تربیت گوش و هوش شنیداری

0

تربیت گوش و هوش شنیداری

سیما رضا پور / مدرس و نوازنده موسیقی

 

هنر موسیقی اگر چه دارای ساختار مشخص و تعریف شده‌ای در شیوه‌های مختلف با فرهنگ‌های موسیقایی ملل دیگر، متفاوت است، اما ذائقه شنیداری نسل‌ها همواره درحال تغییر بوده است و تربیت درست شنیداری موسیقی به‌خصوص در میان هنرمندان و مدرسان موسیقی با این تغییرات، اهمیت ویژه‌ای دارد. همان‌طور که می‌دانیم در هنر، به‌طور مثال در ادبیات تغییر حروف و یا در موسیقی، تغییر نت‌ها وجود ندارد، اما تغییر کلمه و جمله، یا همان خلق و آفرینش را داریم. در کشورهای مختلف مانند هندوستان و ژاپن که من شاهد آن بودم موسیقی را از شنیداری هوش گوش موسیقایی شروع می‌کردند که نتیجه آن تربیت هنرمندان آهنگساز، ترانه سرا، رهبر ارکستر، معلم موسیقی، تحلیلگر و منتقد موسیقی، صدابردار و خواننده بود. نکته جالب این بود که دانشجویان علاوه بر واحدهای دانشگاهی موسیقی، چندین واحد در مورد تربیت گوش و هوش شنیداری پاس می‌کردند.

 

مراکز پژوهشی موسیقی از زمان بارداری مادر، آهنگ‌های مختلف را برای جنین از هفت ماهگی برای تقویت شنیداری موسیقی کودک در حال رشد می‌گذاشتند و عکس العمل آن را در شکم مادر می‌سنجیدند و آینده آموزش موسیقی کودک را براساس این یافته ها، برنامه ریزی و اجرایی می‌کردند.

 

متاسفانه در ایران به دلیل استفاده نامناسب از تکنولوژی زمانی که صنعت دیجیتال در موسیقی رشد بیشتری کرد، یکی از آسیب‌هایی که در شنیدن موسیقی اتفاق افتاد دقت نکردن به شنیدن موسیقی با گوش بود. معمولا پس از چند دقیقه اگر یک اثر موسیقی مورد رضایت ما نباشد آن را عوض می‌کنیم و اثر دیگری را گوش می‌دهید. باید توجه داشت که تربیت هوش شنیداری نوآوری موسیقی را خلق می‌کند و با توجه به تغییر ذائقه‌ها، تلفیقی از موسیقی نوستالژیک و امروزی را خلق می‌کند. زمانی که درست بشنویم درست خلق می‌کنیم. توجه نکردن به تربیت شنیداری متاسفانه نسل جدید را از موسیقی نوستالژیک و اصولی و پایه ما دور کرده است و این چیزی است که کمتر در کشورهای دیگر می‌بینیم. در گذشته به دلیل نبودن رسانه‌های اجتماعی و ارتباطات، امکان ارتباط و شنیدن موسیقی کشورها دیکر کمتر بود. اما امروز ما شاهد همنوازی سازهای مختلف کشورها در ارکستر‌ها بدون توجه و شناخت لازم به ریشه‌های فرهنگی هر کدام از این فرهنگ های موسیقی هستیم. انتظار می‌رود واحدهای دانشگاهی به گونه‌ای انتخاب و آموزش داده شود که طبق استاندارد جهانی آموزه‌های دانشجویان در زمان فارغ‌التحصیلی متفاوت و به گونه‌ای باشد، که یک فارغ‌التحصیل موسیقی حداقل گوش شنیداری قابل قبولی را داشته باشد ‌.

 

امروز وقتی یک دانشجو از دانشگاه موسیقی فارغ‌التحصیل می‌شود بار علمی و نوازندگی حرفه‌ای را ندارد و بیشتر به صورت تجربی و صرفا با اتکا به نت و نه درک موسیقی با شنیدن، به فراگیری موسیقی پرداخته است و این به خاطر فقدان یک نگاه آموزشی درست به‌خصوص در بخش‌های شنیداری آن است. به نظر می‌رسد توجه بیشتر به شنیدن موسیقی به‌خصوص در مراکز آموزش چون دانشگاه‌ها می‌تواند زیرساخت آموزشی موسیقی را به‌ویژه در پروسه آموزشی موسیقی کودک و تربیت هوش و گوش شنیداری، به سامان مناسبی برساند. ‌یادمان باشد هنر موسیقی را با گوش کردن می‌توان فراگرفت و در این پروسه فراگیری موسیقی، گوش، چشم آموزش موسیقی است .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.