*سید محمدجواد حسینی مرصع
*کنشگر مسائل معماری و شهرسازی
میل به کسب درآمد با عنوان پرطمطراق «درآمدزایی» در بسیاری از دستگاههای خدمت رسان امری رایج و در حال گسترش است، از سوی دیگر میل به سرمایهگذاری در بخش ساختمان به علل مختلف در بخش خصوصی باعث پیوند میان مسئولان و سرمایهگذاران در راستای درآمدزایی برای هر دو طرف حوزه ساختوساز ساختمانی میشود اما گاهی این رویکرد با عواقب و آثار بعدی مواجه است که بررسی و تجدید نظر در برخی از اقدامات مطروحه در این زمینه را به شکل جدی و کارشناسانهای میطلبد.
در ساختوساز ابنیه، ساختن بناهای تجاری و اداری، چشم انداز سود آوری را در نگاه اول مقابل دیدگان سرمایهگذاران و تصمیمسازان قرار میدهد به طوری که در دهههای اخیر بازارهای چند طبقه با عنوان مرکز خرید که تعدادی مغازه را در کنار هم و در طبقات یک ساختمان قرار میدهند به جای راسته بازارهای سنتی در بسیاری از شهرها وارد عرصههای شهری شده است و در سالهای اخیر مجتمعهای تجاری اداری تفریحی، با وسعت بسیار بیشتر و خدمات متنوع با عنوان «مال» در شهرهای پرجمعیت و بزرگی چون تهران، مشهد، اصفهان و تبریز و شهرهای دیگر شروع به خودنمایی کردهاند.
ساخت چنین پروژههایی با هدف ایجاد پروژههای محرک توسعه و ارزش آفرینی منطقهای توجیهات زیادی در بین طرحکنندگان و تصمیمگیران شهری در پی داشته است. اما در عمل مشکلات و مسائل قابل توجهی پس از اجرای چنین پروژههایی مشاهده میشود. همچنان که اخیرا در شهر همدان تصمیم بر ایجاد یکی از مجتمعهای چند منظوره با عنوان «اسکای مال» توسط مدیریت شهری و سرمایهگذارانی از بخش خصوصی در حال پیگیری است – هرچند گویا در نام گذاری این پروژه تجدیدنظرهایی در حال انجام است – اما این پروژه سوالاتی را در ذهن فعالان کنشگران مسائل شهری ایجاد کرده است که شایسته است مسئولان مربوطه پیش از شروع به احداث این مجموعه پاسخهای درخور و قانع کننده برای آنها بیابند از جمله اینکه محل ایجاد پروژه و سایت پیشنهادی در محوطه معروف به پیچ زندان از نظر مقیاس شهری پاسخگوی احداث این حجم از بنا است یا خیر؟ آیا این طرح با ابعاد فیزیکی و عملکردی پیشبینی شده در طرحهای بالادستی مانند طرح جامع و طرح تفصیلی و تاثیرات آن در حوزه فراگیر و حوزههای بلافصل دیده شده است؟ آیا ایجاد این پروژه تعادل ترافیکی معابر و دسترسیهای منتهی به آن را دچار اخلال نمیکند چه اینکه در حال حاضر این منطقه کشش ترافیکی محدودی دارد و در برخی ساعات شبانه روز مشکلات سنگینی ترافیک خودرویی در آن قابل مشاهده است. از سوی دیگر آیا با وجود خالی بودن بسیاری از واحدهای تجاری که پیشتر در شهر همدان ایجاد شده است مانند واحدهای تجاری برج آرین، برج زاگرس، برج تندیس، مجتمع الماس، مجتمع ایران زمین و حتی طبقه بالای همکف بازار میرفندرسکی در مرکز شهر و موارد دیگر که فقط بعضا در طبقات همکف آنها تعدادی از واحدها نصفه و نیمه، جانی از فعالیت دارند ایجاد پروژهای با تعداد بالایی واحدهای تجاری توجیه اقتصادی دارد و نیز حتی اگر بر فرض، این مجتمع بزرگ پر رونق و مورد استقبال شهروندان باشد آیا تحت الشعاع قرار دادن کسب کارهای کوچک و سرازیر کردن سود یکجای این مجتمعها به جیب عده محدودی از سرمایهداران قابل توجه است، – مسئلهای که امروز در گسترش فروشگاههای زنجیرهای و برچیده شدن فروشگاهها و مغازههای کوچک شاهد هستیم- مسئله دیگری که شاید باز هم در تجربههای گذشته از آن میتوان درس گرفت توجه به دید و منظر شهری و کور شدن آن با بلندمرتبهسازیها صورت گرفته و محروم شدن شهروندان از مناظر طبیعی کوهستان الوند و اغتشاش در خط آسمان شهری و رعایتنکردن تناسب فیریکی و کالبدی میان ساختمانهای موجود و مجتمعهای مرتفع است.
در آخر امید است تصمیم گیران دلسوز شهری با هدف پاسخ واقعی به مسائل یاد شده و شاید از قلم افتاده پیش از شروع احداث و ایجاد این پروژه تجدید نظرهای کافی را انجام دهند تا شاهد انتقادات بیفایده بعد از اجرای پروژه نباشیم.