فضای فیزیکی بهتنهایی کافی نیست؛ باید فرهنگسازی کرد!
مردم همدان درباره فضاهای فرهنگی این شهر چه میگویند؟
فرزانه هوشیار- نجوا کندری
فضاهای فرهنگی میتوانند سهم مهمی در گذران اوقات فراغت و به دنبال آن ایجاد نشاط اجتماعی در شهر داشته باشند. اما آیا مردم شهر همدان هم ارتباط خوبی با این مکانها دارند یا با آنها بیگانه هستند؟ بهنظر شهروندان همدانی نیز فضاهای فرهنگی میتوانند نقش موثری در افزایش شادی اجتماعی و کاهش افسردگی داشته باشند؟ نقش مطالبهگری مردم در توسعه کمی و کیفی فضاهای فرهنگی چیست؟ برای یافتن پاسخ این سوالات سری به سطح شهر زده و با چند نفر از همشهریان گفتوگو کردیم تا دیدگاه آنها را درباره این موضوعات جویا شویم.
مطالبهگری به سبک «رستگاری در شاوشنک»
علیرضا ثابتیان، متولد دهه پنجاه و مهندس عمران که چند ماهی میشود از تهران به همدان آمده، تاکید میکند که علاقه بسیاری به گذراندن اوقات فراغت در فضاهای فرهنگی دارد. او میگوید که در مدت حضور خود در همدان، تئاتر «انگشتری ژنرال ماسیاس» و چند فیلم سینمایی را دیده و در یک کنسرت موسیقی هم حضور داشته است.
وی در پاسخ به این سوال که توسعه فضاهای فرهنگی چه تاثیری در افزایش نشاط اجتماعی خواهد داشت، تاکید میکند که قطعا تاثیر دارد. اما مشکل اصلی این است که در حال حاضر آثار باکیفیتی ساخته نمیشوند. به همین دلیل به نظر میرسد افزایش سالنها هم کمکی نمیکند. چون از سالنهای موجود هم استفاده چندانی نمیشود و در طول سال تقریبا فعالیت فرهنگی غنی و باکیفیتی در این سالنها صورت نمیگیرد. البته طبیعی است که برای اجرای کنسرت موسیقی در همدان صددرصد به سالن مناسب نیاز داریم؛ اما مشکل اینجاست که بهخاطر سختگیریها و قیدوبندهای موجود، عملا آن سالنها غیرمفید شده و نمیشود از آنها استفاده کرد.
به گفته ثابتیان، بخش سختافزاری بهتنهایی کمک خاصی نمیکند و بخش نرمافزاری باید فراهم شود که در حال حاضر وجود ندارد. او در ادامه از «شهر کتاب» بهعنوان نمونهای موفق از فضای فرهنگی یاد میکند و در تایید صحبتهای خود میگوید: با این که کاربری «شهر کتاب» چیز دیگری است، فضای بسیار کوچکی دارد و ممکن است فضای سالن آن هم نسبت به سالنهای مشابه چندان مناسب نباشد، در حال حاضر بسیار بهتر از دیگر فضاهای فرهنگی فعالیت میکند.
از او درباره نقش مطالبهگری مردم در بهبود کمی و کیفی فضاهای فرهنگی و شیوههای این مطالبهگری میپرسیم. ثابتیان پاسخ میدهد: افراد، گروهها و سازمانهای مردمنهاد باید این مطالبهگری را به هر صورتی که شده انجام دهند. مانند شخصیت فیلم «رستگاری در شاوشنک» که اینقدر پشتسرهم نامه نوشت تا مسئولان خسته شدند و در نهایت به او چند صد کتاب دادند و گفتند دست از سر ما بردار! یکی از روشهای جدید مطالبهگری هم استفاده از فضای مجازی است که میتوان از آن بهره برد. ممکن است در این راه ناامید شویم؛ اما باید در این مسیر تداوم داشت تا به نتیجه رسید.
ظرفیت سالن تکمیل است
نفر بعدی که با او صحبت میکنیم، زهرا دیزچیان ۲۴ساله و فارغالتحصیل حقوق است. زهرا علاوه بر خوشنویسی و عکاسی، در اوقات فراغتش به سینما و گاهی کنسرت میرود. اما به نظر او شرایط سالنهایی که در آنها کنسرت برگزار میشود، چندان مناسب نیست و به افرادی که آنجا حضور دارند، خوش نمیگذرد. وی معتقد است اگر تعداد سالنهای تخصصی بیشتر شود، جوانها رغبت بیشتری پیدا میکنند که به سمت فعالیتهای هنری مانند سینما و تئاتر بروند.
زهرا در ادامه به مقایسه شرایط سالنهای تئاتر و کنسرت در تهران و همدان میپردازد. به گفته او در همدان نسبت به تهران و دیگر کلانشهرها، نمایشها و کنسرتهای بسیار کمتری در سال روی صحنه میرود. در تهران روزی چند سانس اجرا وجود دارد. اما اینجا شاید ماهی یک تئاتر یا کنسرت هم اجرا نشود. علاوه بر این، در تهران سالنهای بسیاری با ظرفیتهای بالا وجود دارد و مردم میتوانند بهراحتی بلیت تهیه کنند. اما در همدان سالنها کوچک بوده و ظرفیت و تعداد سالنها کم است. بهطوری که بهمحض باز شدن سایت، ظرفیت سریع پر میشود و بسیاری از افراد نمیتوانند به تماشای اجرا و موسیقی بنشینند.
در پایان گفتوگو از زهرا میپرسیم آیا تابهحال به این فکر کردهای که نقدها و خواستههایت را به گوش مسئولان برسانی. او در پاسخ عنوان میکند: هیچ اطلاعرسانیای در این زمینه وجود ندارد و من واقعا نمیدانم چطور و به چه کسی باید اعتراض کنم.
فرهنگسازی؛ مهمتر از وجود سالنهای استاندارد
در ادامه، پای صحبت محمود فارسی، ۴۰ساله و سایکلتوریست مینشینیم. او تاکید میکند که به گذراندن وقت در فضاهای فرهنگی علاقه دارد و حضور در این مکانها برایش آموزنده است. وی اشاره میکند که آخرین بار یک ماه پیش به تماشای اجرای تئاتر نشسته است. اما چون فیلمهای روی پرده برایش جذاب نبوده، از اردیبهشتماه به بعد دیگر سینما نرفته است. محمود در ادامه صحبتهایش ضمن انتقاد از وضعیت کنونی سالنهای فرهنگی در همدان، به این نکته میپردازد که ما در حال حاضر سالن تخصصی کنسرت و تئاتر نداریم. باید سالنی طراحی شود که دارای همه استانداردهای لازم از نظر کیفی مانند نور و صدا باشد.
محمود در پاسخ به این سوال که به نظرتان در صورت ساخت سالنهای تخصصی تئاتر و کنسرت، از این هنرها استقبال بیشتری میشود، میگوید: وجود سالنهای استاندارد الزامیست. اما فضای فیزیکی بهتنهایی کافی نیست. در کنارش باید آموزش شهروندی و فرهنگسازی هم وجود داشته باشد. من آنجا بنشینم تخمه بشکنم و ندانم اصلا آن نمایش چیست، ارزشی ندارد.
وی در ادامه به نقش توسعه فضاهای فرهنگی در ایجاد نشاط اجتماعی تاکید میکند و ادامه میدهد: روح انسان با هنر آمیخته است و اگر از آن دور شود، کسالت و افسردگی به سراغش میآید. وقتی بهتنهایی فیلم و نمایشی میبینی یا به موسیقی موردعلاقهات گوش میدهی، روحیهات عوض میشود. در اجتماع هم همین است و تفاوتی ندارد. چون تکتکِ انسانها در کنار هم هستند که اجتماع را تشکیل میدهند. پس این روحیه جمعی هم میطلبد که فضاهای فرهنگی وجود داشته باشند. محمود در پایان گفتوگو، حمایت از فعالیتهای ارزشمند فضاهای فرهنگی را راهکاری برای مطالبهگری و تشویق مسئولان به بهبود کیفی و کمی این مکانها دانست.
همدان به سالن کنسرت تخصصی و مجزا نیاز دارد
بهاره نوشادیمقدم، ۴۰ساله و مدیر رستوران، فرد دیگری بود که با او به گفتوگو نشستیم. وی تاکید میکند که به گذراندن وقت در فضاهای فرهنگی مثل سینما، تئاتر و کنسرت علاقه بسیاری دارد. بهاره معتقد است همدان، مردم بافرهنگی دارد و درصورتیکه سالنهای فرهنگی، تخصصیتر و مجزا از هم شوند، شهروندان استقبال میکنند و این فضاها، بازدهی بسیار بیشتری خواهند داشت. همدان به سالن کنسرتی با جمعیت بیشتر، نورپردازی بهتر و مدیریت توانمندتر نیاز دارد.
او در پاسخ به سوال نقش توسعه کمی و کیفی فضاهای فرهنگی در ایجاد نشاط اجتماعی میگوید: ما در کشوری زندگی میکنیم که در همه زمینهها، محدودیتهای بسیاری داریم. برای همین توسعه فضاهای فرهنگی میتواند نقش موثری در نشاط اجتماعی داشته باشد. قطعا اگر جوانی اوقات فراغتش را در این مکانها بگذراند، تمایلی نخواهد داشت به مسائل دیگری گرایش پیدا کند.
بهاره در پایان صحبتهایش به این نکته اشاره میکند که اگر بستری برای مطالبهگری این موضوع فراهم شود؛ بهعنوانمثال جلساتی با مسئولان در شهر کتاب برگزار شود، استقبال میکند و حتما در این باره صحبت خواهد کرد.
مسئولان به حرف پنجاهسالهها هم گوش نمیدهند؛ چه رسد به دهه هشتادیها
بعد از صحبت با بهاره، به سراغ احسان نامجو، ۱۶ساله و دانشآموز رشته نمایش هنرستان هنرهای زیبا رفتیم تا بدانیم نظر دهه هشتادیها درباره وضعیت فضاهای فرهنگی همدان چیست. احسان که موسیقی را هم بهصورت تخصصی کار میکند، ترجیح میدهد برای حضور در کنسرتِ خوانندههای مختلف به تهران برود و کنسرتهایی را که در همدان برگزار میشود، قبول ندارد. وقتی از او دلیل این که به کنسرتهای همدان نمیرود را میپرسیم، پاسخ میدهد: سلیقه من و دوستانم کنسرتهای راک و بلوز فارسی است که در همدان به آنها مجوز نمیدهند و اجرا نمیشود. همچنین در این شهر، خوانندههای خوبی کنسرت برگزار نمیکنند. یکی از دوستانم در کنسرت تهران محسن یگانه از او پرسید که چرا چند سالی است به همدان نمیآید و او گفت چون متاسفانه در همدان سالن بزرگی برای کنسرت وجود ندارد.
احسان در ادامه به این نکته اشاره میکند که نمایشهای موجود هم در پلاتوهای کوچکی اجرا میشوند که ظرفیت آنها کم است. در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان هم صندلی کم میآید و بیشتر مخاطبین روی پلهها مینشینند که این موضوع واقعا وحشتناک است. همچنین نمایشهای چندان خوب و باکیفیتی نیز روی صحنه نمیرود. علاوه بر این، ما برای تئاتر نیاز به تماشاچی داریم. مردم ترجیح میدهند به دیدن نمایشهای کمدی بروند و افراد کمتری تمایل دارند به تماشای اجراهای جدی و فاخر بنشینند. البته اگر کارگردانان حرفهای نمایشنامههای خوبی بنویسند و کار کنند، حتما مخاطبان نمایشهای جدی هم بیشتر خواهند شد. وقتی در پایان صحبتهایمان از او میپرسیم که تابهحال این نقدها را به گوش مسئولین رساندهای یا نه، با ناراحتی پاسخ میدهد که خانم! به حرف آدمهای پنجاهساله هم گوش نمیدهند؛ چه برسد به منی که شانزده سال دارم.
چرا جوانان برای کنسرت خواننده مورد علاقهشان باید تا تهران بروند؟
در انتها با هما همایی که معلمی مهربان است، به گفتوگو نشستیم. او در میان صحبتهایش به این موضوع اشاره میکند که همدان فضای مناسبی برای کنسرت ندارد. تنها دو سالن دارد که بیشتر هم در سالن مجتمع ابن سینا برگزار میشود. همه افرادی نیز که در آنجا کنسرت میگذارند، گلایه دارند که این سالن سیستم صوتی مناسبی ندارد. او اضافه میکند: تئاتر هم وضعیت بهتری ندارد. فقط تالار فجر و مجتمع آوینی را برای اجرای تئاتر داریم. سالن آوینی هم بهاندازهای کوچک است که دفعه پیش که برای تماشای نمایش رفته بودیم، من نگران بودم ناخواسته در آن فضای کوچک عطسه کنم و باعث شوم تمرکز بازیگران به هم بریزد. فضایی بسیار تنگ و تاریک داشت. بههرحال فضای هنری همدان بسیار کم است.
هما به این نکته تاکید میکند که اگر سالنهای بیشتر و مجهزتری داشته باشیم، خوانندههای بهتری به همدان میآیند و میتوان تنوع اجراها را برای افراد با سلیقههای مختلف افزایش داد. او در ادامه درباره تاثیر فضاهای فرهنگی در نشاط اجتماعی میگوید: بخش فرهنگی و اجتماعی تاثیر بسیاری بر شادی جمعی دارد. برای مثال الان اگر کسی بخواهد یک تئاتر خوب ببیند، باید کجا برود؟ باید برود تهران؟ باید بهخاطر کنسرت خواننده مورد علاقهاش تا تهران برود؟ خب امکانش برای همه وجود ندارد. این موضوع تاثیر بسیاری بر روحیه افراد دارد. وی در انتها درباره بحث مطالبهگری برای توسعه کمی و کیفی فضاهای فرهنگی بیان میکند: در یک مقطع زمانی که در سالن ابن سینا اجرای موسیقی داشتیم، بارها این گلایهها را در خصوص سیستم صوتی مجموعه مطرح کردیم؛ اما تا امروز هم اجرایی نشده و بعد از گذشت ده سال همچنان با سیستم پیشین به کار خود ادامه میدهد.
نشاط جامعه در گروی وجود فضاهای فرهنگی سرزنده است
صحبت با مردم مختلف در سنین و مشاغل گوناگون نشان داد که از نظر همه آنها وجود فضاهای فرهنگی در دل شهر ضروری است و میتواند نقش موثری در ایجاد نشاط اجتماعی داشته باشد. شهروندان همدانی به سالنهایی بزرگ، مجزا و تخصصی برای تماشای فیلم، تئاتر و کنسرت نیاز دارند. اما در کنار ساخت سالنهای جدیدِ بزرگتر و مجهزتر باید برای فرهنگسازی و آموزش شهروندی هم برنامهریزی کرد. هنرمندان و فعالان حوزه فرهنگ و هنر نیز باید برای افزایش کیفیت آثار هنری تلاش کنند تا بتوان با ساخت آثار باکیفیت، مردم را برای حضور در سالنهای تئاتر و سینما تشویق کرد. مسئولان امر نیز باید سختگیریها را کمتر کنند و با سعهصدر بیشتر، شرایط حضور خوانندگان در سبکهای مختلف را برای افرادی با سلایق گوناگون فراهم کنند. علاوه بر این، باید بستری ایجاد شود تا مردم و مسئولان حوزه فرهنگ و هنر همدان بتوانند بیواسطه با یکدیگر گفتوگو کرده و شهروندان نقدها و پیشنهادهای خود را مطرح کنند. در نهایت ما مردم همدان نیز با حمایت و استقبال خود از برنامههای فرهنگی و هنری میتوانیم به مسئولان نشان دهیم که به فضای فرهنگی و آثار فاخر نیاز و علاقه داریم. انجام این راهکارها در بلندمدت میتواند به جلوگیری از مهاجرت مردم و بهویژه اهالی فرهنگ و هنر در شهر کمک کرده، آمار افسردگی و خودکشی را کاهش و نشاط اجتماعی را افزایش دهد.