات چیست حتما موضوع مهمتری است و آنهایی که مسئولیت نگهداری از سگها را دارند باید از آن آگاه باشند.
بسیار دیده میشود که با حیوانات به لحاظ شرایط رفاهی، درست شبیه شرایط زندگی و احساس انسانی برخورد و رفتار میشود؛ به عنوان مثال سگها را در جای گرم و نرم میخوابانند و غذاهای پخته با طعمهایی که برای انسان لذید و پسندیده است به آنها میدهند و دمای هوای محل زندگی را هم به اندازهای تنظیم میکنند که خودشان در آن راحت و آسوده هستند، در حالیکه شرایط نگهداری حیوان بر اساس دمای بدن و ساختار آفرینش با انسان کاملا متفاوت است و این برخورد نامتناسب زیرپا گذاشتن بارز حقوق حیوان به شمار میآید. یا اینکه سگهای بلندقد و بسیار بزرگ را در خانههای کوچک و حتی زیر ۷۰ متر نگهداری میکنند و حیوان نمیتواند آزادانه بر اساس خوی حیوانی خود بچرخد.
سگها حتی در این خانهها به خاطر کوچکی و همجوار بودن با همسایههای آپارتمان حق پارس کردن هم ندارند زیرا موجب نارضایتی همسایگان شده و اعتراض آنها را به همراه دارد، حتی دیده میشود قلادههایی تعبیه شده که حالت شوک دارند و هنگامی که حیوان شروع به پارسکردن میکند این شوک وارد میشود و طی همین روند، حیوان شرطی شده و دیگر پارس نمیکند و موجب میشود که سگ به مرور دیگر پارس هم نکند.
این کنترلهای شدید بر روی حیوانات خانگی که اغلب هم شامل سگها می شود اگر نقض بارز حقوق حیوانات نیست پس چیست؟
اعمال رفتارهایی که به صرف مجبورکردن و نگهداری حیوانات در منزل و در جوار انسان انجام میگیرد اگر نام خودخواهی و انحصارطلبی ندارد پس چه نامی میتوان بر آن نهاد؟
یا به وفور شاهد غذادادن به حیوانات به خصوص سگهای بیسرپرست در تمامی فصول سال هستیم و همین برخورد علاوه بر تأثیر بر ازدیاد و تولید مثل بیرویه آنها باعث از بین رفتن خوی شکار در آنها هم میشود.
در کنار جادهها و خیابانها سگهایی میبینیم که به خاطر شرطیشدن از باب به دست آوردن غذا رها شدهاند و فقط منتظر رساندن خوراک از سمت شهروندان هستند و به تبع آن حس شکار از آنها به مرور از بین رفته و در آیندهای نه چندان دور خواهیم دید که چرخه طبیعت به هم میریزد و حیواناتی مانند خرگوش و موشهای صحرایی که باید با شکار سگها و این حیوانات به تعادل برسند زیاد شده و معضل جدیدی برای دست و پنجه نرم کردن با طبیعتی که روز به روز شاهد به هم خوردن تناسب و تعادل آن هستیم برای ما به همراه دارد.