معرفی کتاب علم کوه تا ماناسلو
هفدهمین برنامه از سلسلهنشستهای «خوانش» برگزار شد
نجوا کندری
هفدهمین برنامه از سلسلهنشستهای «خوانش» با موضوع معرفی کتاب «علمکوه تا ماناسلو» اثر تیمسار محمدجعفر اسدی روز پنجشنبه ۱۳ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ در شهر کتاب همدان، واقع در میدان جهاد (دانشگاه) برگزار شد. در این نشست که با استقبال پرشور علاقهمندان به حوزه ورزش و فرهنگ همراه بود، محمدجعفر اسدی، امیرشهاب رضویان، سعید مهدینژاد، رضوان سلماسی، آذر سرمدی و حسین پوروهابی به بیان سخنانی درباره این کتاب ارزشمند پرداختند.
در ابتدای این برنامه، حسین زندی، دبیر نشست، ضمن خوشامدگویی به مهمانان و بیان این نکته که امروز به بهانه انتشار کتاب «علمکوه تا ماناسلو» با حضور نویسندگان کتاب بهویژه تیمسار محمدجعفر اسدی، گرد هم آمدیم، در توضیح اهمیت موضوع این کتاب گفت: «این صعود که توسط یک قهرمان ایرانی انجام شده، در حدود نیمقرن مغفول مانده بود. بیشتر کوهنوردان حتی خبر نداشتند یا خیلیها باور نمیکردند که چنین اتفاقی افتاده است. اما ژاپنیها همان سالهای اول کتابشان را چاپ کرده و این اتفاق را به دنیا معرفی کرده بودند؛ درحالیکه ما در ایران این کار را نکرده بودیم. در نهایت هم خود تیمسار تصمیم میگیرند که این کار را با همکاری مترجم عزیز آقای مهدینژاد انجام دهند.»
در ادامه تیمسار محمدجعفر اسدی، نخستین ایرانی صعودکننده به یک قله بالای ۸۰۰۰ متر و نویسنده کتاب «علمکوه تا ماناسلو» بهعنوان اولین سخنران نشست، داستان صعود خود به قله ماناسلو در سال ۱۳۵۵ را روایت کرد. وی درباره نحوه برقراری ارتباط با کوهنوردان ژاپنی و شروع همکاری با تیم کوهنوردی این کشور گفت: «در سال ۱۳۵۱ سه کوهنورد جوان ژاپنی در هنگام صعود به چند قله اروپایی، در کشور ایتالیا با کوهنوردی ایرانی آشنا میشوند که به آنها پیشنهاد صعود به علمکوه را میدهد. این کوهنوردان ژاپنی به ایران آمده و صعود خود را آغاز میکنند. اما در روز دوم، یکی از این سه کوهنورد به نام «کاگایاما» از کوه پرت شده و از چند نقطه سر و دست و پا مجروح میشود. تیمسار سید محمود صادقیان، رئیس فدراسیون کوهنوردی ایران در آن زمان، هماهنگیهای لازم را برای آمدن هلیکوپتر و انتقال این کوهنورد ژاپنی به بیمارستان نیروی هوایی تهران انجام میدهد. کاگایاما مدت یازده روز در بیمارستان بستری شده و بعد از انجام جراحیهای مختلف، سلامتی کامل خود را به دست میآورد. در نهایت تیمسار صادقیان بدون دریافت هزینهای برای بیمارستان و هلیکوپتر، زمینه بازگشت این کوهنوردان ژاپنی را نیز فراهم میکند.»
تیمسار اسدی به این نکته اشاره کرد که بعد از بازگشت کوهنوردان ژاپنی، امپراتور ژاپن از مسئولان ایرانی قدردانی میکند و سپس افزود: «سال بعد تیمسار صادقیان به دعوت مسئولان ژاپنی به این کشور میرود. در آنجا به تیمسار پیشنهاد برگزاری یک برنامه مشترک با کشور ژاپن داده میشود و ایشان ۴۸ ساعت بعد از بازگشت به ایران، رسما درخواست همکاری با این کشور را میپذیرد. درنهایت برنامه صعود مشترک کوهنوردان ایران و ژاپن به ماناسلو گذاشته میشود. این برنامه ۱۰۷ روز به طول انجامید و خوشبختانه در تاریخ ۲۰مهر ۱۳۵۵ صعود انجام شد.»
حسین زندی پس از پایان صحبتهای محمدجعفر اسدی درباره شخصیت این کوهنورد پیشکسوت گفت: «تیمسار اسدی واقعا یکی از قهرمانان ملی ما هستند که ما حداقل نیمقرن کمکاری کرده و این اتفاق مبارک را فراموش کردیم. درحالیکه ژاپنیها حدود سال ۵۶ بود که کتابشان را چاپ میکنند و خود دولت ژاپن هزینه نوشتن و چاپ کتاب را تقبل میکند. در واقع آن کسی که صعود کرده مینشیند و یک تیم این کتاب را تدوین میکنند. اما در اینجا خود تیمسار و دوستانشان زحمت این کار را میکشند.»
در ادامه نشست رضوان سلماسی، رئیس هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان همدان، به بیان دلایل اهمیت این صعود تاریخی پرداخت و تاکید کرد که گاهی بعضی از افراد سدشکن میشوند، حرکتی را انجام میدهند، باعث علاقهمندی دیگران میشوند و راه را باز میکنند. این افراد اتفاقا در سختترین شرایط، این کار را انجام میدهند. تا سال ۵۵ هیچ صعود بالای ۸۰۰۰ متری در ایران اتفاق نیفتاده بود و صعود تیمسار اسدی به ماناسلو آغازگر این راه بود.
سلماسی در ادامه به مسئله گمشدن کت پر تیمسار اسدی در هنگام صعود به قله ماناسلو اشاره کرد و گفت: «تیمسار عزیز ما در ارتفاع ۴۰۰۰ متر در کمپ چهار قله ماناسلو کت پرشان را از دست میدهند. اما دو عامل سبب میشود که این صعود را ادامه دهند. یکی از این دو عامل و مهمترین دلیل، ایران است. تیمسار اسدی بهخاطر ایران این سختی رو تحمل میکنند. آنجا از هیچکس تقاضای پوشاک اضافه نمیکنند. برای اینکه وقتی شما در آن ارتفاع از یک نفر پوشاک میگیرید، انگار او را در معرض خطر قرار میدهید. ایشان خودشان را در معرض خطر قرار دادند. اما عامل دوم این است که خودشان را به خدا سپردند. وقتی که با سلامتی بر میگردند، یعنی خدا پشت ایشان بوده است. تیمسار عزیز بعد از اینکه از صعود قله برمیگردند، در مسیر پایین به طور اتفاقی یک شی آبیرنگی را میبینند. فکر میکنند شاید کت پرشان باشد که اتفاقا همان کت پر بوده و الان هم در موزه کوهنوردی نگهداری میشود.» رئیس هیئت کوهنوردی همدان در پایان صحبتهایش به افتخارآفرینی کوهنوردان همدانی اشاره کرده و بر این موضوع تاکید کرد که باید بتوانیم این ورزشکاران از جمله تیمسار اسدی را به کشور معرفی کنیم.
امیرشهاب رضویان، کارگردان و فیلمنامهنویس مطرح همدانی، سخنران بعدی این نشست بود. رضویان در ابتدای صحبتهایش به بیان اهمیت ورزش کوهنوردی در همدان پرداخت و از این ورزش بهعنوان ورزش بومی این شهر یاد کرد. وی در ادامه با بیان این نکته که کوهنوردی تنها ورزشی است که در آن رقابت جایی ندارد و آدمها باید با هم رفاقت کنند، از تعدادی از کوهنوردان پیشکسوت همدانی از جمله یوسف نجایی، ابریشمی، والیزادگان، اسماعیلزاده، محمدی نیک، اخضری و چشمهقصابانی نام برد.
این هنرمند همدانی در ادامه چند خاطره از کار با فیلمسازان ژاپنی روایت کرد و به موضوع اهمیت حفظ کوه الوند بهعنوان میراثی چندهزارساله نیز پرداخت. امیرشهاب رضویان در پایان صحبتهایش ابزار امیدواری کرد که مجسمه تیمسار محمدجعفر اسدی کنار مجسمه محمود اجل در گنجنامه ساخته شود.
بعد از پایان سخنرانی امیرشهاب رضویان، کلیپی درباره معرفی کتاب «علمکوه تا ماناسلو» که گزارش اولین صعود ایرانیها به یک قله بالای ۸۰۰۰ متر را ارائه میدهد، برای حاضران به نمایش درآمد.
بعد از نمایش کلیپ، سعید مهدینژاد، مترجم کتاب، سخنانی درباره این کتاب بیان کرد. مهدینژاد در ابتدای صحبتهایش درباره موضوع کتاب گفت: «موضوع اصلی کتاب این بود که اولین صعود ایرانیان به یک قله ۸۰۰۰ متری را به ایرانیهای حال حاضر و نسلهای بعد به عنوان سند منتقل کنیم.»
مهدینژاد در ادامه به بیان اهمیت این صعود پرداخت و افزود: «اولین کسی که در هر کشوری موفق میشود به قله ۸۰۰۰ متری هیمالیا صعود کند، انگار مدال طلای المپیک گرفته است. همه ایرانیها میدانند که آقای امامعلی حبیبی اولین فردی است که مدال طلای الپیک را برای ایران گرفت. یعنی هیچ موقع این موضوع از یاد کسی نمیرود، لازم است که در کتاب های درسی هم نوشته شود و تا انسان روی زمین است، این اولین ها هستند. این افتخار هم تا سالیان سال به طور ویژه برای شهر همدان و به صورت کلی برای ایران خواهد ماند که اولین ایرانی پا گذاشته بر قله ۸۰۰۰ متری، آقای تیمسار اسدی است.»
مهدینژاد در ادامه صحبتهایش، میزان توجه و اهمیتی را که شهر همدان به این صعود تاریخی میدهد، تحسین کرد و به همدانیها برای داشتن تعصب نسبت به شهر و همشهریانشان تبریک گفت. وی با تاکید بر این نکته که کتاب «علمکوه تا ماناسلو» یک روایت داستانی و واقعی بوده و میلیمتری از واقعیت فاصله ندارد، به افرادی که تاکنون این کتاب را مطالعه نکردند، پیشنهاد کرد حتما کتاب را بخوانند.
آذر سرمدی، یکی از مدیران بنیاد ایرانشناسی شعبه همدان، دیگر سخنران این نشست بود. سرمدی در ابتدای سخنانش به دلایل اهمیت مطالعه کتاب «علمکوه تا ماناسلو» اشاره کرد و گفت: «من توصیه و پیشنهاد نمیکنم که این کتاب را بخوانید؛ برای خواندن آن اصرار و ابرام دارم. اولین دلیل این که خودم مترجم بودم و میدانم ترجمه و وفاداری به متن کار بسیار دشواری است. اما آقای مهدینژاد بهدرستی از پس این کار برآمدند. دومین دلیلم نیز این است که از ابتدا تا انتهای کتاب، غرور آفرینی هم در سطح کلان و هم در سطح خرد وجود دارد. در سطح کلان، شما به عنوان یک ایرانی احساس افتخار میکنید. در سطح خرد نیز به عنوان یک همدانی میبینید که یک ورزشکار همدانی چقدر فخر آور بوده است. این موضوع برای من خیلی ارزشمند بود و مطمئنم برای شما هم همینطور است.» سرمدی در ادامه قسمتی از این کتاب را که مربوط به گمشدن کت پر تیمسار است، برای حاضران در نشست خواند.
در پایان نشست، حسین پوروهابی به بیان دشواریها و چالشهای تالیف و انتشار کتاب «علمکوه تا ماناسلو» پرداخت و گفت: «هر یک از مراحل تالیف و جمعآوری کتاب از روش تحقیق گرفته تا تالیف، صفحهآرایی، حروفچینی و چاپ، دشواریهای خاص خودش را دارد. تالیف یک کتاب تاریخی – ورزشی که مدت زمانی از وقوع آن هم گذشته و اعداد و ارقام و اسامی اشخاص در آنها مهم باشد، چالشبرانگیزتر خواهد بود. تالیف و تدوین این کتاب دو سال طول کشیده است. من خودم شاهد بودم که بعد از این دو سال، چندین بار پیشنویس تهیه شد. این درستی و بدون غلط بودن بهجز با دقت نظر، وسواس و امانتداری آقای تیمسار اسدی و آقای مهدینژاد میسر نمیشد.»