الهَفْتُ الشَّریف
محمد سوری پژوهشگر
از انتشار نخستین شمارۀ همداننامه حدود هفت سال میگذرد. حسین زندی در آغازِ اولین «یادداشت سردبیرِ» خود بهدرستی نوشته بود: «انتشار نشریه از دشوارترینِ کارهاست؛ بهویژه در کشور ما که گفته میشود روزنامهنگاری، راه رفتن بر لبۀ تیغ است.» ولی دشوارتر از انتشار نشریه، تدوامِ انتشارِ آن است. کم نیستند نشریاتِ ارزشمندی که در عُنفُوان شکوفایی و ثمردهی، جوانمرگ شدند. حالا پساز هفت سال تلاش مداوم باید به دستاندرکاران همداننامه تبریک گفت که توانستند هفتهنامه را در این سالهای دشوار و غمبار سرِ پا نگه دارند. من که خودم را یک همدانیِ دور از وطن میدانم، کمتر از یک سال است که با این نشریه آشنا شدهام و کمکم دارم به خوانندۀ پروپا قرص آن تبدیل میشوم و گاه تأسف میخورم که چرا اینقدر دیر از وجود آن خبردار شدم. همداننامه یاد الوند را برای من تازه میکند و این بیتِ منسوب به عینالقضات همدانی را یادآور میشود:
اَلا لَیْتَ شِعری هَلْ تَرَی الْعَیْنُ مَرَّهً ذُریٰ قُلَّتَیْ اَلْوَنْدَ مِنْ هَمدان
(ای کاش میدانستم آیا چشمانم بار دیگر قلههای الوندِ همدان را خواهند دید یا نه)
برای من، آشنایی با همداننامه یکی از ثمرات تحقیق دربارۀ تاریخ عرفان در همدان بود. حدود شانزده سال پیش، از روی اتفاق با نسخۀ خطی کتاب روضه المُریدین روبهرو شدم و دربهدر دنبال نویسندۀ آن میگشتم. نویسندۀ آن کتاب یکی از بزرگترین عارفانِ تاریخ همدان بود به نام ابنیزدانیار همدانی که تقریباً هزار سال پیش از دنیا رفته است. در آن زمان هنوز چیزی از احوالاتش نمیدانستم، ولی ازپسِ جستوجو در منابعِ کهن، آگاهیهای بسیاری از او به دست آوردم و همۀ این آگاهیها را زیرنظر استادم آقای دکتر نصراللّٰه پورجوادی، در مقدمۀ روضه المُریدین درج کردم. کتاب ابنیزدانیار پارسال چاپ شد و علی دهباشی، امیرِ بخارا، تصمیم گرفت شبی از شبهای بخارای شریف را به ابنیزدانیار همدانی اختصاص دهد و این همان شبی بود که مرا با حسین زندی، سردبیر همداننامه، پیوند داد. زندی به شب ابنیزدانیار همدانی آمده بود تا گزارشی از سخنرانیهای آن شب را در همداننامه بیاورد. من گزارش آن شب را ـ که نوشتۀ بانو زهرا کُرد خبرنگار همداننامه بود ـ پیشاز انتشار خواندم و کمی دستکاری کردم و میپنداشتم دیگر کارم با همداننامه تمام شده است، ولی این تازه اول عشق بود و در و دیوار گواهی میدادند که مرا با همداننامه کاری هست. پساز آن ارتباطم با همداننامه بیشتر شد و امیدوارم بیشتر هم بشود. هفتسالگی بسیار مهم است و «قدرِ» آن عزیز است. «هفت» عددی مقدس است و باید آن را به فالِ نیک گرفت. چهبسا به همین سبب، یکی از بزرگانِ ایرانیتبار بیش از هزار سال پیش نام کتابش را «الهَفْتُ الشَّریف» گذاشت.
قم / ۲۶ دیماه ۱۴۰۳