مروری بر «سهتار» جلال آلاحمد در هشتادوهشتمین نشست داستانخوانی باهم
نجوا کندری
هشتادوهشتمین برنامه از سلسلهنشستهای داستانخوانی باهم، عصر دوشنبه ۲۹ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ در شهر کتاب همدان برگزار شد. در این نشست که با حضور علاقهمندان به ادبیات داستانی ایران همراه بود، بخشی از کتاب «سهتار» جلال آلاحمد توسط حاضران خوانده شده و محمدرضا یوسفی، نویسنده و نظریهپرداز زاده همدان، به نقد و بررسی چند داستان آن پرداخت.
در بخش نخست برنامه باهم، چند نفر از حاضران، داستانهای کوتاه «لاک صورتی»، «زندگی که گریخت»، «آفتاب لب بام» و «گناه» را از کتاب «سهتار» جلال آلاحمد خواندند.
در ادامه نشست، محمدرضا یوسفی، نویسنده همدانی، دیدگاههای خود را درباره دو داستان «لاک صورتی» و «گناه» بیان کرد. یوسفی در ابتدا به نقد «لاک صورتی» پرداخت و این داستان جلال آلاحمد را از منظر نقدهای متفاوت از جمله نقد سنتی، فرمالیستی، اسطورهای و نمادین و جامعهشناسانه بررسی کرد.
او در بخشی از سخنانش درباره موضوع داستان و مقطع زمانی آن گفت: «شخصیت خانم داستان قصد دارد لاکی را که امروز برای خانمها اینقدر طبیعی و عادی است، بخرد و به انگشتانش بزند. این موضوع باعث میشود ما از جنبه نقد سنتی و تاریخی به اثر نگاه کنیم و از خودمان بپرسیم، در چه مقطع تاریخی این اتفاق افتاده که زن چنین دغدغهای دارد. این داستان از نظر مقطع زمانی، احتمالا بعد از سال ۱۹۰۰ اتفاق افتاده است. آن دوران آغاز مدرنیسم در ایران بوده که نمادش همین لاک است.»
یوسفی در قسمت دیگری از صحبتهایش درباره پایانبندی داستان «لاک صورتی» افزود: «این داستان روندی رئال دارد؛ اما طرح داستانی، طرح ناتورالیسم است. اگر من نویسنده این داستان بودم، داستان را تراژیکتر تمام میکردم. چون طرح داستان و روایت داستان باید حتما با یکدیگر همخوانی داشته باشند.» او در پایان نشست، داستان «گناه» را از منظر نقد فرویدی و روانشناسانه بررسی کرد.
سلسلهنشستهای داستانخوانی باهم هر هفته روزهای دوشنبه از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ عصر به میزبانی شهر کتاب همدان برگزار و جزئیات این برنامهها از طریق کانال «همداننامه» و کانال «باهم» اطلاعرسانی میشود. شرکت در این نشستها برای همه علاقهمندان، آزاد و رایگان است.