نامه به سنگستان از همدان

نامه به سنگستان از همدان

فرزاد سپهر- خبرنگار و معمار

از همدان به سمت ملایر پس از راه به سمت سد اکباتان و روستای ورکانه، یک تابلو خودنمایی می‌کند: سنگستان. از سال‌های دور نامش را می‌شنیدم و به خیال خودم به این شهر سنگی سفر می‌کردم. حالا روستای سنگستان به دلیل نزدیکی به شهر همدان به مکان رفت و آمد و یافتن مسکن و خانه و مأوایی برای زندگی بدل شده است؛ بیش از پیش. در حالی که شهر همدان روزهای شلوغی و ترافیک و دود و ازدحام و بدتر از آن تخریب تاریخ شهر و بیشتر از آن محیط زیست و درخت‌ها و فضای سبز را به چهره خود می‌بیند، سنگستان، راه نزدیک‌تری برای تداوم زندگی است.

بنای سنگی آرامگاه بوعلی تا سنگ سیاه دیوین

آرامگاه بوعلی و مجموعه یادمانی بوعلی‌سینا که امروزه در میانه میدانی با همین نام، جا خوش کرده و بر اساس طراحی زنده‌یاد هوشنگ سیحون، معمار بناهای یادمانی ایران، ساخته شده است. این بنا از سنگ گرانیت الوند برای ساخت بهره برد و با تلاش و کوشش فعالان ساخت و ساز و اجرای حرفه و فن معماری برپا شد.

به گفته یکی از معماران پیشکسوت همدانی، استاد معمار «نبی‌الله قدرتی»،  بنای آرامگاه توسط فعالان آن روزگار در صنعت ساختمان و حمل و نقل از جمله زنده‌یاد «حاج محمدنبی پوربیاتی»، با معدود خودروهای سنگین و موجود و جابجایی و کندن سنگ‌های کوه‌پیکر خارا از محل گنجنامه با ابزار محدود در دهه بیست و سی خورشیدی و انتقال به محل اکنون آرامگاه بوعلی توسط استادان صاحب‌پنجه و هنر از جمله استاد مراد حنیفه ساخته شد تا ایشان سنگ خارا به هنر نرم کنند و به پنجه باز بتراشند و بنای آرامگاه برپا کنند.

آری سنگ خارای الوند تا سنگ سیاه دیوین در بناهای این شهر از آرامگاه بوعلی تا بنیان و پی‌های ساختمان‌های همدان نقش بسیار داشته و دارد و در جای خود به درستی جاخوش کرده است. پس سنگ و سنگستان نامی آشناست به کاربرد درست در همدان.

حاشیه فراتر از متن

به سراغ فهم بیشتر از مسئله‌های زندگی اگر بخواهیم و برویم، یک نام در کنار دیگر استادان دانش فهم و فلسفه پیش روی ما می‌آید: بابک احمدی. او در کتاب‌هایش مخاطبان خود را به اندیشه فرا می‌خواند. عبارت «حاشیه فراتر از متن» برداشتی از متن‌های اوست.

حاشیه‌های فراتر از متن عنوانی آشنا برای گزارش و یادداشت خبری است. سعید مروتی، همکار خبرنگار، گزارشی با همین عنوان برای جشنواره فیلم فجر نوشته است. سال‌ها پیش نیز ستون «حاشیه فراتر از متن» را در یکی از روزنامه‌های همدان، هگمتانه، برای اغلب گزارش‌های فرهنگی و هنری می‌نوشتم تا بگویم معمولا حاشیه‌های یک ماجرا گاهی مهم‌تر از متن اصلی است.

همدان‌نامه از حاشیه می‌نویسد

بازگردیم به سنگستان، نامی آشنا نزد شهروندان همدان. همان مکان عجالتا امن و آسوده در پناه درختان، سنگستان، که قصه آن را شاعر فقید معاصر، م. امید، مهدی اخوان ثالث سرود و سال‌ها پیش محمد بلوری به روایتی دیگر برای کودکان بازنویسی کرد و یادگارم شد از کتاب‌خواندن‌های کودکانه: جان خواهرجان، بگو با مهربانِ خویش، درد و داستانِ خویش….  تا برسم به شهر سنگستان و از قیل و قال هر روز هواشدن‌های ساختمان‌های بی‌قواره در همدان آسوده باشم و در دنیای حقیقی و مجازی به یک رسانه و نام پناه ببرم، همدان‌نامه، رسانه‌ای مکتوب با سردبیری حسین زندی که برای همگان می‌نویسد، برای ما که در حاشیه‌ایم در حالی که متن اصل ماجرا با مصوبات آقایان فرادست با سودای سرمایه بیشتر رخ می‌کند و شهروندان درجه چندم بیش از پیش به کنار می‌روند.

همدان‌نامه، رسانه‌ای که نام خود را از نام کتاب استاد فقید تاریخ و فلسفه و همدان‌شناسی، زنده‌یاد پرویز اذکایی (سپیتمان) بر تارک و پیشانی خود نشانده برای ما می‌نویسد. برای ما که شهروندان درجه چندم این دیار هستیم و به گفته استاد اذکایی با خون دل، فرهنگ و هنر این دیار را به دوش می‌کشیم تا شاید از آن درختان و آن سرزمین پهنه‌ای به دور از ویرانی و خرابی برای آیندگان نگاه داریم.

یاد از شاعر این دیار، باباطاهر همدانی به لطف یادآوری یک دوست:

شب تاریک و سنگستان و مو مست

قدح از دست مو افتاد و نشکست

نگه دارنده‌اش نیکو نگهداشت

وگرنه صد قدح نفتاده بشکست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *