*دکتر پرویز اذکائی
پس از انقلاب (۱۳۵۷) در شهرهای مراکز استانهای کشور، مجلات و نشریات به اصطلاح «محلی» به طور ادواری آغاز به طبع و نشر نمود. پیش از آن، مجلات یا فصلنامهها و نشریات محلی غالباً فرهنگی و ادبی (تخصصی) از طرف دانشگاهها و دانشکدههای ادبیات شهرهایی که این نهاد در آنها پدید آمده بود (مانند: تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز) انتشار مییافت. اما در کنار آنها طی چند سال اخیر، بانی و ناشر یا حامی این گونه نشریات، نهادهای دولتی و مدنی یا فرهنگی بودهاند. (مانند ادارات ارشاد، شهرداریها و یا میراث فرهنگی) که البته گردانندگان و مباشران همینها شخصیتهای علمی- ادبی و فرهنگی شهرها، ادیبان و نویسندگان محلی و ساکن در آنها بوده و هستند.

یکی از شهرهای نامدار ایران زمین، باستانی و مذهبی، ادیب پرور و هنر آفرین همانا کاشان است. وصف وصیت جمیل آنجا و ذکر بزرگان و ادیبان و فرهیختگانش که مشار با لبنان و از زمره مشاهیر میهنند، در این اشارت نگنجد.
لیکن در حال حاضر نمیتوان از جمله ایشان، از استاد ادیب اریب آقای حسن عاطفی (دامت افاداته) یاد نکرد، و از فرزند فرهیخته برومند جناب افشین عاطفی، که در جزو آثار و مآثر آن خاندان یکی همانا مجله فصلی و محلی «نامه کاشان» به همت و کوشش وی از طرف کتابخانه کاشانشناسی آیتالله غروی (تاکنون ۱۰ شماره) صورت طبع و نشر یافته است.
کاشان جزو استان اصفهان، با آن که مثل همدان دعوی «پایتخت تاریخ و تمدن» نداشته، در خصوص طبع و نشر فصلنامه محلی به مراتب از همدان پیشرو و برجستهتر بهنظر میرسد.
در اینجا، تنها، آقای حسین زندی، نویسنده منفرد صرفاً به صرافت طبع و علاقمندی و وطندوستانه هر ۵ سال یکبار(؟!) با مرارت یک شماره نشریه مادستان گردآوری و به هزینه شخصی چاپ میکند (که تا حال شماره دومش در نیامده) و کسی هم به قول همدانیها به او نمیگوید: «علی بک خرت به چند؟» باری، چون دوست عزیزم آقای علی بنی کاظمی (کاشانی) از نویسندگان «نامه کاشان» از من خواسته است چیزی در «نقد و بررسی و کارنامه» آن نشریه بنویسم، این سطور را در تقریظ و ستایش آن نامه گرامی، تحسین و تمجید صاحب قلمان و پژوهندگان ارجمند رقم میزنم؛ همواره تندرستی و بهروزی و توفیق ایشان را آرزومندم.