خرد پیشِ جانِ تو جوشن کناد
علی سحابحیدر شعار
در این مدت اندکی که بنده با همداننامه آشنا شدهام و ارتباطی که با آقای زندی برقرار کردهام، این مطلب چون کوه تراشیِ فرهاد بر بیستون، بر قلب ما حک شد که هرکسی هرطور که شده باید برای حفظ فرهنگ سرزمین خود تلاش کند و در این راه پر افتخار و پر شکوه، در حد توان خود قدمی بردارد. اگر بنده بخواهم که همداننامه را تشبیه به یک اثر کنم، آن را به شاهنامه تشبیه میکنم؛ زیرا شاهنامه، حافظِ فرهنگ ایران است و مانع از فراموشی فرهنگ پر اصابت و اصالت ایرانی شد، همداننامه نیز در راستای حفظ خردهفرهنگ ها تلاش میکند و از شناساندن فرهنگ ایران هم دریغ نمیکند. آقای زندی که سردبیری همداننامه را بر عهده دارد، فردی کاملا عاشق و علاقمند به کاری است که انتخاب کرده است. در این روزگار که کمتر کسی کتاب میخواند و در حفظ فرهنگ خود کاری میکند، به جرأت میتوانم بگویم که آقای زندی، یکتنه، بار تمام مردم استان همدان را در راستای حفظ و شناساندن فرهنگ، به دوش کشیده است.
آقای زندی و همداننامه به همت دوستان، صدای مردمی هستند که صدای فریادشان به گوش مسئولان نمیرسد؛ مردمی که از جزئیترین مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری، اقتصادی و… رنج میبرند اما کسی نیست که دادخواهی آنها را بشنود که در این حال، همداننامه صدای مردم در تمام این مسائل شده است تا شاید فرجی حاصل شود و مسئولان بشنوند. آقای زندی بدون هیچ چشمداشت و غرضی در این زمینه فعالیت میکند و تنها یک غرض دارد : صدای مردم بودن ؛ کاش مانند همداننامه، هفتهنامه های دیگری نیز در سطح کشور داشتیم تا تکانی به صندلی مسئولین بدهند و آنها را از خواب ناز بیدار کنند.
امیدوارم که سالیان درازی، همداننامه با همین شور و اشتیاق و همت آقای زندی و البته دیگر دوستان، این مسیر پر فراز و نشیب را ادامه دهد و از آتش مشکلات، سیاوشوار بیرون درآید.
در آخر هم دعایی در حق آقای زندی و دیگر دوستان از حکیم فردوسی میخوانیم:
همیخواهم از کردگار جهان
ز روزی دِهِ آشکارِ نهان
روانِ تو دارنده روشن کناد
خرد پیشِ جانِ تو جوشن کناد