نقدی بر شبهای موسیقی هگمتانه ۳
رویداد ملی یا رویداد خانوادگی و دوستانه!
پاشا رجبلو – مدرس موسیقی
اگر چه موسیقی در جهت ایجاد نشاط اجتماعی در همه دسته بندیهای موسیقی چون: کلاسیک، نواحی پاپ، دستگاهی و تلفیقی تاثیر مثبتی در نشاط اجتماعی داشته و خواهد داشت، اما صرف اجرای برنامههای موسیقی بیهدف و انحصاری و بیبرنامه، آن هم به نام رویداد ملی! ، تبعات منفی خود را بهوجود خواهد آورد.
معمولا هزینههای جشنواره و فستیوالهای موسیقی مناسبتی به عهده اداره کلهای ارشاد اسلامی استانها است و چون نگاه این ادارت بیشتر به جنبه کمیتی آن است در نتیجه کیفیت خروجی آن بسیار اندک است. مجموعهای به نام انجمن موسیقی که در واقع این مناسبتهای موسیقی را برنامهریزی و اجرایی میکند، نیز به خاطر وابستگی به این اداره و عدم استقلال فکری و عملی آن، حتی اگر بخواهد کار مفیدی و تاثیرگذاری انجام دهد، با مشکلات عدیدهای روبهروست که در نهایت، انجمنهای موسیقی با این جمله تکراری که «انجمن موسیقی بازوی اجرایی اداره فرهنگ و ارشاداسلامی است»، از مسئولیت و وظایفی که یک تشکل موسیقایی باید عهدهدار باشد، شانه خالی میکنند.
حضور چند گروه موسیقی که همیشه و بهطور مستمر در مجموعههای دولتی به اجرای موسیقی میپردازند و چند گروه بسیار ضعیف دست چین شده و گزینشی از شهرهای دیگر بهعنوان یک رویداد ملی تبلیغ میشود و جالب اینکه بهخاطر کمیت حضور علاقهمندان به دیدن یک موسیقی رایگان از این رویداد، آن را کارنامه درخشان و موفق برای خود میدانند.
درست است که در یک جشنوار تنوع موسیقایی نیاز است، اما این تنوع نباید گزینشی باشد و از سویی درکنار این تنوع که شاید هدفش اوقات فراقتی برای عدهای از شهروندان علاقهمند برنامهریزی شده است که این خود جای بحث طولانیتری دارد چرا که معمولا شرکت کنندگان این برنامهها حتی در اجراهایی که بلیت فروشی میشود نیز حضور دارند تا چه رسد به این جشنوارههای اینچنینی که رایگان است و معمولا جای خالی علاقهمندان محلات پایین شهر نیز همیشه دیده میشود که در این شرایط اقتصادی سخت و بد، توان حضور و تردد به این برنامهها را ندارند. جالب اینکه فرهنگسراهایی در محلات پایین شهر وجود دارد که میتوان در این محلها بخشی از اجراها را برنامهریزی کرد اما گویا ارادهای به این کار نیست، این درحالی است که بخشی از جشنوارههای اینچنینی میتواند به گونه دیگر در جهت آموزش هنرمندان موسیقی و بهخصوص هنرجویان آن باشد که دراین مورد نیز این جشنواره بسیار ضعیف عمل کرده است.
اگر چه چند کارگاه در این جشنواره برنامهریزی شده بود اما بهجز حضور استاد «وحید تاج» در کارگاه آواز، که علاقهمندان بسیاری را به این کارگاه جذب کرده بود، بقیه کارگاهها اگر مسئوان ارشاد و انجمنیها را کم کنیم با تعداد اندکی برگزار شد، که واقعا مایه تاسف است. از سویی ماهیت این کارگاهها چه کمکی به دانش شرکت کنندگان آن کرد؟ چرا میخواهیم یک رونمایی از کتاب کودکان را و یا یک کارگاه گام در موسیقی و یا موضوعات از این قبیل را بهعنوان یک کارگاه که مفید برای هنرجویان و یا علاقهمندان به موسیقی ایرانی نشان و بهزور به خورد آنها بدهیم. در شبکههای اجتماعی مثل اینستا گرام و یوتیوپ پر است از این برنامههای آماده و تدوین شده به اشتراک گذاشته شده که هیچ سودی برای آموزش و یادگیری ندارند. چرا توقع داریم نشستهای اینچنینی مورد استقبال قرارگیرد! و از سویی از شبکههای خبری و نشریات توقع انعکاس برنامههای اینچنینی را داشته باشیم؟ باید بپذیریم که صرفا یک کار اجرایی ضعیف را بهعنوان رویداد ملی نامگذاری کردن، نمیتواند کیفیت بهوجود آورد.
تعدادی از اجراها این جشنواره نیز در سالنهای دیگر شهر برگزار شد که خود داستانی دارد، حضور کمرنگ علاقهمندان، قطعی برق ، تداخل زمان برنامهها با برنامههای دیگر و بهطور کلی بیبرنامه بودن و تاخیر در زمانهای از قبل اعلام شده، حتی به کمیت این برنامهها نیز آسیب وارد کرد.
سخن با انجمن موسیقی استان همدان نیست چرا که اعضای انجمن دراین مدت تمام توان خود را بهکار بستند که این جشنواره برگزار شود و چون تصمیمگیرنده نهایی نیستند نقدی چندانی بر آنها نیست.هرچند نباید هم این انجمن خود را نماینده اهالی موسیقی بدانند، همان بازوی اجرایی اداره فرهنگ و ارشاد کفایت دارد، ولی از مسئولان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار میرود که در برنامههای آتی حداقل مشاوره با پیشکسوتان موسیقی و کارشناسان این فن را داشته باشند.
صرف اجرای برنامه آنهم با هزینههای دولتی فقط آمار کار را بالا خواهد برد و در این میان باید کمی نیز به کفیت و خروجی کار توجه داشت و مهمتر از این اگر به دنبال نشاط اجتماعی شهر هستیم باید به قشر پاییندست جامعه و بهویژه به هنرجویان موسیقی توجه بیشتری داشته باشیم. کنسرتی که با حدود ۵۰ نوازنده بیشتر و یا کمتر اجرا میشود اگر هر نوازنده ۱۰ نفر از خانواده و دوستانش در این کنسرت شرکت کنند، سالنهای اجرای موسیقی همدان، گنجایش و ظرفیت این تعداد را نخواهند داشت. بیایید بپذیریم که اتفاق جدی در این جشنواره رخ نداده و فقط برای ۵۰ تا ۶۰ خانواده یا کمی بیشتر یک رویداد خانوادگی را برنامه ریزی کردهایم.
موسیقی جدی در همدان هر روز به حاشیه رانده میشود، ؛ موسیقی مبتذل در رستوانها و باغ رستوانها بهعنوان هنر موسیقی در حال اشاعه و گسترش است.متولیان فرهنگی، بهویزه مدیران موسیقی هیچ احساس مسئولیتی در برگزاری نشستها و کنسرتهای جدی موسیقی از خود نشان نمیدهند، هیچ حمایتی از آموزشگاههای آزاد موسیقی وجود ندارد تا مدیران این آموزشگاهها بتواند بهتر بر کیفیت کار و انتخاب مدرس ذیصلاح اقدام کنند، پیشکسوتان موسیقی که پر از تجربه و دانش موسیقایی هستند در گوشه خانهها و بر عکس عدهای مدرس نما پر مدعا و کم دانش، هر روز به خودنمایی و القای تفکرات ضد موسیقی ایرانی به نام موسیقی ایرانی به هنرجویانی هستند که خانوادهها بهسختی در جهت تامین شهریه فرزندان خود درگیرند و متاسفانه بدتر از آن بیاخلاقی هر روز در عدهای مدرس نمای موسیقی، بیشتر میشود و هیچ نظارتی نه بر کیفیت آموزشی و نه بر اخلاق وجود ندارد. صدمه این اهمال کاریها بر هنرجویان موسیقی و بهطور یقیین به هنر جدی موسیقی خواهد بود.