*عاطفه کلهری
*نویسنده
شهر آن است که محکم ما را در آغوشمان کشد. (کریستیان نورنبرگ).
سالهاست در دامن الوند زندگی کردهایم و همیشه از هر سمت که گذشتهایم الوند را دیدهایم که در هر فصل و به هر رنگ به وجدمان آورده است.
حال کافی است در خیابانها و کوچههای شهر قدم بزنیم و نگاهی به اطرافمان بیندازیم، ساختمانها و برجهای تجاری بلند که به جای خانههای کهن و با اصالت ساخته میشوند و سدی میشوند تا چشمها دیگر الوند را نبیند، برجهایی که در مقابل الوند قد علم کردهاند شاید نمایندگان عصر صنعت باشند اما میخواهند با بیرحمی بر نیروی سنتی تسلط یابند.
خط آسمان؛ چقدر با این نام آشناییم؟ خط آسمان میانگین ارتفاع ساختمانهای یک شهر است درست جایی که فضای خالی آسمان آغاز میشود.
وجود خط آسمان زیبا و منظم در نظمدهی فضای شهری بیتاثیر نیست، کم توجهی به خط آسمان در این شهر کهن (همدان) تا آنجاست که اگر از گذشته خط آسمان قابل قبولی در دامن الوند به جا مانده بود ساختمانهای جدید آن را از بین بردهاند.
شهرهای تاریخی همیشه یک بافت کالبدی و اجتماعی هماهنگ داشته و به خط آسمان جزئیات نماها توجه میکردند.
ما در دامنه کوهی بینظیر، کهن، باقدمت و بااصالت زندگی میکنیم که باید حرمتش را نگاه داریم و به فلسفه وجودی و تاریخی آن توجه کنیم و با ساخت برجهای بلند در مقابلش فراموش نکنیم که چقدر فروتنانه و مهربان به نظاره ایستاده است.
در جاهای دیگر دنیا برای حفظ یک کوه، یک بنا یا برج تاریخی مانند کوه فوجی یاما که یکی از سه کوه مقدس ژاپن است، یا برج ایفل در فرانسه و هزاران جای دیگر ارزش قائل هستند و قدر میدانند و به صورت یک نماد یا اِلمان از آن حرف میزنند و پاسش میدارند، اما ما برای الوند چه کردهایم؟ از تن وخاکش تا خط آسمانش؟
به این فکر میکردم که قطعا هر انسانی در ذهن خود از هر پدیده ایدهآل و تعریفی دارد، حتی نگاهها نیز متفاوت است، ممکن است بعضی وجود برجها را نشانه شهری مدرن، در حال رشد و تغییر در عصر سرعت و ماشین بدانند و بعضی نیز افسوس بخورند که رفته رفته منظر زیبایی الوند و سایه مهرش بر شهر را از دست میدهند حتی یک هرج و مرج و آشفتگی در نظم شهری به وجود می آید.
پس زمانی میشود به پدیدهای زیبا گفت که به ایدهآل ذهن هر فرد نزدیک باشد.پس در ذهن ما و در ذهن کسانی که برجها را از خط آسمان فراتر میگذارند چه میگذرد؟
بعضی چیزها ارزش بالقوه هستند و بسیاری افراد به آن آگاهی ندارند و سطحی نگاه میکنند، مانند نگاهشان به الوند با شکوه.
فکر میکنم مهمترین راه برای طرحها و ساختوسازهای جدید توجه به فرهنگ بومیمان است و مسئولین زمانی که مجوز ساختهای بلندتر از خط آسمان میدهند چشم بر روی الوند و شهر و هویت هزاران سالهاش نبندند.
پس شهری که رفته رفته با هویتش مغایرت پیداکند دیگر گرمایی ندارد و آغوشش سرد است.
فرهنگ و تمدن هر سرزمینی عمیقا از مذهب و اندیشههای معنوی آن متاثر بوده و این تفکر همیشه خود را در معماری آن سرزمین نشان داده است و از تاثیرات آن بر خط آسمان شهری بنا کردن معابد بر تپهها بوده تا بر شخصیت شهر حس جهت گیری و هویت شهر اثرگذار باشد و در زمان حال نیز جایگاه خاص خود را دارند.
اما الوند که به تنهایی یک عامل موثر در شکلگیری و هویت این شهر است اینگونه مورد بیرحمی قرار گرفته است، به خاطر کسب درآمد، خودخواهی و رفاه انسانی…
پس فراموش نکنیم خط آسمان شهر بیانگر شخصیت شهر است. اگر در دوران پیش مدرن، مهمترین بناها در مهمترین مکانها ساخته میشدند و شخصیتی قابل احترام داشتند، بناهای امروزی کجای این شخصیت و مهم بودن قرار دارند که فقط خط آسمان را اسیر سر درگمی و اغتشاش کردهاند.
باید نیروهای اقتصادی را که کنترل فضاهای عمومی را به دست گرفتهاند کنترل کرد و بنیانهای اجتماعی که رو به زوال است را تقویت کرد و در طراحی شهری به هویت شهر توجه کرد. امید که به انسانیتر شدن شهر کمک کند.