جستاری بر کتاب
«کین توزی»
ماکس شلر
ترجمه: صالح نجفی/ جواد گنجی
یلدا خاکباز
ماکس شلر (۱۸۷۴-۱۹۲۸) در سنت پدیدارشناسی در میان فیلسوفان عمده قاره آلمان در اوایل قرن بیستم مورد احترام و نادیده گرفته شده بود. مشاهدات و بینشهای او در مورد «شکل خاص نفرت انسانی» و پدیدههای اجتماعی و روانشناختی مرتبط، مبنایی توصیفی برای مفهوم فلسفی او از «کینه» فراهم کرد. شلر در سال ۱۹۲۸ بهطور غیر منتظرهای بر اثر حمله قلبی درگذشت. استنباط از افکار او از آن زمان همواره علاقه و بحث در مورد موضوعات مختلف را برانگیخته است. آثار او در فهرست کتاب سوزان نازیها قرار داشت.
بهعنوان مفهومی که به مطالعه اخلاق تعلق دارد، کینه توزی بیانگر فرآیند متضاد اخلاق غیررسمی ارزشهای شلر است. اما همچنین میتوان گفت که کینه توزی به یکباره تاریکترین و همچنین روانشناختیترین و جامعهشناختیترین موضوعات شلر است که نشاندهنده بسیاری از یافتههای بعدی در آن علوم اجتماعی خاص است.
خرد عامیانه با شناختن کینه توزی بهعنوان یک چرخش ذهنی خودشکسته که غیرمولد و در نهایت اتلاف وقت و انرژی است، به معنای شلر نزدیکتر میشود. بلوغ به بسیاری از ما میگوید که تنفر پایدار به فرد نفرتانگیز بسیار بیشتر از هدف نفرت ما آسیب میزند. نفرت پایدار با جلوگیری از پیشرفت رشد عاطفی فراتر از احساس درد که به نوعی توسط کسی یا چیزی که منفور است (یعنی شخص دیگری، گروه یا طبقه ای از افراد) به بردگی میکشد.
خواستگاه کین توزی مرتبط است با گرایش به مقایسه خود با دیگران. هریک از ما والا یا عادی، نیک یا بد دایما ارزشهای خود را با ارزشهای دیگران قیاس میکند. هرگاه برای خود سرمشق یا قهرمانی برگزینیم به نحوی از آنجا ناگزیر از چنین مقایسهای میشویم. هر نوع حسادتی، هر نوع جاهطلبی و حتی کمال مطلوبی همچون اقتدا به مسیح مملو از چنین قیاسهایی است. نمیتوان با گئورک زیمل هماندیشه بودکه میگوید: «انسان والامنش نمیخواهد خود را با هیچکس قیاس کند.» کسی که از هرنوع قیاس کردنی خودداری میورزد والا نیست. یک غریب الاحوال به معنای گوتهای کلمه است. در کتاب کین توزی ماکس شلر درباره پدیدارشناسی و جامعهشناسی کین توزی ارزشهای داوری اخلاقی نوع نگاه اخلاق مسیحی و کین توزی، مقوله عشق مدرن و کین توزی با نگاه و ترجمه روان و سلیس صالح نجفی و جواد گنجی که انتشارات ثالث آن را چاپ کرده است آشنا میشویم. شاید پرسش این باشد کین توزی دقیقا چیست؟ از نگاه این پرسش سه لایه دارد.
کین توزی قسمی احساس لاعلاج ودائمی نفرت وتحقیراست که در برخی افراد و گروهها روی میدهد کین توزی ریشه در ناتوانیها یا ضعفهایی به همان پایه لاعلاج دارد که افراد یا گروههای مزبور خلاصی از آنها ندارند. این ناتوانیها نگرشهای عاطفی فردی یا جمعی پدید میآورند که در همه حال منفیاند. ممکن است در کل یک فرهنگ، یک عصر و سرتاپای یک نظام اخلاقی رخنه کنند. احساس کین توزی به داوریهای اخلاقی نادرستی درباره دیگر کسانی که از این احساس بریاند، میانجامد این قسم داوریها در بسیاری موارد با دعویهای شتابزده و گاه تعصبآلودی مبنی بر صادق بودن همراه میشوند. که زاده ناتوانی مولد این احساس است.
هر احساس کین توزی که از ناتونی فرد یا گروه دچار کین توزی برمیخیزد با احساس پنهان بیارزش شماری خود در قیاس با دیگران همراه میشود. ناهمانندی توانفرسا میان فرد یا گروه کین توز و دیگر مردمان موجب اختلال در تجربه ارزشها و همه احساسهای گره خورده با این ارزشهای بیسامان و آشفته میگردد. حالت کین توزی دائمی کاملا متمایز است از واکنشهای غضبآلود یا فوران ناگهانی غیظ و خشم.هرگاه احساس ملالآور و کسالتبار کین توزی به یمن انتقام و مقابله به مثلی موفقیتآمیز ارضا شود و به خرسندی رسد، دیگر به معنای دقیق کلمه کین توزی در میان نخواهد بود.هدف شلر در این رساله بررسی کین توزی به منزله یکی از واحدهای تجربه و عمل است. کین توزی هرآینه تجربه کردن و باز زیستن مکرر یک واکنش منفعلانه عاطفی شخصی به شخصی دیگر است. باززیستن مستمر آن عاطفه، آن را هرچه ژرفتر در اعماق شخصیت فرو میبرد واما در همان حال آن را از ناحیه عمل و بیان شخصی دور میکند. کین توزی فقط یادآوری ذهنی حالتی عاطفی و رویدادی که عاطفه مزبور بدان واکنش نشان داده نیست. کین توزی تجربه مجدد خود آن عاطفه است.