آلودگی خاک، آب و چرخه حیات
*حمیدرضا حق نظری
*روزنامهنگار
همواره باغات در تمامی شهرها و روستاها نماد آبادانی هر منطقه محسوب میشدند. این باغات الهامبخش بسیاری از شاعران، ادیبان دانشمندان موسیقیدانان و عرفا بودهاند و همواره در توصیفات خود از این باغات و عناصر موجود آن سخن به میان آوردهاند.
در اغلب شهرهای ایران فرهنگ ایجاد باغ و فضای سبز از دیرباز وجود داشته و مردم تلاش بیوقفه برای ایجاد این باغات کردهاند؛ از سیستم آبیاری و قنات گرفته تا نوع درختانی که در این باغ کاشته میشده است همه و همه دست به دست هم داده است که میراثی گرانبها برای ما باقی بگذارند این موضوع اصلاً به نقطه خاصی از میهن ما تعلق ندارد و حتی این موضوع امری است جهانی و در تمام نقاط جهان چنین اتفاقی رخ داده است البته با کمیت و کیفیتهای متفاوت حتی در حدود سالهای ۱۹۹۴ نظریه باغ شهر توسط «ابنر هاوارد» مطرح شد که این خود نشاندهنده وجود باغات در حاشیه شهرها و تلاش برای حفظ آنها هست.
اما امروزه بسیاری از شهرها و کشورها با موضوعی به نام تغییر کاربری اراضی مواجه هستند به طوری که در حاشیه شهرها، جنگل و مراتع و باغات را تبدیل به اراضی با کاربری مسکونی تبدیل کردهاند اما برای اینکه بفهمیم چرا چنین اتفاقی میافتد نیاز به تامل و بررسی زیادی دارد و جواب به راحتی به دست نمی آید اما در مورد اینکه این ساختوسازها و تغییر کاربریها چه تاثیری بر روی آینده این باغات و اراضی میگذارد میتوان به اجمال سخن گفت و تاثیرات مخرب را از جنبههای مختلف بررسی کرد
معمولا اولین تخریبی و آلودگی که اتفاق می افتد تخریب لایه حاصلخیز خاک است. اغلب به باغات حاشیه شهر مخصوصاً در قسمتهایی که طرح ویلاسازی دارند اجازه ساختوساز حدود ۱۰ درصد از کل مساحت زمین داده میشود که همین موضوع یعنی از دست دادن بیش از ۱۰ درصد از فضای سبز زیرا که لازم است برای دسترسی به این باغات راههایی احداث شود و لازم است بخشی از درختان مسیر از میان برداشته شوند و زمانی که برای ساختمان سازی اقدام به کندن پی میشود بخشی از خاک حاصلخیز برداشته میشود و به جای آن بتنریزی و مصالح ساختمانی جایگزین میشود.
شاید در ظاهر ساده به نظر برسد اما برای ایجاد همین خاک که لایهرویی را تشکیل دهد و دارای مواد آلی و معدنی و هوا است صدها و یا هزاران سال به طول انجامیده تا ما بتوانیم بر روی آن کشت و کار انجام دهیم اما به راحتی با ساختمان سازی و بتن ریزی آن ناحیه از خاک حاصلخیز را از دست میدهیم و متاسفانه زمانی هم که ساختمان تخریب میشود دیگر صدمات حاصله به راحتی قابل جبران نیست و معمولا زباله و نخالههای ساختمانی در همان مکان رها میشوند .
از طرف دیگر در گذشته به دلیل آب رسانی به باغات شبکه عظیمی از قناتها به وجود آمده است که نقش رگهای خونرسان را برای پیکر باغات را بازی میکند. گاه هنگام ساختوسازهای ساختمانی چه در داخل و چه در حاشیه آنها بسیاری از این قناتها کور میشوند و یا اینکه محلی برای ورود فاضلابهای ساختمان میشود اما این مورد بیشتر در باغات حاشیه رودخانهها اتفاق میافتد که فاضلاب خود را در رودخانهها رها میکنند که هم برای باغات و هم جانداران داخل آب و سایر جانداران که از این آب استفاده میکنند، میتواند مضر باشد اما مورد دیگر که بسیار حائز اهمیت است و در بسیاری از بحثها مغفول مانده و تخریب تنها از منظر انسانی بررسی شده وجود یک شبکه عظیم حیات در داخل باغات است که با ساختمانسازی و به خصوص دیوارکشیهای مرتفع به خطر میافتد. در گذشته این باغات محل زندگی بسیاری از جانداران بوده و به دلایل مختلف آنها ترجیح می دادند که در فصول حضورشان در این مناطق زندگی کنند یا اینکه برای تغذیه آنها محل مناسبی بوده است. در این باره نمونههای فراوانی وجود دارد مانند حضور انواع پرندگانی مانند زنبورخوارها یا جغدها در فصل تابستان.
در محیط اطراف ما به خصوص در محیط های طبیعی یا مکانهایی مانند باغات حشرات نقش بسیار حساس و کلیدی دارند و یکی از عوامل اصلی تکثیر گیاهان و درختان هستند و همینطور در غنای خاک نقش بسیار مهمی را بازی میکنند مانند کرم خاکی(Lumbricus terrestris) و یا کرمهایی که وظیفه تجزیه درختان و چوبها را برعهده دارند مانند کرم خراط که البته جمعیت این حشرات اغلب از دو طریق کنترل میشود، اول خزندگان و دوم پرندگان که جمعیت خزندگان نیز توسط دو گروه دیگر یعنی پرندگان شکاری و پستانداران کنترل میشود.
اینجاست که مشخص میشود ساختمانسازیها و دیوارکشیها چه تاثیری بر روی چرخه حیات این باغها خواهد داشت زیرا که با این عمل بسیاری از کریدورها و لانه خزندگان از بین خواهد رفت و از آنجایی که بسیاری از پرندگان تمایل به دوری از انسانها دارند، مهاجرت خواهند کرد و جمعیت حشرات روز به روز بیشتر خواهد شد و دیگر مانند گذشته خزندگان نمی توانند جمعیت حشرات کنترل کنند پس اغلب باغداران روی به استفاده از سموم شیمیایی می آورند که خود پیامی جز آلودگی خاک و آب را در بر نخواهد داشت.