گنبد علویان، بسیار غنی‌تر از مونالیزا

گنبد علویان، بسیار غنی‌تر از مونالیزا

سخنان دکتر محمدحسین حلیمی در نشست «هنر و ادبیات، با نگاهی به گچ‌بری گنبد علویان»

نجوا کندری

چهل‌ودومین برنامه از سلسله‌نشست‌های «دیدار» با عنوان «هنر و ادبیات، با نگاهی به گچ‌بری گنبد علویان»، روز پنجشنبه ۴ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۹:۳۰ صبح در گنبد علویان همدان برگزار شد. در این نشست که هم‌زمان با واپسین روز همایش سه‌روزه «اردیبهشت هگمتانه» بود، دکتر نصرالله پورجوادی و دکتر محمدحسین حلیمی به بیان سخنانی درباره گچ‌بری‌های گنبد علویان و اهمیت هنر به‌کاررفته در آن، پرداختند.

دکتر محمدحسین حلیمی، نقاش، طراح گرافیک، استاد دانشگاه تهران و عضو پیوسته فرهنگستان علوم، در این برنامه درباره نقش‌مایه‌های گنبد علویان، جایگاه والای این بنای تاریخی و اهمیت نگهداری درست از آن سخن گفت.

گنبد علویان، میزبان جمعی از فرهیختگان ایران‌زمین

دکتر محمدحسین حلیمی در ابتدای سخنان خود از حضور جمعی از فرهیختگان و هنردوستان در گنبد علویان ابراز خوشحالی کرده و یادی از بزرگان تازه درگذشته همدانی کرد: «من هیچ‌وقت تصور نمی‌کردم و جزو آرزوهای من بود که روزی به اینجا بیایم، یک جمعی باشند و من از دیدارشان بتوانم این احساس خوشحالی‌ای را که قابل‌ذکر نیست، داشته باشم. به‌خاطر اینکه من هر بار به‌تنهایی اینجا می‌آمدم. من بودم و این ساختمان و اینجا مرتب با من در ارتباط بود.

امروز هم جمعی استثنایی در اینجا هستند؛ سه گروه‌اند. یک گروه دانشمندان، گروهی متخصصین و علاقه‌مندان شهر و گروه دیگر، متخصصین هنر. دو سه نفر هم در اینجا هستند که من می‌خواهم برای شما عرض کنم. اول‌ازهمه بگویم یکی از بزرگ‌ترین سعادت‌های ما همدانی‌ها این است که جناب دکتر پورجوادی اینجا حضور پیدا کردند. کسی که نسبت به همدان بیش از هر کسی کار کرده است. و آن نوشته بسیار درخشانش در رابطه با طاهر جصّاص که کمتر کسی این عنوان را شنیده، توسط این بزرگ‌مرد استثنایی نوشته شده است و ما افتخار می‌کنیم در حضورشان هستیم.

جناب پروفسور صادقی هم حضور دارند که باعث افتخار مملکت ایران هستند و جناب دکتر ساکت. من اگر یکی‌یکی بخواهم نام ببرم، پنجاه نفر اینجا هستند که باید نام ببرم.

فکر می‌کنم روح کسانی که در این مکان اولین بنا را ساختند، در اینجا حاضر است و احساس خوشحالی می‌کنند که بعد از ۹۰۰ سال جمعیتی نشسته‌اند و به آثارشان عشق می ورزند.

قبل از همه با بودن این بزرگواران، بسیار دلم می‌خواست شنونده باشم و استفاده کنم، همچنان که الان استفاده کردیم. همیشه بیشتر مایلم به‌عنوان یک دانشجوی نیازمند باشم و استفاده کنم. ولی خب به‌هرحال دل به دریا می‌زنم و اینجا را برایتان معرفی می‌کنم که بیشتر از محضر شما استفاده ببرم و نیازمند این استفاده هستم.

قبل از همه باید از دوست عزیزمان پرویز اذکایی، همشهری و هم محله ما، کسی که از سن ۱۰-۱۵ سالگی با هم آشنا بودیم، یادی بکنم. او هم حضور دارد، منتها به شکلی دیگر. دیگری دکتر ذکاوتی‌ست که هنوز اندوه رفتنش را در دل داریم. سومین فرد هم دانشمند بزرگ ملی ایران، دکتر اعتماد است که او هم تازه رفته و خوشبختانه مراسم خوبی برایش برگزار شد. ما تازه متوجه شدیم که دکتر اعتماد چه کسی بود و همدانی‌ها باید به طرقی که بلدند، با حفظ نامش، یادش و آثارش، نسبت به شأن او و روحش که حاکم بر ماست، ادای احترام کنند.»

تفاوت نوع نگاه به آثار هنری در ایران و خارج از کشور

سپس دکتر حلیمی به بررسی تفاوت نوع نگاه به آثار هنری در ایران و خارج از کشور پرداخت: «من دلم می‌خواست و تقاضا کرده بودم که از مسئولین همدان، از مسئولان استانداری و شهرداری هم حضور داشته باشند. نمی‌دانم در بین این اعضا هستند یا نه، ولی به‌هرحال صحبت‌های من به آنها انتقال پیدا می‌کند.

این بنده ناچیز که اینجا هست، خیلی اینجاوآنجا کنجکاوی کرده و به آثار هنری دنیا، در همه‌جا چه ایرانی چه خارجی، عشق ورزیده و سال‌ها به موزه‌های معتبر دنیا بالاخص موزه لوور رفته، آنجا وقت گذاشته و از آثار هنری، نوع برگزاری و ادای احترام و نگهبانی از آثار هنری در موزه لوور استفاده کرده است. این‌ها را من دیده‌ام.

من می‌خواهم برای شما خیلی خلاصه و راحت عرض کنم. شما همه مونالیزا را می‌شناسید. اثر هنری است. لئوناردو داوینچی این اثر بی‌نظیر را کار کرده؛ یک هیکل زیبا با مهارت طراحی و نقاشی شده است. شما ملاحظه کرده‌اید که چطور به این اثر می‌پردازند و چطور از آن مراقبت می‌کنند. چطور به‌تازگی از تمام دنیا میلیون‌ها نفر می‌روند و آنجا اثر را نمی‌بینند و فقط عکس می‌گیرند.

اما من آنجا که بودم به این موزه رفتم و ما که در بوزار بودیم، می‌رفتیم در موزه لوور سه‌پایه می‌گذاشتیم و از روی آنها نقاشی و کپی‌برداری می‌کردیم؛ همچنان که کمال‌الملک هم این کار را کرده بود. عباد هم این کار را کرده بود. فهمیده بود چه هست و اینها را آورد و انجام داد. این رسم دانشجویان بوزار بود که می‌رفتند از آثار موزه کپی‌برداری می‌کردند تا بفهمند. درس می‌گرفتند و نسخه‌برداری می‌کردند. نسخه‌برداری در فرهنگ ما، در ایران هم به شکل‌های مختلف رایج بود.»

گنبد علویان، بسیار غنی‌تر از مونالیزا

حلیمی در ادامه به مقایسه گنبد علویان با آثار مطرحی همچون مونالیزا و سقف کلیسای سیستین میکل‌آنژ پرداخته و دراین‌باره گفت: «حالا این موزه لوور و مونالیزا را به‌خاطر بیاورید. این مونالیزا چقدر قیمتی است؟ مونالیزا یک هیکلی‌ست و این کار شده است. بسیار خوب. حالا من می‌خواهم اینجا را برای شما معرفی کنم. همچنان که جناب استاد پورجوادی به نیک اشاره کردند که ما اینجا کجا هستیم؟ ما فکر می‌کنیم اینجا یک جشنواره است و در کنارش اینجا هم بیایم و برویم.

من یک‌بار دیدم اینجا یک عده آمدند، ورودی دادند و بازدید کردند. از اینجا که بیرون رفتند، گفتند اینجا چه داشت که از ما این ورودی را گرفتید. به نظرشان ضرر کرده بودند که مثلا دو تومان داده بودند بیایند از اینجا بازدید کنند و بروند. آمده بودند نگاه کنند، هیچ‌چیزی ندیده و رفته بودند. حالا شما به عمق قضیه نگاه کنید و ببینید چه کسانی کوتاهی کردند. چه کسانی اینجا را معرفی نکردند؟

اینجا را با مونالیزا مقایسه کنید. اینجا را با سقف کلیسای سیستین میکل‌آنژ مقایسه کنید. برای دیدن کار میکل‌آنژ شما باید وقت بگیرید و در صف‌های طولانی بایستید تا بتوانید بروید نگاه کنید. اما ما اینجا را رها کردیم و اینجا محل وانت‌بار و گاراژ وانت شده است. من دلم می‌خواهد به مسئولانمان موکدا تذکر بدهم که این اثر بی‌نظیر جهانی و بسیار بسیار غنی‌تر از مونالیزا را ما چطور رها کردیم؟ این بنا نتیجه نیاکان و اجداد ماست.»

گنبد علویان؛ بنایی جواهرگونه

عضو پیوسته فرهنگستان علوم در بخش دیگری از سخنانش درباره معماری این بنای تاریخی صحبت کرد: «حالا ما در اینجا چه می‌خواهیم؟ این ساختمان چیست؟ از بیرون که می‌آیید، این ساختمان یک مکعب با ابعاد تقریبی ۱۲-۱۳ متر در ۱۲-۱۳ متر است. هیچ فکر کرده‌اید این بنا چرا مکعبی شده است؟ به یادتان افتاد که کعبه چطور و با چه ابعادی است؟ اینها را با هم پیوند بزنید و نوع تفکر و ایدئال‌ها هم به جای خودش. اینجا بحث ساختمانی است. ما از بیرون که بیاییم این ابعاد را می‌بینیم و از این در ورودی به داخل می‌آییم. این بنا یک ساختمان دوره سلجوقی بوده و آثار و جلوه‌های هنر سلجوقی هم که بسیار غنی است.

تمام نسبت‌ها، نسبت‌های طلایی‌ست. یعنی بهترین اندازه‌ها کار شده است. یعنی کسی که به اینجا می‌آید بگوید این نسبت‌ها چیست؟ این نسبت‌ها چطور با هم آرایش شده‌اند؟ این مهندسی که در اینجا به‌کاررفته، چه نوع مهندسی است؟ چه نوع تفکری است که خواسته این هارمونی و هماهنگی را به وجود بیاورد؟ در قسمت ورود، دو دروازه مثل آرک در هم نهفته شده‌اند. این دو با هم که پیوند می‌خورند، حالت فضایی ایجاد می‌کنند.

عرض کردم که این بنا ۹۰۰ساله بوده، متعلق به قرن ششم هجری، اواخر دوره سلجوقی و دارای قاب‌بندی‌ها، چارچوب‌ها و آرایه‌های گیاهی است. هیچ فکر کرده‌اید آرایه‌های گیاهی به‌خاطر چه و از کجا آمده است؟ آن طراح اینها را از کجا آورده است؟ اگر می‌خواهید بدانید اینها چه هستند، از بچه‌های کودکستان سوال کنید که با طبیعت کار می‌کنند. چون آنها پاک و منزه‌اند و مثل بلور نگاه می‌کنند. آنها که به گل و به بلبل نگاه می‌کنند، اینها را می‌دانند. این نگاه به عالم را آنها خوب می‌دانند.

هنرمند این‌قدر ظریف اینها را گرفته، پالایش داده، در کنار هم هماهنگ کرده و اینجا را نقش‌بندی کرده است. باید درباره آرایه‌های گیاهی آن تفکر کرد. باید دانست گل بوته‌ها از کجا آمده است. از بیرون که می‌آیید، باید دید اسلیمی‌ها را چگونه آرایش داده است. در آن لانه‌زنبوری‌ها، آنهایی که به شکلی سازمان داده شده که مثل لانه‌های زنبورعسل درآمده‌اند که آن هم نظام هندسی است، بسیار نکته وجود دارد و آنها از کجا آمده‌اند؟ و همین‌طور آژده‌کاری‌هایی که داخل محراب است. این بنا جواهرگونه‌ست، یعنی اینجا محل نمایش جواهر است؛ نه از طلا و نقره، از فرم، از جلوه‌های مجرد که ما را به‌سرعت به ابعاد وصل می‌کند و آمده در اینجا قرار گرفته است.»

خاک گنبد علویان، آغشته به خون هم‌میهنان ماست

محمدحسین حلیمی در ادامه سخنانش به پیشینه تاریخی بنای گنبد علویان و افراد خفته در خاک این ساختمان اشاره کرد: «در اینجا که شما نشسته‌اید، چه کسانی آرام‌گرفته‌اند؟ فکر کرده‌اید چه کسانی بودند؟ باید شما کتاب «فرمانروایان گمنام» زنده‌یاد اذکایی را مطالعه کنید تا بدانید اینجا چه کسانی خفته‌اند و علویانی که اینجا خفته‌اند، که بودند. تا بدانید در هنگام هجوم مغول‌ها، اینجا یک مأمنی بوده، همه در این جا پناه می‌گرفتند و در اینجا قلع‌وقمع شده‌اند. خاک اینجا آغشته به خون هم‌میهنان ماست. می‌دانید اینجا کجاست؟ اینجا یک جایی نیست که نگاه کنیم و برویم بیرون. اینجا این‌قدر مهم است.

یعنی تنها ساختمان نیست که چشممان را ببندیم، این ۹۰۰ سال چه کسانی به اینجا آمدند، چه کسانی زندگی کردند؟ چه کسانی به اینجا پناه آوردند؟ پناهگاهشان چه کسانی بودند؟ اینها علویان حسنی بودند که به جایی دیگر وصل بودند. علویان ۳۰۰-۴۰۰ سال در اینجا فرمانروایی کرده و از اینجا محافظت کردند. خوشی‌ها و ناخوشی‌ها دیدند و اینجا به وجود آمده است.

حالا داخل ساختمان بیاییم. اشاره کردم که از قرن سوم هجری، همدان محل استقرار نخستین علویان حسنی بوده است. نسبت علویان به امام حسن را هم که می‌دانید و جنبه مذهبی و اشتیاق ایرانی‌ها به آنجا این است. من این صحبت‌ها را که با پرویز اذکایی می‌کردم، اذکایی من را از اسلام هم آن‌طرف‌تر می‌برد. آقای دکتر پورجوادی به جلوه‌های مانوی اشاره کردند. دکتر اذکایی من را می‌برد و به قبل از اسلام وصل می‌کرد؛ به فعالیت‌ها و برنامه‌های آیینی همچون همخوانی‌ها و سرودهای آیینی مذهبی که قبل از اسلام رایج بوده است. چون همه اینها قبل از اسلام که اینجا بیایند، یکتاپرست بودند.

پس اولین همخوانی‌ها که در دنیا اتفاق افتاده، در ایران بوده است. پرویز اذکایی این را می‌گفت. قبل از اینکه اپرا و این چیزها در غرب به وجود بیاید، این همخوانی‌ها در دوران مانوی‌ها اینجا بوده است. این مانوی‌ها زمینه‌ساز فرهنگ ایرانی بودند. ایرانی‌های علوی هم به تشیع توجه داشتند و هم به آیین‌های باستانی ایرانی و این آیین‌ها را نگه‌داری می‌کردند. من افسوس می‌خورم آقای دکتر کزازی اینجا نیست. چون ایشان به فرهنگ ایرانی ناب، بسیار علاقه‌مند هستند. وقتی صحبت از هنر و فرهنگ ساسانی می‌کنی، ایشان حال و احوالش دگرگون می‌شود.»

گنبد سبزی که دیگر اثری از آن نیست

دکتر حلیمی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره نقش‌مایه‌ها و گنبد کبود این اثر توضیحاتی ارائه داد: «جلوه‌هایی که ما اینجا می‌بینیم، جلوه‌هایی است که من در طاق‌بستان و سایر جاها دیدم. نقش‌مایه‌هایی که اینجا می‌بینید، نقش‌مایه‌های ساسانی هستند. نقش‌مایه‌هایی است که در طاق کسری و تیسفون دیده‌اید. یادتان بیاید. یک جلوه کوچکی از طاق کسری، همان نقش‌مایه دانشگاه تهران است که چقدر پرمایه است. از آن زمان به دست ما رسیده و هنوز هم مدرن است. هنوز هم برای آینده مفهوم دارد. پر از مفهوم علمی است و نحوه نگاه را نشان می‌دهد.

نکته دیگری هم که در کتاب «فرمانروایان گمنام» بود و با دکتر اذکایی درباره آن صحبت می‌کردیم، برای ما بسیار لذت‌بخش بود. من از ناشرین ارجمند همدان تقاضا می‌کنم، زمینه چاپ این کتاب را فراهم کنند و در اینجا بگذارند تا کسانی که برای بازدید به اینجا می‌آیند، این کتاب را نگاه بکنند. مجموعه افشار این کتاب را چاپ کرده است. ببینند اینجا چه خبر است. ببینند پرویز اذکایی چقدر در نگاه به ابعاد مسلط بوده است. پرویز اذکایی کسی است که نگاهش به ابعاد همه هنرهای علوم مسلط بوده است.

ایشان به گنبد سبز اشاره می‌کند. بالای این مکعب گنبد داشته که در اوایل قرن تخریب می‌شود. من نمی‌دانم. در خیال می‌توانم تصور کنم و این نقش‌مایه‌هایی که به این ظرافت است، نمی‌تواند سقف معمولی داشته باشد. و معمولا معماران بهترین و مفهومی‌ترین آثارشان را در آنجا می‌گذارند. افسوس که این سقف در اوایل قرن از بین رفته است. به اینجا گنبد سبز می‌گفتند. حالا چرا گنبد سبز بوده است؟ البته سبزجامگان بوده که به علویان حسنی وصل می‌شود. سمبولیسم علویان حسنی، رنگ سبز بوده است.

ما پیش از آن که در حدود ۴۰-۵۰ سال پیش این محیط را به هم بریزند و بخواهند شهر را بسازند، در حوالی اینجا در کوچه ای به نام کوچه گنبد کبود زندگی می‌کردیم. پرویز اذکایی هم در همان جا زندگی می‌کرد. من یادم است در انتهای کوچه چشمه ای بود و گنبدی ویرانه داشت که ما میترسیدیم داخل آن شویم. ما اینجا را گنبد کبود و گنبد سبز می‌گفتیم. در گنبد کبود و گنبد سبز نکته‌هایی‌ست که تاریک مانده است. باید محققین همدان، نکته‌سنجان تحقیق و محققان به این‌ها بپردازند که ببینند یعنی چه؟ بگویند این کوچه گنبد کبود، کوچه قاشق تراشان تا به اینجا می آیی، این‌هایی که به هم وصل بودند و بعد به مجموعه اکباتان و بن بازار وصل می شده، کجا بوده است.»

گردونه خورشید در گنبد علویان

سپس محمدحسین حلیمی ضمن نمایش تصویر بزرگ‌نمایی شده یکی از نقش‌مایه‌های گنبد علویان به بیان توصیف این نقش‌مایه و پیشینه تاریخی آن پرداخت: «در این بنا یک سری نقش‌مایه‌های گیاهی و یک سری نقش‌مایه‌های هندسی وجود دارد. کسانی که مسجد جامع اصفهان و به‌خصوص گنبد تاج‌الملک آن را که گنبدی سلجوقی و متعلق به قرن سوم و چهارم است دیده‌اند، می‌بینند که این نقش‌مایه‌ها عینا با همان شدت و حدت و با همان دقت در این بنا کار شده است؛ حتی اینجا پیچیدگی‌هایی دارد که آنجا کمتر دارد. تمام اینها اینجا هست.

اخوی‌زاده، خانم ناهید حلیمی اینجا استخوان خرد کرده است. چون تمام این نقش‌ها را کار کرده است. یکی از طراحان بسیار مسلط ایران نیز که هم شناخت علمی و هم شناخت فنی دارد، به کمکمان آمد. من نمی‌دانم ایشان چطور خودش را شبانه به اینجا رساند و امروز در بین ماست. چه احساسی دارید؟ کارش را خواهید دید. وقتی گفتم هل من ناصر ینصرنی، دیدم بلافاصله ایشان رسیدند، به کمک من آمدند و علاوه بر ناهید، روی نقش‌ها کار کردند.

شما نمی‌دانید، من غرق شادی شدم. من به ایشان نگفتم. نمی‌دانم ایشان شبانه حس کرده که اینجا هست؟ چطور خودش را به اینجا رسانده است؟ به‌خاطر اینکه بیش از همه ما به این نقش‌مایه عشق می‌ورزد و می‌داند درونش چیست. من امروز آن نقش‌مایه را به شما نشان می‌دهم. این نقش‌مایه را نگاه کنید. من جلسات متعددی آمدم اینجا کار کردم. این هنوز تصویر خام است.

شما کجای دنیا این مدل سمبولیسم را دیده‌اید؟ چه کسی این نقش‌مایه‌ها را کار کرده است؟ باید سخنان آقای دکتر پورجوادی را خوب به‌خاطر سپرد که کسانی که به اینجا می‌آیند، چطور به این نقش‌مایه‌ها نگاه کنند. باید عشق بورزند و خوشحالی کنند. برای ما سعادت بزرگی است که امروز اینجا هستیم. برای من این سعادت بسیار بیشتر از زمانی است که در موزه لوور قرار می‌گیرم.

این نقش‌مایه طرح سواستیکا، گردونه خورشید، است. سمبولیسم آن را همه می‌دانند که از کجا آمده است و چقدر قدیمی و چقدر پر مفهوم است. راجع به چه چیزی صحبت می‌کند. و ارتباط آن با عدد چهار، سمبولیسم چهار، آب و خاک و باد و آتش چیست. تازه قبل از آن خورشید. حالا این را وصل کنید به تاریخ ما، به مانویان و تفکرشان، به هخامنشیان و تفکرشان، به اسلامیان و تفکرشان. الله نورالسماوات و الارض از کجا آمده است؟ این در اینجاست. پس گنبد علویان یعنی این.»

میراث نیاکانمان را دریابیم

دکتر حلیمی در ادامه سخنانش ضمن انتقاد از نحوه نگهداری فعلی گنبد علویان بر اهمیت لزوم انجام پژوهش‌های بیشتر و ژرف‌تر بر روی این بنا تاکید کرد: «آقای استاندار، آقای شهردار، آقایان مسئول که در اینجا هستید، چرا گنبد علویان را این‌طور مخروبه نگه داشته‌اید؟ میراث‌فرهنگی چرا آمدید با شلنگ آب ریختید، اینجا را شستید و پاک کردید؟ چرا با کفش آمدیم اینجا؟ در تربت‌جام، هنگامی که وارد می‌شوید، جلوی حیاط فرش انداخته‌اند. همه به احترام تربت‌جام کفششان را درمی‌آورند و می‌روند.

پس همه متوجه شدید که این بنا چیست. ما اینجا این‌همه سرمایه داریم. ما باید این اندوخته، این ثروت ملی، این ثروت نیاکان را درست نگه داریم. و حالا ما در قرن بیست و یکم با این‌همه امکانات نمایشی و امکانات انفورماتیک هستیم. کسانی که اینجا می‌آیند زمان بگذارند، مطالعه کنند و تاریخ بخوانند. عصاره نوشته پرویز اذکایی را نگاه کنند. راجع به این سمبولیسم‌ها بخوانند. بدانند علویان اینجا چه کسانی بودند. بدانند همدان کجاست.

پرویز اذکایی چیزی می‌گفت که من هم شنیده بودم. قدیم، حدود ۷۰-۸۰ سال پیش، بچه‌ها در کوچه محله اشعاری را زمزمه می‌کردند که پرویز اذکایی هم این را ذکر کرده بود: «دلا دوشم دلا دوشم دلا دوش به حق گنبد سبز سیه‌پوش» یعنی چه؟ این شعر را بچه‌ها می‌خواندند و مادرها برای بچه‌هایشان زمزمه می‌کردند. پس این شعار قدیمی‌ست. از کجا آمده است؟ چه‌طور به هم وصل شده است؟ من یادم رفته بود. این را پرویز اذکایی به من یادآوری کرد.»

سمبلی از ایران در گنبد علویان

سپس دکتر حلیمی با نمایش تصویر بزرگ‌نمایی شده نقش‌مایه دیگری از گنبد علویان، درباره ارزش هنری این طرح‌ها و تعدد نقش‌مایه‌ها در این بنا سخن گفت: «دیگر راجع به طاق‌نما صحبت نمی‌کنم. اگر زیاد بخواهم به این نقش‌مایه‌ها بپردازم، با این نقش‌مایه‌هایی که اینجا هست، من خودم تحمل شنیدن آن را ندارم. ما به آنها عشق ورزیدیم. تمام اینها را دقیق کار کردیم. همین ناهیدی که اینجا نشسته، استخوان خرد کرد، کار کرد. حظ کردیم.

این نقش‌مایه‌ها را باز کنید تا همه ببینند. حالا شادی کنید. آقای دکتر پورجوادی شادی کنید. می‌دانید این چیست؟ این نقش، می‌تواند سمبل کشور ایران باشد. این نقش می‌تواند سمبل یک تشکیلات عظیم باشد. ما چند نقش اینجا داریم؟ می‌توانید حساب کنید؟ این تنها یک موتیف است. ضرب در اینجا بکنید. ما چه داریم؟ کاش دانشجویان هنر اینجا بودند که بدانند دنبال چه باشند.

من آن اوایل که دنبال نقاشی بودم، با استاد هنرمان، مرحوم شروه، اینجاوآنجا می‌رفتیم تا نقاشی کنیم. خب دلمان می‌خواست نقاشی کنیم. برف آمده بود و تمام طبیعت را گرفته بود. ما کیلومترها راه می‌رفتیم. نمی‌توانستیم جایی پیدا کنیم. هرچه می‌گشتیم هیچ جا نبود. علتش چه بود؟ کور بودیم. وگرنه زیر پای ما پر از نکته بود. آن وقت ونگوگ این را به ما گفت که زیر پایت را نگاه کن. سزان این را به ما گفت که زیر پایت را نگاه کن. اینها را به ما فهماند که دیدیم لازم نیست جای دور برویم؛ همان گلدان گل که بیرون هست، همان دست ما، لباس ما، همان چهره‌های شما، گوش و بینی شما. همه اینها پر از نکته است. همه اینها مثل یک اسلیمی است. پر از نکته است.»

حفظ گنبد علویان برای سربلندی ایران

دکتر محمدحسین حلیمی سخنان خود را این گونه به پایان رساند: «وقتی این‌طور نگاه کنیم، آن وقت زمانی که می‌آییم و در گنبد علویان قرار می‌گیریم، باید یک‌گوشه بنشینیم و به آن عوالمی که آقای دکتر پورجوادی اشاره کردند، برویم. شاید دستگیرمان شود. اینجا گنبد علویان است. من مقداری روی همین نقش و نگارهای محراب هم کنجکاوی کردم و با این بچه‌ها کار کردیم. می‌دانید در محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان چه دیده‌ایم؟ می‌دانید در محراب ارومیه چه دیده‌ایم؟ می‌دانید در محراب بسطام و محراب تربت‌جام چه دیده‌ایم؟ محراب پیر بکران را که دیگر وقتی آدم می‌بیند، قالب تهی می‌کند.

ما در مقابل این گنجینه هستیم. امروز من از آقای ایرانی تقاضا کردم که این فرصت را به من دادند و از ایشان خیلی ممنونم. من دلم می‌خواست این درد دلم درباره گنبد علویان را با یک عده در میان بگذارم. خوشبختانه اساتید بزرگوار بودند و مسئولین هم حتما گوش می‌کنند. اگر می‌خواهید به خودتان و آینده‌تان، به فرزندانتان، به تاریختان، به گذشته‌تان، به ایران و به سربلندی ایران فکر کنید، باید به اینجا درست بپردازید.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *