*فاطمه کاظمی
*خبرنگار
شاید همدان از معدود شهرهای ایران باشد که فاصله دنیای سیمانی آن با طبیعت بینظیرش فقط ۱۵ دقیقه است؛ یعنی شما از میدان مرکزی و قلب این شهر به فاصله یک ربع ساعت به دنیای طبیعی این شهر در دامنه قلههای کوهستان الوند؛ این موهبت بینظیر الهی میرسید. کافی است ابتدای خیابان شریعتی (عباسآباد سابق) بایستید و خطاب به رانندگان تاکسی کلمه «گنجنامه» را به زبان بیاورید تا ۱۵ دقیقه بعد شما را در ابتدای مسیر جادویی کوهستان الوند پیاده کنند. این در شرایطی است که شاید در دیگر شهرهای ایران برای رسیدن به طبیعت با هدف دمی آسودن، لازم باشد کیلومترها مسیر طی کنید.
البته میدانم که شاید همان ابتدا از دیدن سازههای زشتی که به نام گردشگری ساخته شده، اما در واقع الوند را به نابودی کشانده، متعجب شوید و در ذوقتان زده شود، اما از شما میخواهم این سازهها را نادیده بگیرید تا الوند را بهتر ببینید.
چشمههای جوشان کوهستان همدان
کوهستان الوند، غارهای زیبا و منحصر به فردی را در دل خود جای داده است. فراوانی چشمههای جوشان در این کوهستان به اندازهای است که گفتهاند: «هیچکس از کوههای همدان تشنه باز نمیگردد». چراکه در هر چند صد قدم یک چشمه زلال و باصفا جاری است و کوهنوردان و طبیعتدوستان را به دمی آسودن در خنکای خویش فرا میخوانند. چشمههای فراوانی که قلههای همدان دارند، در هیچکدام از قلههای ایران پیدا نمیشود.
مسیرهای کوهنوردی
یکی از اصلیترین مسیرها برای کوهنوردی در همدان میدان میشان است که ادامه آن به تخت نادر، قله کلاغلان و قله اصلی الوند ختم میشود. درهمرادبیک نیز یک مسیر دیگر است که با رسیدن به خانههای ییلاقی از یک طرف به چشمه فرشچه (چشمه فرشته) و از سوی دیگر به قله یخچال ختم میشود. نکته مهم درباره کوهستانهای همدان این است که قله یخچال از همه قلهها مرتفعتر است، اما به دلیل اینکه از روزگاران دور الوند مسیر رفتوآمد مردم بوده و از تقدس خاصی برخوردار بوده، شهروندان همدانی از این مسیر بیشتر استقبال میکنند. الوند آنقدر مشهور است که اشعار شاعران نامی ایران نیز نام آن آمده است. سعدی میفرماید:
فراق یار که در پیش تو پر کاهی نیست / بیا و بر دل من بین که کوه الوند است
قله یخچال
از آنجا که اولین برف پاییزی قله یخچال را سفیدپوش میکند و برف در این قله دیرتر از سایر کوهها ذوب میشود این قله، یخچال نام گرفته است. پیش از تولید برق و ظهور یخچالهای خانگی مردم همدان در فصل گرما از برف و یخ این قله استفاده میکردند. مسیر صعود به این قله از روستای زیبا و خوش آب و هوای درهمرادبیک به سوی خانه ییلاقیها و سپس دره هزار پیچ و پناهگاه ایزدی ادامه مییابد و با پشت سر گذاشتن پناهگاه یخچال که یکی از بهترین پناهگاههای کوهنوردی ایران است و نهایتا به بلندترین قله همدان که یخچال نام دارد، میرسد. ارتفاع این قله از سطح دریا ۳۵۸۶ متر است و برای صعود به آن تجهیزات کوهنوردی لازم است.
دشتها و درهها
از دیگر جاذبههای استان همدان دشتها و درههای آن است. مانند دشت میشان، تخت نادر، دره حیدره، دیوین، سرکان، شهرستانه، امامزاده کوه و عباسآباد هر یک حال و هوای ویژهای دارند. در این میان مناطق حفاظتشده همدان مانند خانگرمز و لشگر در، مأمن و پناهگاه دهها گونه جانوری است که از گزند شکارچیان و دشمنان طبیعت به این نواحی پناه بردهاند. بنابراین بهتر است وقتی برای تفریح به این مناطق زیبا میرویم مراقب محیط زیست و گونههای جانوری آن باشیم و از تخریب آنها جلوگیری کنیم.
کتیبههای تاریخی
همان ابتدا گفتم که شما در ابتدای سفر به کوهستان الوند، میدان گنجنامه را خواهید دید؛ منطقهای از کوهستان الوند که علاوه بر آبشار زیبا، دو کتیبه تاریخی نیز در دل خود جای داده است.
دره گنجنامه در ۵ کیلومتری جنوب غربی همدان و در دل کوهستان الوند قرار گرفته و از قدیم مسیر رسیدن به نهاوند، لرستان و فارس بوده است. داریوش یکم در این منطقه دو کتیبه تاریخی به خط میخی از خود به یادگار گذاشته تا تاریخ و طبیعت همدان در این نقطه با هم تلاقی کنند.
قدیمیترین شرحی که از گنجنامه و کتیبههای آن در دست است، به کتاب «اخبارالبلدان» نوشته «ابن فقیه همدانی» مربوط میشود که در آن آمده است: «و در همدان خرسنگی شگرف هست در جایی که بدان «تبنابر» گویند از «داذ مهان» در دامنه کوه، که در آن دو طاقچه چهارگوشه- به اندازه هم- بالاتر از زمین کنده شده؛ و در هر طاقچه – چون هیأت لوحها- سه تخته ستونوار، و در هر یک از آن لوحها بیست رده خط تراشیده شده است؛ و این خط نگاشته به «کشتج» را همانا «نبشت خدایان» میگویند و آوردهاند آنگاه که اسکندر از همدان میگذشت، این سنگ را بدید و به خواندن آن فرمان داد».
از تبنابر تا گنجنامه
دکتر «پرویز اذکائی» تاریخدان و نویسنده مشهور ایرانی در کتاب «همداننامه» خود مینویسد: «چنین نماید که هم از سده ششم به بعد گویا با فراموششدن نام «تبنابر» در تداول مردمان، از آن رو که هم آن نبشتهها را «نشان گنجی» پنداشتهاند، تدریجا اسم «گنجنامه» از برای آنجا علم گردیده است. چه، در تمام سفرنامههای سیاحان اروپایی طی سه قرن اخیر «از زمان صفویه» که یادی از آن دره الوند کردهاند، جملگی به یک عبارت گفتهاند که اهالی همدان آنجا را «گنجنامه» خوانند، از آنرو که پندارند کتیبههای مزبور نشان از گنجی پنهان نزدیک آنجا میدهد، هرکس که بتواند خط آنها را رمزگشایی کند و بخواند بسا بر آن گنج نهان دست یابد».
در بخش دیگری از کتاب همداننامه آمده است: «نخستبار «سرجان ملکم» مأمور مشهور انگلیسی (مولف تاریخ ایران هم» که از راه فارس به همدان آمد و به تهران رفت (سال ۱۸۰۱ میلادی) ویلیام هالینگبری منشی وی در «روزنامه سفر هیئت» (۱۷۹۰-۱۸۰۱ م/ ۱۲۰۵-۱۲۱۶ ه ق) از دو طاقچه سنگی نویکندههای گنجنامه یاد کرده (که به گمان مردم آنها حروف مرموز کاشف از «گنج» است) و میافزاید که هم آنها به خط پارسی «تخت جمشیدی» است؛ ما پیشتر یاد کردیم که اطلاعات دقیق سرجان ملکم در این خصوص، سخت به کار هنری راولینسن در استفاده کلیدی از کتیبههای همدان آمد».
هاینریش کارل بروگش شرقشناس پروسی و استاد دانشگاه برلین (یکی از رمزگشایان خط هیروگلیف مصری) که در سال ۱۸۵۹ م/ ۱۲۷۶ ه ق به ایران آمد و عهدهدار مقام سفارت آلمان در تهران شد، طی سفرنامه خویش که فصلی مشبع درباره همدان دارد، ضمن شرح مبسوط از گنجنامه همدان و گرانسنگ کتیبههای میخی (با یک تصویر قلمی) گوید هریک از آنها دارای حاشیه قابمانندی است، که در اطراف هر حاشیه سوراخهایی روی تختهسنگ وجود دارد، نشاندهنده آنکه قبلا دور هر کتیبه یک قاب فلزی وجود داشته است، این قابهای فلزی را بعدها کنده و ربودهاند؛ و علت اینکه کتیبهها پس از گذشت این همه روزگارها هنوز سالم و پابرجا مانده و سنگ زمینه آنها نیز برخلاف سنگ اطراف آنها ترک نخورده و شکستگی پیدا نکرده، این است که در زمانهای قدیم، ایرانیان با ماده شیمیایی خاص (سیلیکاتی) روی سنگهای کتیبهها، مقاومت آنها را در برابر برف و باران و اشعه آفتاب زیاد میکردهاند. آنگاه بروگش مضمون عبارات دو نوکینده گنجنامه را از ترجمه استاد فردریش اشپیگل (در سال ۱۸۶۲) پیوست گزارش خود نموده؛ نیز از پیرمرد ارمنی (همدانی) همراه خویش افسانههای دلنشینی درباره گنجهای بزرگ نهان در دل کوه الوند شنیده، همچنین از گیاهان معجزآسای درمانبخش بیماریها که در آن کوهساران میروید، سخن گفته است.
ترجمه کتیبهها
متن کتیبه داریوش اول:
خدای بزرگ است اهورامزدا، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد، شاهی از [میان] بسیاری، فرمانروائی از [میان] بسیاری. مَنَم داریوش، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ سرزمینها[یی] که نژادهای گوناگون دارند، شاه سرزمین دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی.
متن کتیبه خشایارشاه
خدای بزرگ است اهورامزدا، که بزرگترین خدایان است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که برای مردم شادی آفرید، که خشایارشا را شاه کرد، یگانه از میان شاهان بسیار، یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بیشمار. من خشایارشا، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ کشورهای دارای ملل بسیار، شاه این سرزمین بزرگِ دوردستِ پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی.
در سال ۱۳۷۳ متن فارسی گنجنامه به همراه متن انگلیسی روبروی کتیبه گنجنامه همدان قرار گرفت.
آبشار گنجنامه
برای اینکه کتیبههای تاریخی معروف را ببینید، باید از سمت پلهها راه آبشار گنجنامه را در پیش بگیرید. این آبشار ۱۲ متری در مسیر صعود به ارتفاعات کوه الوند و از میان صخرههای بسیار بزرگ به پایین سرازیر است. این آبشار دائمی در کنار صخرههای بسیار زیبای خود جلوه و شکوه خاصی دارد، حتی در زمستان نیز با قندیلهای یخی خود، یخنوردان را جذب خود میکند.
حالا بعد از دیدن این همه زیبایی، میتوانید به فاصله یک ربع ساعت به دنیای سیمانی برگردید.