روایتهای ردیف موسیقی ایرانی و آوانویسی آن
علی پاشا رجبلو / مدرس موسیقی
به بهانه انتشار بخشی از روایت «ردیف میرزا عبدالله» از استاد ابوالحسن صبا
فرهنگ موسیقی ایران زمین در طول قرنها و یا حتی به جرات میتوان گفت، هزارهها براساس یک نظام قانونمند رشد و تکامل کرده است و ساختار آن به گونهای است که فراگیری و آموزش آن به صورت شفاهی یا سینه به سینه صورت میگیرد. البته در اغلب فرهنگها حتی بسیاری از فرهنگهای موسیقایی غرب، هدف از آوانویسی موسیقی برای یادآوری و حفظ آن و در نهایت به عنوان یک منبع کمک آموزشی یا برای مطالعه و پژوهش انجام میشود. از سویی به علت ساختار موسیقی ایرانی که بر پایه بداههنوازی است و از اهمیت ویژهای نیز برخوردار است، نمیتوان قبل از اجرا، موسیقی ایرانی را آوانویسی کرد. در موسیقی غرب ابتدا قطعهای نوشته و سپس اجرا میشود،اما در موسیقی مشرق زمین و بهویژه در موسیقی ایران ابتدا اجرایی صورت میگیرد و در جهت حفظ و ثبت آن و همانطوری که در بالا اشاره شد، برای پژوهشهای بعدی آوا نویسی میشود.
در این شرایط طبیعی است که ردیف موسیقی ایرانی که توسط استادان گذشته آموزش داده شده و میشود، تفاوتهایی با هم در روایت داشته باشند .گاهی گوشهای در یک دستگاه مختصر و یا آن گوشه و یا گوشههای دیگر در دستگاه و آواز دیگر گستردهتر است. گاهی نیز گوشهای مانند «غم انگیز» در یک ردیف ممکن است در آواز ابوعطا باشد و یا همین گوشه در روایت استاد دیگری در آواز دشتی قرار گرفته باشد. حتی ممکن است یک استاد موسیقی به علت زیبا شناختی که ویژه خود اوست گوشهای را در چیدمان ردیف نداشته باشد و این به معنای این نیست که از آن مطلع نبوده است.
اخیرا بخشی از دست نویسهای آوانگاری شده روایت ردیف میرزا عبدالله توسط استاد ابوالحسن صبا به چاپ رسیده است. در اینکه این روایت از لحاظ تاریخی و ارزش موسیقایی میتواند بسیار مهم باشد، شکی نیست اما همانطوری که گفته شد آنچه مهم است، باید شیوه آموزش بر اساس سینه به سینه یا شفاهی باشد. یعنی این روایت مکتوب و روایتهای مکتوب دیگر که توسط استادان یا کسانی که این روایتها را آوانویسی کردهاند، میتواند به عنوان یک مرجع آموزشی مورد استفاده قرار گیرد و نه برای آموزش خط به خط ردیف آوانویسی شده.
و پایان سخن اینکه همه روایتهای موسیقی ایران به شرطی که با شیوه درست و بر پایه آموزش شفاهی باشد، میتواند مورد استفاده هنرآموزان و هنرجویان قرار گیرد و لازم است و میتواند به شناخت موسیقی ایران کمک کند. اما بزرگنمایی کاذب و دور از تعقل بر اساس احساس فردی و سلیقهها، جایگاهی در سیستم آموزشی ردیف ندارد. این گونه نگاه نه به ارزش یک روایت چیزی اضافه میکند و نه چیزی از آن کم. هدف همه ما هنرمندان این عرصه به کارگیری و استفاده از همه روایتهای ردیف استادان موسیقی، برای حفظ، اعتلای و ماندگاری هنر موسیقی ایرانی است و در نهایت آنچه که از این روایتها باقی میماند، ماندگاری و کاربردی بودن آن است .