*محمد افشار
*فعال فرهنگی
مرگ دوست گرامیمان سعید دینی بیشتر از هر تاسف و غم، خشم را در ما برانگیخت. مرگی دور از انتظار که جور زمانه مسببش بود. سعید از جنس آدمیان شریفی بود که مانندش در بین همنسلانش و نسلهای بعد از آنان بسیار کم پیدا میشود. وجه مشترک این انسانهای کمیاب از خود گذشتگی است، آنچنان که خود را و عمرشان را وقف همگان میکنند؛ درست برخلاف اکثریتی که دودستی کلاه خود را چسبیدهاند و نیمنگاهی هم به داشتههای دیگران دارند. اکنون این خشم است که در سرتا پای وجود ما موج میزند، مایی که چنین انسان شریف و کمیابی را به بدترین شکل ممکن از دست دادیم. سعید به جنگ اژدهای هفت سر روزگار رفته بود و در این میان تنها سلاحش همان انسانیتش بود، ای دریغ که آدمیان در این نبرد نابرابر از پیش بازندهاند.
سعید کوهنوردی قابل بود شاید تا سالیان سال هم کسی نتواند کارهایی که او کرد را انجام دهد.نباید بر حال ما زار گریست؟ مایی که قهرمان این چنینی را اسیر جاده و نان شبش کردیم! در کشورهای دیگر که هیچ اگر او در شهر دیگری زندگی میکرد احتمالا وضع این چنین نبود، همان داستان قدیمی بیمهری ما با داشتههایمان. اگر و اما زیاد است خوردوی ناایمن، جاده نامطمئن که اگر نبودند عزیزانمان را این چنین به دل خاک نمیسپردیم.
وجه مهم زندگی سعید توجه او به اهدافش به دور از هیاهو و در عین گمنامی است. او در زمینههای محیط زیست، اجتماعی، ورزشی و هنری فعال بود. در تمامی این زمینهها در حد توانش کار کرد و موفق بود و در طی این سالیان تلاشش را معطوف به حصول نتیجه کرد نه مطرح شدن خودش. باز هم هرچه نگاه میکنم افراد مانند او کمیابند. همین روحیات باعث تاثیرگذاری او شد. ترویج کتابخوانی، فعالیت اجتماعی و مطالبهگری بخشی از نتایج فعالیتهای او بود. امیدوارم پس از او راهش را ادامه دهیم.