رابطه حیوان آزاری با خشونت کلامی
همداننامه ماجرای کشتهشدن یک گربه در رستوران شیشهای عباسآباد را بررسی میکند
*حسین زندی
*روزنامهنگار
شاید از نظر بعضیها در میان این همه خبری که از جنگ و گرسنگی و بیماری و کشت و کشتار در جهان منتشر میشود، پرداختن به خبر آزار و اذیت یک گربه و در نهایت کشتهشدن آن کمی عجیب یا شاید بیاهمیت به نظر برسد اما اگر عمیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم همه خشونتهایی که یک انسان مرتکب میشود از همین کارهای به ظاهر بیاهمیت سرچشمه میگیرد، در واقع کسی که میتواند یک حیوان بیگناه را مورد آزار و اذیت قرار دهد چه بسا در آینده اتفاقات هولناکتری رقم بزند. اما خطرناکتر از کسی که یک حیوان را مورد آزار و اذیت قرار میدهد، افراد به ظاهر فرهیختهای هستند که در واکنش به چنین اتفاقاتی با خشونت کلامی و کارهای عجیب و غریب به جان چنین آدمی میافتند و فریاد حمایت از حقوق حیوانات سر میدهند. اتفاقا همین افراد هستند که جامعه را برای زندگی ناامنتر میکنند چراکه این حقیقت تلخ را نمایان میکنند که در وجود هر کدام از ما یک قاتل وجود دارد که به قول معروف اگر پایش بیفتد همه کاری میکند.
ما نمیخواهیم باور کنیم یک حیوانآزار یا حیوانکش بیشتر از آنکه به فحش و بد و بیراههای ما نیاز داشته باشد، به حمایتهای اجتماعی نیاز دارد تا تحت درمان قرار بگیرد و در آینده جنایان هولناکتری رقم نزند.
شرح ماجرا
هفته گذشته در یکی از رستورانهای شهر همدان، گربهای در استخر رها و کشته شد. بر اساس گزارشها و ادعاهای منتشر شده فرد خاطی گربه را در کیسه گذاشته و در استخر رها میکند و به دلیل سرمای هوا گربه یخ زده و میمیرد. سپس یکی از رهگذران تصویر گربه رها شده در آب و تصویر دیگری از مرد و زنی که در کنار استخر ایستاده و میخندند را در فضای مجازی منتشر میکند.
این تصاویر با متنهای مختلفی در فضای مجازی چرخید تا اینکه مدیر رستوران در گفتگویی مدعی شد گربه متعلق به خواهرش بوده و در رستوران از آن نگهداری میکردهاند اما یکی از کارکنان رستوران گربه را به درون استخر پرتاب کرده و متاسفانه گربه کشته شده است. او همچنین مدعی شد دو نفری که تصویرشان در فضای مجازی منتشر شده عاملان ماجرا نیستند و فقط تماشاگر آن هستند. این مدیر رستوران گفت فرد خاطی را اخراج کرده و در پایان نیز عذرخواهی کرد.
انتقاد از همداننامه
همزمان با انتشار اخبار، شایعات و مطالب مرتبط با این اتفاق، بسیاری از افرادی که علاقمند به حیوانات هستند یا حیوانی را در خانه نگهداری میکنند، میپرسیدند که چرا به عنوان فعال مدنی یا رسانه به این موضوع مهم نمیپردازید؟ گاهی در بین این پرسشها حمله یا توهین نیز دیده میشد. این توهینها و پرسشها را فعالیت مدنی و رسانهای همیشه بوده، اما رسالت رسانه دوری از فضای احساسی و حاشیه وقایعی است که بر اصل ماجرا آسیب میزند. در این ماجرا نیز به دنبال منبع بیطرفی بودیم که اصل ماجرا را بگوید. بنابراین سراغ کسی رفتیم که زندگی اش را برای دفاع از حقوق حیوانات این استان گذاشته است.
شرح ماجرا
«سید مصطفی جوادی» مدیرعامل انجمن حمایت از حیوانات استان همدان در گفتگو با همداننامه میگوید: سر آشپز رستوران گربه را داخل کیسه انداخته و به درون آب استخر پرتاب کرده است و تصویری که در فضای مجازی منتشر شده متعلق به افراد دیگری است. آنها ایستادهاند و نگاه میکنند و عامل ماجرا نیستند، هرچند این کار آنها نیز انسانی نبوده اما ما نباید تصاویر آنها را پیش از مشخص شدن اصل ماجرا منتشر میکردیم.
وی ادامه میدهد: با بررسی کردن دوربینهای مداربسته رستوران فرد خاطی شناسایی شد و من بر اساس وظیفه، نامه شکایت را نوشتم که از طریق دادستانی پیگیری خواهد شد و فرد خطاکار از راه قانون به سزای اعمالش خواهد رسید.
واکنشهای غیراخلاقی
جوادی با اشاره با حاشیههای پیش آمده درباره این ماجرا توضیح میدهد: حامیان حقوق حیوانات نباید عکسالعمل احساسی داشته باشند، در مقابل انتظار این است که آنها نهایت عطوفت و مهربانی را در مقابل انسانها و حیوانات داشته باشند نه اینکه خودشان با خشونت به حیوانآزار حمله کنند. بنابر مطالبی که از آنها در فضای مجازی منتشر شد، به نظر میرسد اینها خود نیاز به کمک و مشاوره دارند.
مدیرعامل انجمن حمایت از حیوانات استان همدان تأکید میکند: این دوستان نیاز به حمایت دارند و باید اول به این افراد بپردازیم. جامعه ما خشونتزده است و با تلنگری واکنش نشان میدهند. فضا غیرعادی است، فردی گناه کرده آن وقت ما به دلیل اینکه از مدیر رستوران خوشمان نمیآید به خانواده او حمله میکنیم، این اخلاقی نیست.
چند سوال
در کنار فعالان فضای مجازی تعدادی از رسانهها نیز به این سوژه پرداختند اما مانند هر پدیده و خبری با حاشیههایی همراه بود و به حل مسئله کمکی نکرد بلکه به موضوع بیش از پیش دامن زده شد.
حیوان آزاری و کشتن حیوانات در کشور ما مسئله جدیدی نیست و ظاهرا قرار هم نیست به پایان برسد. مدام در گفتار و رفتار برخی شهروندان این موضوع را مشاهده میکنیم. افراد و انجمنهای حمایت از حقوق حیوانات نیز نتوانستهاند در جامعه تاثیر چندانی داشته باشند و علاوه بر آزار حیوانات خانگی، روزانه شاهد شکار حیوانات و جانوارانی هستیم که قربانی خودخواهی برخی هموطنان ما میشوند.
اما برگردیم به موضوع گربه کشی در همدان؛ اگرچه این اتفاق اتفاق دردناکی است و دل هر انسانی را به درد میآورد اما در این اتفاق نیز شاهد رفتارهای متناقض و واکنشهای عجیبی بودیم و با مباحث پرسشبرانگیز مختلفی روبهرو شدیم.
اخلاق چه جایگاهی در کنشهای فعالان مدنی دارد؟ چرا تصویر افراد دیگری به جای متهم منتشر شد؟ چرا پیش از اینکه فرد خاطی شناسایی شود مدیر رستوران و افراد دیگری متهم شدند؟ چرا پس از عذرخواهی مدیر رستوران باز هم نگاهها به سمت او بود؟ این همه خشونت کلامی در گفتگوهای مجازی از کجا آمد؟ آیا با حمله به این مجموعه مشکل حیوانات و حیوان آزاری حل خواهد شد؟ فعالان مدنی در چه جایگاهی هستند که پیش از شناسایی مجرم حکم صادر کنند؟ آیا خاطی که دست به چنین عمل وحشتناکی میزند، قربانی و محصول همین جامعه نیست؟
تحلیل ما
هر چند تعداد اندکی از حامیان حقوق حیوانات و فعالان محیط زیست واکنش معقولتری داشتند و در عین حال که کشته شدن گربه را محکوم کردند اما وارد حاشیهها نشدند اما بیشتر فضا احساسی، مسموم و مملو از خشونت کلامی مدعیان حقوق حیوانات بود. آنها با اینکه تلاش میکردند از حقوق این حیوان بیگناه دفاع کنند اما حقوق همنوع و همنوعان خود را به بدترین شکل زیر پا میگذاشتند. انتظاری که از فعالان مدنی و حامیان حقوق حیوانات میرود این است که به عنوان میانجی بین مردم و خاطیان عمل کنند. رسالت آنها میانجیگری است نه دامن زدن به خشونت. در این مورد نیز برخی فعالان محیط زیست و حامیان حقوق حیوانات مسئولیت اجتماعی خود را فراموش کرده و اخلاق را زیر پا گذاشتند و به جای ورود به اصل ماجرا حاشیهسازی کردند.
آنها نه تنها تحقیق نکردند تا به اصل ماجرا پی ببرند بلکه پیش از آنکه فعالان مدنی و رسانهها تحقیق کنند گزارشها را منتشر کنند، افرادی را به جای متهم معرفی کردند و باعث آسیب زدن به جایگاه اجتماعی آنها شدند به قول معروف: «گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری».
به نظر میرسد در بیشتر اتفاقهای جامعه ما با چنین رویکردی از طرف مدعیان فعالیت در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هستیم به همین دلیل است که اعتماد عمومی حتی به فعالان مدنی کمتر شده است. برخی از آنها هم حکم صادر میکنند و گاهی دوست دارند احکام صادره خود را اجرا کنند. به قول معروف «از ماست که بر ماست» تا زمانی که خودخواهی و منافع شخصی بر این فعالان چیره شده، انتظار بهبود شرایط نیست.
پس از مشخص شدن ماجرا یکی از حامیان حقوق حیوانات نوشته بود: «او را به من بسپارید چون من میدانم با او چه کاری کنم …» شما به عنوان خواننده این گزارش درباره این جمله چه فکری میکنید؟ چنین فردی با واژه حقوق چه نسبتی دارد و آیا میتواند مدعی حمایت از حقوق حیوانات باشد؟ آیا او نیاز به مشاوره ندارد؟ آیا این فرد خطرناکتر از شخصی که حیوانآزاری کرده نیست؟
+++سوتیتر
اخلاق چه جایگاهی در کنشهای فعالان مدنی دارد؟ چرا تصویر افراد دیگری به جای متهم منتشر شد؟ چرا پیش از اینکه فرد خاطی شناسایی شود مدیر رستوران و افراد دیگری متهم شدند؟ چرا پس از عذرخواهی مدیر رستوران باز هم نگاهها به سمت او بود؟ این همه خشونت کلامی در گفتگوهای مجازی از کجا آمد؟ آیا با حمله به این مجموعه مشکل حیوانات و حیوان آزاری حل خواهد شد؟ فعالان مدنی در چه جایگاهی هستند که پیش از شناسایی مجرم حکم صادر کنند؟ آیا خاطی که دست به چنین عمل وحشتناکی میزند، قربانی و محصول همین جامعه نیست؟