بزم های شبانه و کاباره ای به نام موسیقی ایرانی!

0

بزم های شبانه و کاباره ای به نام موسیقی ایرانی!

 

پاشا رجبلو / مدرس موسیقی

 

جالب است در کشوری زندگی می‌کنیم  که برای ارائه هر چیز بی ارزش و بی محتوا و مبتذل نیازی به مجوز نیست و از طرفی برای ارائه و تولید هر کار هنری و جدی باید موانع زیادی را پشت سر گذاشت. در موسیقی اگر شما دارای دانش موسیقایی باشید و بخواهید آن را ارائه کنید، آموزش دهید یا اجرایی داشته باشید نیاز به مجوز دارید، درحالی که بسیاری از مدرسان! و نوازندگان سطح پایین که هیچ اشراف و آشنایی با موسیقی ایرانی ندارند، به راحتی در مراکز خصوصی و گاه حتی مراکز مجوزدار آموزشی و فرهنگی در حال تدریس موسیقی آن هم با  تعرفه‌ها و قیمت‌های بالاتر از قیمت های مصوب هستند و هیچ نظارتی نیز بر کمیت و بر کیفیت این امور وجود ندارد. بدتر از آن این‌که به‌نام هنر موسیقی در تالارهای غذاخوری شهرها و خانه‌های آن‌چنانی و باغ و باغ رستوران‌ها، با بلیط فروشی، به نام هنر موسیقی ایران به کسب درآمد و به دنبال اشتهار و دیده شدن هستند.

 

در این میان متاسفانه عده‌ای از هنرمندان خوب ما ندانسته و به صرف ارائه یک موسیقی، آب به آسیاب برگزار کنندگان این ابتذال موسیقی می‌ریزند که در نهایت خروجی آن آسیب فراوانی به هویت موسیقی ایرانی است.

 

بسیاری از خوانندگان و گروه‌های رپ و پاپ موسیقی بسیار شجاع هستند چرا که حداقل به کاری که انجام می‌دهند، باور دارند و ترسی از این ندارند که بگویند چه نوع موسیقی را ارائه می‌دهند، اما این جماعت  تازه به‌دوران رسیده که  اغلب آنها چند مدتی در موسیقی کار کرده‌اند،  در رستوران‌ها و خانه باغ‌ها (به مانند کاباره‌های سابق) با نام استاد موسیقی! ظاهرا به اجرای موسیقی ایرانی! مشغول هستند که در واقع این جماعت  چیزی نیستند جز یک عده دلقک‌هایی که فقط ماسک و نقابی از موسیقی ایران را بر چهره زده‌اند. وظیفه همه ماست که این نقاب را از چهره آن‌ها برداشته و در معرفی و ارائه یک موسیقی جدی درهمه شیوه‌ها و دسته بندی‌های موسیقی چون: پاپ، نواحی، دستگاهی، کلاسیک، ذائقه شنیداری مردم دوستدار موسیقی را ارتقا دهیم .

البته در این میان عده‌ای از هنرمندان ما در مناسبت‌ها و آیین‌ها و جشن‌ها و نشست‌هایی به صورت فردی و یا گروهی به ارائه موسیقی مشغول هستند که منظور این یادداشت این عزیزان نیست. ابتذال رنگ و بوی خود را دارد و برای تشخیص یک کار هنری و یک ابتذال به نام هنر، زحمت زیادی لازم نیست. نکته باریک از مو این است اگر چه در ارائه یک موسیقی جدی مشکلاتی وجود دارد: هنرمندان این عرصه نمی‌توانند هزینه‌های سالن و سیستم صوتی و حتی تبلیلعات برای اجرا را  داشته باشند. مجوزها به سختی برای آن‌ها مهیا می‌شود و ده مشکل دیگر، اما باید توجه داشت بودن چنین مشکلاتی نباید هنرمندان ما را به سمت و سوی ابتذال هنری ببرد. به صرف بودن چند ساز ایرانی و شعری از حافظ و یا سعدی و مولانا (که گاه این روزها حتی این اشعار هم مورد توجه این آقایان نیست) دراین بزم‌های شبانه، نمی‌توان جایگاه مناسبی حتی در سطح کمی موسیقی ایرانی برای خود به‌وجود آورد .

 

واقعیت این است مخالفان موسیقی جدی و مجریان و نوازندگان این بزم‌های کاباره‌ای دو روی یک سکه هستند که در نهایت آسیب‌های جدی به فرهنگ و هنر این سرزمین خواهند زد. شادی و گذران اوقات فراقت در نشست و کنسرت‌های موسیقی حق همه مردم  است اما از سویی نشان دادن ابتذال موسیقایی به نام موسیقی ایران، جفا به این هنر است که همه ما باید در آگاهی‌رسانی ارزش‌های والای موسیقی ایران در برابر این ابتذال به وظیفه خود عمل کنیم .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.