*هوشنگ جمشیدآبادی
*نویسنده
دگرگونیهای پی درپی، رخنه پدیدههای مصنوعی، روی همرفته آثاری در توده هوا پدید میآورد و عواملی نیز سبب میشود که گاه قانون همیشگی طبیعت به هم بخورد و چندین سال پیاپی طبیعت در خود هوای بارانی نشان نمیدهد و بارش برف و باران جای خود را به خشکسالی میدهد. میدانیم که امید و زندگانی انسان به آب بسته است. اما آیا بارندگی به خواهش ما هم بستگی دارد؟ مسلم است که انسان و عملکرد او بر روی طبیعت تاثیر دارد. دخالت ناروای بشر در محیط زیست انکارناپذیر است. در جهان امروز دخالت بشر کار طبیعت را خراب کرده است. این تمدن که به ما وعده صبح صادق میداده در یک چنبره بی بازگشت گیر کرده است. روی هم رفته فزونی جمعیت و تکنوکراسی جهان را تهدید میکند و یکی از آن تهدیدها به هم خوردن قانون طبیعی بارندگی است.
پیشآمدهای خشکسالی که به دنبال آن قحطی نیز رواج می یابد، توجه ما را به این امر باز میگرداند که هرچه جمعیت فزونی یابد، نیاز به مصرف آب بیشتر خواهد شد. منابع آبهای زیرزمینی را شهرنشینان و دیهداران بیرون کشیده و منابع آب تقلیل خواهد یافت. با افزودن سدها شریانهای حیاتی روی زمین قطع و زمین دچار مرگ تدریجی شده، جنگلها و باغها زیر پوشش ساختمانها و حضور ماشینآلات تبدیل به محیط مصنوع شده که بازگردانی آن و تبدیل به حالت طبیعی ممکن نیست و به هم خوردن چهارفصل، ادغام منطقه مداری با منطقه معتدله، آب شدن یخهای قطب از عوارض آن خواهد بود.
باران و خشکسالی را نمیشود با تکنوکراسی چاره کرد. پس راه همان است که بشر به خویشتن و موجودیت خویش بیاندیشد. پیداست که راهی جز صرفهجویی و فرهنگ خود کفایی و پرهیز از زیاده روی و مصرف بهینه نیست. این موضوع را فقط با حکم و دستور سیاسی نمی توانیم حل کنیم. امروز نیاز به فرهنگ و جامعه مدنی داریم و این سرمشق در رابطه موزون دولت و ملت داده خواهد شد.
به حقیقت باید گفت اگر مغول و تیمور، شهرها و آبادیها را سر راه خود نیست و نابود میکردند باز جای آن داشت که بعدها زمین و مردم در جای خود دوباره خود را باز یابند اما این تمدن انتفاعی و مصرفی خدا میداند ما را به کجا خواهد برد!
فلات ایران در منطقه معتدله واقع شده و در سلسله جبال البرز و زاگرس با انبوه کوهستان و دو صحاری خشک و ریگزار روان کویر و صحرای لوت و وجود صحرای خشک عربستان در جنوب که به منطقهمداری نزدیک میشود. این ساختار زمینشناسی و چند عامل دیگر در آب و هوای ایران تاثیر میگذارند. فرا بار سیبری در زمستان که دامنه آن به نواحی ایران گسترش مییابد و وزش بادهای غربی اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه نیز به داخل فلات ایران وزان میشود.
از گذشتههای دور ایران با خشکسالی و خطر قحطی مواجه بوده است امر آبرسانی و پراکندگی منابع آب ایرانیان را از دیرباز به کوشش واداشته تا آب شیرین و زراعتی فراهم سازند و در این راه به کندن قنوات و یا استفاده از کاریزها و چشمهها و یا پدید آوردن آب انبارها و حوضخانهها و یخچالهای سرپوشیده به ذخایر آب پرداختهند. آنچه میتوان پنداشت، این است که روی هم رفته باید بپذیریم که ایران کشور کم آب است. به خصوص هنگامی که با خشکسالی تشدید و تهدید میشود.