آموزشوپرورش همدان در کجای پازل برنامههای فرهنگی استان ایستاده است؟!
*سید امیر قشمی
*مدیر موزه آموزشوپرورش
به همت بنیاد ایرانشناسی شعبه همدان و ادارهکل میراث فرهنگی، مراسم نکوداشت معلم فاضل و دانشمند استاد «علی جهانپور» محقق برگزیده در نخستین دوره تجلیل از پژوهشگران برگزیده در عرصه ایرانشناسی با حضور مدیران کل میراث فرهنگی، فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر برگزار شد، که در پایان این مراسم از خدمات علمی و پژوهشی ایشان با اهدای لوح تقدیری به امضای «محمدحسین رجبی دوانی» رئیس بنیاد ایرانشناسی کشور تجلیل به عمل آمد.
بدون تردید اینگونه قدردانی و حقشناسیها از شخصیتهای فرهیخته در جامعه، زمینه پرورش و تربیت رجال بعدی را فراهم میکند. نگارنده به سهم خود از همه کسانی که مرزهای فرهنگی را پاس داشته و مرزبانان فرهنگ را حرمت میگذارند، قدردانی و تشکر میکند.
استاد جهان پور عزیز تاریخ زنده، گویا و شفاهی نزدیک به یک قرن آموزشوپرورش است، با وجود اینکه ۸۷ سال از عمر با برکتش میگذرد، اما هنوز هم همچون جوانان پرشور، ایدههایی در سر دارد که به دنبال محملی برای اجرای آنهاست و من این توفیق را داشتهام تا بیشترین بهره و استفاده را از ایدههای ارزنده و رهنمودهای راهگشا و مفیدشان در راهاندازی موزه آموزشوپرورش ببرم.
سخن گفتن درباره استاد علی جهانپور معلمی با کارنامه درخشان و متنوع فرهنگی و اجتماعی که آثاری قابل توجه و تأمل از خود به یادگار گذاشته است، بسیار و مجال پرداختن بدان اندک، این مهم را به وقتی دیگر وا میگذارم.
خوشبختانه امثال آقای جهانپور که شهرت و فعالیت علمیشان با معلمی پیوند خورده است، در آموزشوپرورش کم نیستند؛ نام صدها معلم و دبیر محقق، پژوهشگر و صاحب اندیشه و قلم در آموزشوپرورش که با نگارش، تصحیح و تحقیق و تألیف آثار ارزشمندی از خود به جای گذاشتهاند کافی است تا در صورت توجه و برنامهریزی، مدیران فرهنگی کشور و وزارتخانه، با بهرهگیری از این ظرفیت عظیم، آموزشوپرورش را به مرکز تصمیمگیری کلان کشور تبدیل کند.
اما آنچه مرا به نگاشتن این سطور وا داشت، حضورنداشتن مدیرکل آموزش و پرورش و دیگر مدیران آموزشوپرورش استان در این مراسم بود.
اطلاعنداشتن و حضور مدیران آموزشوپرورش چه در حال و چه گذشته در اینگونه برنامهها که با محوریت معلمان و پیشکسوتان آموزشوپرورش برگزار میشود، این سوال رابه ذهن متبادر میکند که آموزشوپرورش در کجای این پازل قرار دارد؟
به جرأت میتوان ادعا کرد که بسیاری از مدیران سالهای اخیر آموزشوپرورش، نه تنها شناختی از این استاد ندارند، بلکه آماری از معلمان اهل هنر و قلم خود را هم ندارند.
سوال دیگر آنکه، به راستی آموزشوپرورش با وجود در اختیار داشتن سالنهای اجتماعات متعدد و مجهز، تاکنون چند مراسم نکوداشت برای معلمان اهل محقق و هنرمند خود برگزار کرده است؟ یا چه تعداد برنامه رونمایی کتاب از تألیفات همکاران پیشکسوت و یا شاغل داشته است؟ تاکنون در چند مراسم رونمایی کتاب از همکاران که تعداد آنها هم کم نبوده، حضور داشتهاند؟ چه اثر و یا کتابی از تألیفات همکاران را مطالعه کردهاند؟ یا حداقل، آیا آموزشوپرورش آماری از کتابهایی که توسط همکاران منتشر و روانه بازار میشود را در دست دارد؟ چند نمایشگاه از آثار معلمان هنرمند دائر کردهاند؟ چه تعداد از دبیران و معلمان جوان و کسانی که با تعلیم و تربیت نسل آینده سر وکار دارند با این معلمان و آثار آنان آشنایی دارند؟
دردمندانه باید براین وضع تأسف خورد که امروزه در آموزشوپرورش نسلی میآید و میرود، بیآنکه نسل همکاران بعد از آن حتی بدانند که نسل پیش از خود چه خدماتی انجام داده است و چه راههایی طی نشده را طی کردهاند.
در خاتمه این یادداشت پیشنهاد میشود آموزشوپرورش به منظور شناسایی و معرفی معلمان نسبت به ایجاد بانک اطلاعات، اسامی همکاران نویسنده و هنرمند اعم از خوشنویس، نقاش، موسیقیدان وتئاتر اقدام کرده و با برگزاری مراسم باشکوه تجلیل از یا رونمایی از آثار معلمان و پیشکسوتان با حضور معلمان و دانشآموزان حداقل هر سه ماه یک بار (فصل فرهنگی) با نظر تیمی از کارشناسان آموزشوپرورش معلمان فرهیخته از این دیار را قدر بشناسند و حق بگزارند.