جعفر جامه بزرگ شاعر و حقوقدان همدانی از دنیا رفت

0

جعفر جامه بزرگ شاعر و حقوقدان همدانی از دنیا رفت

حسین زندی

جعفر جامه‌ بزرگ فروردین ماه ۱۳۳۹ به دنیا آمد و ۲۹ مهرماه ۱۴۰۳ به علت عفونت ریه در بیمارستان بهشتی همدان از دنیا رفت. او از دوره نوجوانی به کتاب و فعالیت‌های فرهنگی علاقمند شد. فعالیت‌های هنری از جمله تئاتر را دهه پنجاه با دوست درگذشته‌اش پرویز چهاردولی از کانون پرورش فکری آغاز کرد و از مربیانی چون «صدیق تعریف» بهره برد. در آستانه انقلاب جذب فعالیت‌های سیاسی شد و خیلی زود پس از آزادی از زندان از این فعالیت‌ها فاصله گرفت، اما همچنان علاقه‌اش به فرهنگ و هنر را حفظ کرد.

او تجربه‌ای در نوشتن نمایشنامه، کارگردانی تئاتر و نقد داشت اما به صورت حرفه‌ای شعر گفتن را تا آخر عمر رها نکرد. جعفر جامه بزرگ بعدها در رشته حقوق تحصیل کرد و خیلی زود به یکی از وکلای خوشنام و معروف همدان بدل شد. اگرچه انتخاب این شغل برای امرار معاش بود اما بسیاری از پرونده‌ها از جمله پرونده فعالان اجتماعی و رسانه‌ای را رایگان می‌پذیرفت. بارها شاهد بودم که در بیشتر پرونده‌ها پیش از پیگیری قضایی به دنبال حل مسئله بود.

او رفیقی با مرام، انسانی عاشق و به قول معروف دست‌ودل‌باز و سفره‌دار بود. در طول این سال‌ها همواره از دوستانی که نیاز مالی داشتند دستگیری و حمایت می‌کرد. در فعالیت‌های فرهنگی نیز حامی فعالان این حوزه بود. باغ و خانه او محل دیدار و گردآمدن دوستانش بود. جعفر جامه بزرگ به تنهایی یک انجمن فرهنگی بود و نقطه پرگار فرهنگ‌دوستان بود و بسیاری از اهالی فرهنگ هنر شهر با او دمخور بودند و به منزل و باغش رفت و آمد می‌کردند.

او انسانی شوخ طبع و باجنبه بود و هرگز از شوخی‌های دوستان ناراحت نمی‌شد. همیشه با شوخی به او می‌گفتم تو مهم‌ترین شاعر امروز همدان هستی و امروز هم معتقدم جعفر ذاتا شاعر بود و شاعرانه زندگی می‌کرد، حتی اگر شعر نمی‌گفت. مدام با او درباره چاپ شعرهایش سخن می‌گفتم اما به شوخی از کنار این موضوع می‌گذشت. امیدوارم آثار او به زودی چاپ شود. یادگار و میراث جعفر، افزون بر شعرهای لطیف‌اش، خاطرات خوشی است که در ذهن دوستان و دوستدارانش مانده است.

رفتنش باور کردنی نیست، اما گویی مرگ شوخی ندارد.

یادش گرامی

پیکر این انسان نازنین روز چهارشنبه در باغ بهشت همدان به خاک سپرده خواهد شد.

***

 

چرا معوج شده‌ای جعفر

مگر ما سرو شیراز

و تک درخت

خانه دوست نبودیم

این پرتره شکسته اشکال

کی

شبیه تو

شبیه

عشق ما بود

تو را در اضلاع شکسته آیینه‌ها کجا پیدا کنم؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.