در ستایش فریادگر شهر

در ستایش فریادگر شهر

زهره رحیمی کنشگر سیاسی همدان

سعادت و افتخاری‌ست که فرصت قلم‌زدن در باب «همدان‌نامه»، با دعوت بزرگ‌منشانه دوستان دست‌اندرکار برای من رقم خورد.

همدان‌نامه، به‌عنوان یک رسانه در عصر تنگنا و آشفتگی‌ یک پدیده است. همدان‌نامه به‌عنوان یک نشریه محلی یک پدیده است. و همدان‌نامه به‌عنوان نهادی که افرادی جان‌شیفته چون حسین زندی و همکارانش آن را با تمام دشواری‌ها و موانع سر پا نگاه داشته‌اند، یک پدیده ارزشمند دیگر.

تلاش می‌کنم در این یادداشت کوتاهم همه این موارد را با هم ببینم. آنچه در این سال‌ها با وجود همدان‌نامه در ذهنم شکل می‌گیرد، چندین تاثیر شگرف و ارزشمند است که به ترتیب اشاره می‌کنم. نخست این‌که به‌عنوان یک نشریه محلی، نقش بسیار موثر و پررنگی در اطلاع‌رسانی و آگاهی فزاینده شهروندان همدان نسبت به مسائل روز و مسائل شهری بازی کرده است. دغدغه‌هایی که تیم گرداننده این رسانه دارند، به‌طور قابل ‌توجهی مسائل و معضلاتی را نشانه می‌رود که بسیاری از ما به‌عنوان شهروند، مایلیم به آن‌ها پرداخته شود‌ یا مورد واکاوی و تحلیل دقیق‌تر و تخصصی قرار بگیرد.

همدان‌نامه به‌واسطه رویکرد فرهنگی عوامل تهیه‌کننده‌اش از دید من در ایجاد و تقویت و تثبیت هویت شهری همدانی‌ها هم، بسیار نقش آفریده است. به زعم من، این نشریه در شناخت و ارتباط با شهر و ایجاد و تعمیق احساس تعلق شهروندان به شهر، در حد خویش کامیاب بوده است.

همدان‌نامه فراتر از مسائل و نیازهای محلی و استانی در بسیاری موارد به موضوعاتی می‌پردازد که مسئله ملی و حتی جهانی هستند و رفتارهایی از شهروندان را آماج می‌کند که هر خواننده در هر نقطه از ایران می‌تواند از خواندن آن، سود ببرد. چنین مسیری باعث شده که همدان‌نامه در رفتارهای اجتماعی خوانندگان، نقش و عاملیت خود را تعریف و محقق کند.

از سوی دیگر در هر شماره از این نشریه شاهد هستیم که فرهیختگان و فرهنگیان و فعالان و دلسوزان شهر دست به قلم می‌شوند و در خلق آن شماره یاری می‌رسانند. لذا از این‌که این نشریه توانسته به کانونی برای بیان نظرات و در عین‌حال همبستگی و قرابت این نیروهای دغدغه‌مند تبدیل شود و در ادامه حضورش، به طبع همبستگی مدنی و شهری را فراهم کند، به داشتن چنین نشریه‌ای در شهرم می‌بالم.

نکته مهم دیگری که مایلم مورد تاکید قرار دهم و در باب هر نشریه محلی از جمله همدان‌نامه، که از عهده آن خوش برآمده، صدق می‌کند این که در روزگار بارش اخبار منفی و استیصال از چگونگی مواجهه با آن‌ها، این نهاد می‌تواند در درجه نخست نوعی تاثیر عمومی سازنده بر افکار عمومی و در درجه دوم ایجاد روحیه مثبت همکارانه و پیگیرانه برای برخی معضلات را ترسیم کند. همدان‌نامه به واقع جایگاه مرجع و همزمان پناهگاهی را دارد که در برخی رویدادهای تلخ، شهروندان می‌توانند برای برخورداری از تحلیل دقیق‌تر یا چاره‌گزینی یا پیگیری دلسوزانه مسئله، به آن روی آورند.

بدون شک چنین نشریاتی علاوه بر اینکه بر فضای فرهنگی و اجتماعی و مدنی شهر و استان تاثیری به‌سزا می‌گذارند، حتی با تعامل و ارتباطاتی که با سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران شهری برقرار می‌کنند، بر رفتار و تصمیمات ایشان نیز قطعا بی‌تاثیر نخواهند بود.

شخصا به‌عنوان یک کنشگر سیاسی و مدنی که رسانه‌ها را یکی از قطعات پازل قدرت مدنی تلقی می‌کنم، وجود و ثبات و دوام چنین نشریه‌هایی را به نوعی تحکیم ارزش‌هایی چون مردم‌سالاری و مشارکت تلقی می‌کنم. بر هیچ صاحب خِرد و تلاشگری پوشیده نیست که بدون تردید این مجموعه ارجمند، با وجود دشواری‌ها و موانعی که بر ساحت رسانه سایه انداخته است، آن‌چنان مومن و توانمند بوده که دوام و پایداری خویش را تا این مقطع پاس داشته است.

امید که بماند، سربلند بماند و تاریخ‌ساز باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *