*فاطمه ذکاوتی قراگزلو
«تاریخ تعزیه در استان همدان» کتابی به قلم «اسماعیل مجللی» است که توسط انتشارات حوزه هنری استان همدان چاپ شده است. این کتاب حاصل یک کار پژوهشی است که در دو گفتار تدوین شده است.
نویسنده کتاب در گفتار نخست به پیشینه تعزیه و تعزیهخوانی و شیوههای اجرای آن در استان همدان میپردازد. در گفتار دوم هم پنج مجلس تعزیه به ریز آورده شده است.
همانطور که از عنوان و محتوای فصلهای کتاب آشکار است هدف مولف این بوده که خواننده بتواند با خواندن این کتاب به یک دید اجمالی در تاریخ تعزیه استان همدان دست یابد. نثر کتاب خوب است و مولف تا حد امکان تحلیل تاریخی و جامعهشناسی از تعزیه ارائه میکند. غلط های چاپی کتاب بسیار نادر است و از حد انگشتان دست فراتر نمیرود که نشان از ویرایش خوب آن دارد. این کتاب از جنبههای زیر حائز اهمیت است:
- در این کتاب نظریه چندین مستشرق و ایرانگرد در باب تعزیه آمده که برای خواننده جالب است. از جمله بنجامین نخستین وزیر مختار آمریکا در ایران که تماشاگر مراسم تعزیه بوده و از وفاداری ایرانیان به خاندان پیامبر و برگزاری سالیانه مراسم عاشورا در ایران شگفت زده شده و از اینکه چرا مردم مکه و مدینه که زادگاه پیامبر و محل پیدایش اسلام است، مانند ایرانیان به خاندان پیامبر وفادار نیستند، تعجب کرده است.(ص۱۸) با توجه به اینکه ایران موطن شیعه و عربستان مرکز سنیگری افراطی است، بنابراین دلیل وفاداری ایرانیان به خاندان پیامبر روشن است. افزون بر آن ایرانیان باستان هر ساله مراسم سوگ سیاوش را برگزار میکردند که مراسم عاشورا نیز ادامه همان سنت دیرینه است.
- مرثیهخوانی یک رسم باستانی (سوگ سیاوش، سوگ رستم بر بالین سهراب…) است.(ص ۱۹)
- تعزیه بر اساس اشعاری سروده شده که در قالب موسیقایی به مخاطبان عرضه میشود (ص۲۰) اما این مطلب که هر شخصیت در تعزیه در قالب یک دستگاه موسیقی ایرانی اشعار را اجرا میکند، در کتاب خالی است. به عنوان مثال شبیه خوان نقش حضرت عباس (ع) در دستگاه چهارگاه میخواند. امید است نویسنده محترم در چاپهای بعدی، این دستگاهها را به تفکیک نقشها مشخص کند.
- تعزیه متشکل از سه عنصر ادبیات، موسیقی و نمایش است که تلاقی این سه عنصر در محل تکیه انجام میشود.(ص۲۱)
- به کارگیری اسیران روسی در عصر قاجاریه در مراسم تعزیه و دادن نقش اشقیا به آنان و همچنین لعن و نفرین بر روسیه در پایان تعزیه(ص۲۴) از نکات خواندنی این کتاب است.
- فرایند شکلگیری تعزیه در عصر قاجاریه از دید ژان کالمار بسیار جالب و در خور توجه است. (ص۲۵) دوره شکلگیری تعزیه بر اساس سنن حماسی- مذهبی و مرثیهخوانی مقارن با عهد فتحعلیشاه است که با شخصیت بسیار مذهبی او قابل توجیه است. در دوره ناصری، ما شاهد افول تعزیهخوانی سنتی و مخلوط شدن آن با تئاتر هستیم. همانطور که میدانیم تحولات فرهنگی بسیاری در نیم قرن پادشاهی ناصرالدین شاه رخ داد و برخی از مظاهر مدرنیته در زمان او وارد فرهنگ ایران شد. بعد از عهد ناصری حمایت دولت از مراسم تعزیه کم شد و عزاداری عاشورا وسیلهای برای اعتراضهای سیاسی و اجتماعی شد. بعدها با آمدن سینما و تئاتر و فیلمهای رنگی جذاب گرایش به دیدن تعزیه کمرنگ شد.
- در عصر قاجار مهمترین رویداد اجتماعی شهری، آیینهای عزاداری ماه محرم بود.(ص ۲۶)
- تکیه دولت مهمترین نماد تهران در دورهی ناصری است.(ص۲۶)
- بانی تکیهها ثروتمندان و متنفذان بودند.(ص۲۸)
- تعزیه سیار برگرفته از تئاتر واگن مصائب مسیح است.(ص۳۵)
- در نهاوند تعزیهخوانی حر انجام میشود که با روحیه دلیری مردم این منطقه سازگار است.(ص۴۶)
- ادوارد براون از اصرار برخی تعزیهخوانها به او جهت آموزش چند کلمه زبان انگلیسی به منظور استفاده در تعزیه در نقش «سفیر فرنگی» یاد میکند.(ص۴۹)
- مرثیه «زن یهودی» نه تنها نشانگر پر رنگ شدن نقش زنان و حضور آنان در مرثیه گرچه به عنوان تماشاچی است، بلکه بیانگر حضور یهودیان در دربار قاجار به ویژه در دوره ناصری است.(ص ۵۸و۵۹)
- در میان نسخ تعزیه، گوشهای به نام «عباس اردبیلی» وجود دارد. او شاگرد آهنگری در کوفه است که به یاری مسلم میرود.(ص۵۲) این داستان سایهای از اسطوره «کاوه آهنگر» را در ذهن خواننده بیدار میکند.
عقاید، سنتها و آیینها در حافظه جمعی ملتهای کهن هست و هرگز نمیمیرد، بلکه به زبان فرهنگی نو ترجمه میشود.