*فاطمه کاظمی
*دبیر تحریریه
در ایران مقوله تورم آنچنان با زندگی مردم عجین شده که اگر یک روز قیمتها ثابت بماند، باید تعجب کرد. بازاریان و کسبه که هر کدام یک پا اقتصاددان هستند و هر افزایش قیمتی حتی داخلیترین محصول را هم به افزایش قیمت ارز ربط میدهند و مسئولانی که مفهومی به نام نظارت را تقریبا تا همیشه به فراموشی سپردهاند، دست به دست هم دادهاند تا شهروندان زیر بار گرانی کمرشان خم شود و هشت آنها نه گرو نه که گرو بیستشان باشد و صرفا برای زندهماندن بجنگند.
اما مسئولان معمولا در برابر افزایش قیمت برخی خدمات و کالاها مقاومت عجیبی دارند. اقلامی مانند نان و مرغ و خدماتی چون کرایه تاکسی معمولا دیرتر از بقیه گران میشوند، شاید چون این اقلام و خدمات بیشتر جلوی چشم مردم هستند و مدیران و مسئولان هم که الاماشالله اهل ظاهرسازی هستند و بنابراین دیرتر تن به افزایش قیمت چنین اقلام و خدماتی میدهند.
در چنین شرایطی مرغدار مجبور است نهاده را با ارز ۲۷ هزار تومانی وارد کند اما مرغ را با ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی بفروشد و در نهایت برای اینکه متضرر نشود، دست به زندهبهگورکردن جوجههای یک روزه میزند و صحنههای دردناکی خلق میکند که زندگی تا مدتها به کام مخاطبان فضای مجازی تلخ میشود. راننده تاکسی رینگ و روغن موتور خودروی خود را سه برابر قیمت قبل تعویض میکند اما همچنان بر سر صد تومان پول خرد با مسافر میجنگد. نانوا هم مجبور است چانه را کوچکتر بگیرد و گناه کمفروشی را به گردن بگیرد تا شاید دخل و خرجش جور دربیاید یا در بهترین حالت سهمیه آرد خود را به قیمت آزاد به نانواییهای دیگر بفروشد و صف طویلی از مشتریان را جلوی نانوایی خود ایجاد کند که منتظر هستند نان به خانه ببرند.
دولت از اسفند سال ۹۸ در برابر افزایش قیمت نان مقاومت کرده و این عامل در کنار عواملی چون کیفیت پائین آرد و افزایش هزینههای نانوایان، باعث شده نانی که به دست شهروندان میرسد، اصلا قابل خوردن نباشد. مدیران استانی نیز حاضر نیستند هزینههای اجتماعی افزایش قیمت نان را به جان بخرند و تصمیم گرفتهاند این را هم به گردن مدیران بعدی بیندازند. این در شرایطی است که احتمالا شهروندان در صورت افزایش کیفیت نان، راضی به افزایش قیمت آن باشند. اما متاسفانه تصمیمگیریها و تصمیمسازیها که اغلب به دست افراد غیرمتخصص انجام میشود، باعث شده یک نان خوش هم از گلوی ایرانیها پائین نرود.