*فرزاد سپهر
*روزنامهنگار و مدرس دانشگاه
وقتی ماجرا رسیده به روزهای خانهمانی و عیدتکانی در اندرونی، با یک خاطره چه به لبخند چه به غم در ایام فعلا مجاز برای هر گونه مزهپراکنی و الکلآمیزی، عطر مشام و طعم دهان را عوض میکنیم و بعد سراغ تلفن همراه، این یار غار و رفیق قافله، میرویم تا اندرون از ویتامینهای متعدد با کلمات ریز و درشت پر کنیم، باشد که عبرت آیندگان شویم!
این روزها «کرونا» این ویروس سرگردان در کوچه و خیابان، کار به الکل و مزه ندارد و سرراست قرار است دنبالمان کند. پس پشت سر هم میگویند خانهمانان گرامی! در خانه بمانید و گرد یار بگردید که ثواب دنیا و آخرت در همین است و بس آن هم نه یک روز بلکه ۱۴ روز!
چه کنیم حالا؟ تلویزیون مزه ندارد اما از هیچی بهتر است. در حالی که به لطف الکلشویی دستها، مزه واجب هستیم پس چه نیکو پای بساط فیلم و سریال بنشینیم. خاطرهبازی با سریالهای خندهآورانه حتما بهتر از گریهدارانه است. چون از کل یوم سال همین عید بود که ما جماعت گریهدار را به ماچ و بوسه و عیدی گرفتن، خندهدار میکرد. حالا عید شده مثل تلفن همراه، شخصی و یک وقتهای کمی در دسترس!
سرگرمیسازی را شما بگویید در حدود چند دهه بلد هستید؟ شکر خدا خوب یادمان دادهاند. برای همین است که روزها برای کار، درهایمان باز و شبها برای مطالعه، کتابهایمان بسته است. علت هم این است چون کتابخواندن جان شیرین میخواهد و زن و مرد کهن! و تازه جانش هم باشد کتابش کم است و هر که کتابش بیش دردش بیشتر باشد و چون ما مردمی دردمند هستیم و باید در این برهه حساس کنونی! الگو شویم و مورد حسادت قرار بگیریم و چشم جهانیان را دور از جان کور باد کنیم! بنابراین بیخیال از کتابخانه، کبابخانه و منقل را در بالکن برقرار کرده و ترانههای روی بالکنی زمزمه میکنیم. در اینحالت حداقل یک نصف روز به دود میرود و چقدر خوب! حالا اگر این آهنگ بجای زمزمه، بشود های های یا هوی هوی در هال خانه و در رفت و آمد بین شانه و کمر، یک ساعت در جا یا دو ساعت وسط اتاق جواب میدهد و به این ترتیب با توجه به وقتهای اضافه و استراحت ما بین همان کمر و شانه یک نصف روز دیگر بر هال میگذرد! چه عالی! باقی روز هم در هپروت بین اتاق خواب و حمام برود دیگر چه میخواهیم از این روزگار و سرگرمیسازی در ایام خانهبمانی؟! به قول آن شاعر بزرگوار حال همه ما خوب است اما به جان خودم اگر باور کنید!