*مریم رازانی
*نویسنده
پس از چندینبار تماس تلفنی و شنیدن بوق ممتد از آن سوی خط، ساک حاوی مدارک پزشکیام را برمیدارم و به مطب متخصص مراجعه میکنم. در نگاه اول،…
*محمد فلاح
انگار قاطر بیچاره قطرهای آب شده بود و رفته توی زمین!!!
چشمان «ساشا» به ساعت گرد و غبار گرفته دیواری خیره مانده بود. عقربههای شَل خبر میدادند که چهل و…