ویژگیهای کوهستان الوند
ویژگیهای کوهستان الوند را می توان در پنج دسته: ویژگیهای زمین شناسی، ویژگیهای فرهنگی، ویژگیهای تاریخی، ویژگیهای روستایی و عشایری و ویژگیهای طبیعی، طبقه بندی کرد.
*صاحب محمدیان منصور
*نازنین صاحبی
*لاله رضا زاده
ویژگیهای کوهستان الوند را می توان در پنج دسته: ویژگیهای زمین شناسی، ویژگیهای فرهنگی، ویژگیهای تاریخی، ویژگیهای روستایی و عشایری و ویژگیهای طبیعی، طبقه بندی کرد.
۱-ویژگیهای زمینشناسی کوهستان الوند:
دامنه شمالی کوهستان الوند که در جنوب شهر همدان واقع است بهعنوان یکی از مناطق مستعد به لحاظ زمینشناختی و ژئومورفولوژیکی در کشور شناخته میشود (ایلدرمی و همکاران، ۱۳۹۵: ۲۲۱). مساحت الوند ۱۳۷۵ کیلومتر مربع (۱۳۷۵۰۰ هکتار) میباشد که حدود ۶۵ درصد آن با احتساب خطالرأس به سمت شمال (جهت همدان) و ۳۵ درصد سمت جنوب (جهت تویسرکان) قرار گرفته است. به طور کلی توده بالینی الوند با مساحتی که ذکر شد بر اساس شواهد زمین شناسی در کمربند سنندج- سیرجان قرار دارد (جهانپور، ۱۳۹۱:۳۵). الوند کوهی پیر و مانده از دوران پیشین چین خوردگی زمین است (دوران چهارم) و در ردیف پیشکوههای زاگرس است. کوه الوند در حقیقت توده بزرگ و عظیم از نوع سنگهای خارا «گرانیت» است. الوند در دوران «مزوزئیک[۱]» از نفوذ کردن توده بسیار عظیم مواد آذرین به داخل رسوبات مانده از دوران پیشین ایجاد شده است (۲۵۶میلیون تا ۶۶میلیون سال قبل). در طول فرسایش دوران «ترشیزی[۲]» و دوره «کواترنری[۳]» و رسوبات قدیمی فرسایش یافته، در نتیجه، سنگهای خارای امروزی پیدا شدهاند، اینگونه سنگها در جای جای الوند فراوان دیده و یافته می شوند (جهانپور، ۱۳۹۱: ۳۶). در این ناحیه، تناوبی از سنگ آهک، آندزیت و به ویژه رسوبات شیلی و ماسه سنگ خاکستری تیره وجود دارد که از یک دگرگونی آشکار متأثر هستند (طالع فاضل و یوسفی، ۱۳۹۶: ۲۴). سن مطلق گرینیوتوئیدهای الوند همدان که در داخل شیستهای «ژوراسیک» همدان نفوذ کرده تا ۷۰ میلیون سال به دست آمده است (درویش زاده، ۱۳۸۲: ۱۳۱).
عنوان دیگری که در مطالعه این توده توسط محققین مورد استفاده قرار گرفته که «باتولیت الوند[۴]» نامیده میشود. اصطلاح باتولیت برای نخستین بار توسط سوئس[۵] در سال ۱۹۰۰ برای توصیف یک توده آذرین سپری شکل که حاصل نفوذ ماگما در سنگ میزبان بود به کارگرفته شد. ولی امروزه این اصطلاح بر اساس تعریف دیلی[۶] (۱۹۳۳) به تودههای نفوذی بزرگ که سنگهای اطراف خود را قطع نموده و فاقد یک کف مشخص هستند اطلاق میشود. مساحت سطحی باتولیت ها بیش از ۴۰ مایل مربع یا ۱۰۰ کیلومتر مربع است. به آن دسته از تودههای نفوذی بزرگ که دارای مساحت سطحی کمتر از ۱۰۰ کیلومتر مربع باشد استوک یا بس[۷] گفته می شود. باتولیتها و استوکها عموماً دارای ترکیب اسیدی نظیر گرانیتی و گرانودیوریتی هستند. (همام، ۱۳۸۸: ۱۳).
از نظر زمین شناسی این منطقه همانند دگرگونیهای تیپ بوچان (در اسکاتلند به عنوان یک منطقه الگو) است. کنار هم قرار گیری و گذر از دگرگونیهای ضعیف تا حد نهایی دگرگونی در کنار گرانیت زایی، تشکیل هالۀ دگرگونی مجاورتی، فرایند های تکتونیکی چشم اندازهای مورفولوژیکی باعث به وجود آمدن منظرههای علمی – پژوهشی ویژه ای شده است. که منطقه را به آموزشگاه طبیعی سنگ شناسی، زمین شناسی و جغرافیای طبیعی تبدیل کرده است (سپاهی ۱۳۷۸).
۲- ویژگیهای تاریخی کوهستان الوند:
در کوهستان الوند به دلیل وجود تمدنهای قدیمی همچون ماد و هخامنشی، عناصر تاریخی مصنوع زیادی وجود دارد که ازجمله مهمترین آنها میتوان به کتیبه مشهور گنجنامه اشاره کرد. سنگنگارهها و کتیبههای دوره هخامنشی واقع در جنوب همدان، دره الوند میانه، نشان میدهد که هگمتانه از اهمیت استراتژیک برخوردار بوده و در چهارراه مهم قرار گرفته است. راه شاهی معروف در نیمه غربی امپراتوری هخامنشی، با گذشت تقریباً ۲۵۰۰ کیلومتر در بین النهرین و آسیای صغیر برای اتصال شوش به ساردیس بوده است؛ هرودوت (تاریخ ۵: ۵۲-۵۳؛ راولینسون ۲۰۱۴) ثبت می کند که سفر بین دو شهر میتواند در ۹۰ روز یکی از شاخههای جاده سلطنتی از پرسپولیس، از طریق هگمتانه، به سمت رسانه در غرب ایران حرکت کرده و به اتمام برسد. (وایسوفر ۲۰۰۱: ۷۷).
دو اثر مهم از مدارک اثبات کننده مسیر جاده سلطنتی در غرب همدان است. اول، کتیبههای مشهور گنجنامه از داریوش و خشایارشا؛ این متنهای سنگی، متنی چند زبانه برای اولین بار توسط هنری راولینسون در سال ۱۸۹۸ کشف شد. دوم، قز قلعه سی، که امروزه با عنوان (Qez Qale Si) “قلعه دخترانه” یا قلعه (مختار) شناخته می شود (جهانپور ۱۹۷۵: ۵۳).
جاده شاهی
راه شاهی مسیری بوده در زمان داریوش اول هخامنشی (پانصد سال پیش از میلاد) که تخت جمشید را به شوش میپیوسته، سپس از مسیر بابل به سارد، به مرز یونان می رفته است. داریوش برای ایجاد ارتباط با ساتراپهای خود (جهت رفت و آمد پیکها) راههایی احداث کرد. راه شاهی ۲۶۸۳ کیلومتر طول داشته از شوش به اربیل کنار رود دجله سپس به سارد (ساردیس) میرسید. طول راه شاهی از شوش تا هکمتانه از جاده شاهی با کاروان پنج ماه – با پیک های ویژه ۱۳ روز و با پیامهای نوری چند ساعت بوده است. (ایران در چهار کهکشان ارتباطاتی، ۱۳۸۷ ص ۱۵۲)
راه شاهی از خوزستان وارد لرستان سپس نهاوند میشد. از نهاوند به «کنگاور که شهر بزرگ در دوره باستان بود میرسید. از مسیر کرمانشاه قصر شیرین به بابل (عراق) رفته سپس متوجه مرز یونان میشد. هگمتانه یا همدان از دو راه اصلی و چند راه فرعی پس از عبور از درههای الوند در کنگاور به جاده اصلی (راه شاهی) میپیوست. پس از اسلام همین مسیر برای رسیدن به عراق و عتبات عالیات تا شروع تردد ماشین قابل استفاده کاروانیان زیارتی بود.
ارتباط همدان با جاده ابریشم
چین در روزگار باستان تا قرن ششم میلادی تنها کشور تولید کننده و صادر کننده ابریشم بود و چینیها دقت داشتند تا راز تولید و صنعت ابریشم در انحصار خود آن دولت و کشور باشد. چون از مرز چین تا مرز روم (ایتالیای امروز) توزیع تولیدات ابریشمی چین در آن جاده بوده، جاده به نام راه ابریشم نامیده میشده است. مقدسی مینویسد: «عدلهای ابریشم که از چین بارگیری میشد از دروازه «یشم» در چین تا کشور روم به مدت سه سال به وسیله اسب و قاطر وشتر طی می شد. طول این راه به دو هزار کیلومتر میرسید (آفرینش و تاریخ جلد ۲ ص ۸۸)
(برتول اشپولر)مینویسد: «جاده ابریشم در همدان با راه شاهی دوره هخامنشی وصل و یکی میشد و در مسیر به همدان، اسد آباد، حلوان (کنگاور ) میرسید. سپس به طرف دشتهای بزرگ شیب پیدا میکرد و از طریق پل نهروان، به بغداد منتهی میشد. (تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج ۳۷ ص۲۶۴)
از آنجا که راه ابریشم تمدن های متعدد ملل آسیایی، خاور میانه و اروپایی را بهم پیوند می داد همدان از مرکزیت ویژه تجاری برخوردار بود.
۳- ویژگیهای فرهنگی کوهستان الوند:
باورها و پندارهای مردم درباره الوند:
۱- در کتاب «اعجایب المخلوقات و غرایب الموجودات» محمدطوسی همدانی در قرن ۶ ه.ق مینویسد: «بر این کوه (الوند) سه فصل در یک وقت بود. بر قله وی همیشه برف بود و زمستان بود و بر صَفح وی همیشه ربیع بود (بهار باشد) و در زیر وی تابستان. هزار شعب دارد (هزاردره) و بر هر شعبی از درختان و چشمهها، آب زلال در عدد نیاید».
۲- در باور و پندار دره نشینان الوند، کوهستان الوند کوه هزار چشمه و هزار دره است این به خاطر چشمههای بسیار و درههای متعددی که در الوند است.
۳- باور چادرنشینان گله دار الوند این است: در الوند نوعی افعی زندگی می نماید که اگر کسی آن را بشناسد، او را کشته و روغن بدن آن را بخورد. راز درمانی گیاهان الوند بر او آشکار میشود. در این مورد قصهها و افسانههایی نیز در سر زبان آن مردم هست.
۴- مردم شهرنشین همدان بر این باورند که هرگز در همدان زلزله شدیدی رخ نمیدهد و اگر هم اتفاق بیفتاد همدان هرگز ویران نخواهد شد. زیرا عقیده دارند از دامنه الوند سنگی یک پارچه در زیرزمین به شعاع چندین کیلومتر کشیده شده که مانع از لرزشهای شدید و ویرانی شهر میشود.
۵- گفته میشود در الوند یک نوع گل منحصر به فرد میروید که بسیار خوشبو است. به علاوه آن گل در طول روز به رنگهای مختلف جلوه میکند. در برهان قاطع (واژه نامه) نام آن کل «گرگمیه[۸]» آمده است.
الوند در کتاب اوستا:
کهنترین جایی که واژه «الوند» یاد شده کتاب اوستا است، که به گونه «ائورونت» (Aurvant) است. در این کتاب از «هشت قله ائورونت» نام برده شده است که ائورونت در اوستا چندین معنی دارد: نخست یعنی تند و تیز و دلیر و پهلوان، دوم اسم مجرد است به معنی اسب، سوم اسم کوهی است این کلمه در پهلوی چه در تفسیر اوسا (زند) و چه در کتب دیگر پهلوی اروند ظبط شده و امروزه الوند گوییم و آن اسم کوهی است در همدان که همه جغرافیون نیز آن را اروند نامیدهاند همین اسم نیز به دجله داده شده است کلمهای که به قله ترجمه شده که یعنی سره و تیغه کوه است (پورداوود، یشتها، جلد دوم: ۳۲۷).
پایداری الوند در سرودهی اوستا:
«هَما زور، اروند کوه … هَما زور، چشمگان، بون خان آوان، روان… هَما زور اروند، روت
پیروز باد الوند کوه… پیروز باد سرچشمههای رودها و آبها… پیروز باد اروند رود» (بهرام فرهوشی، کتاب ایرانویچ: ۱۱۷).
چهره الوند در شعر شاعران:
محیط جغرافیایی هرگز نمیتواند در آداب، رسوم، اخلاق و به طور کلی در فرهنگ دیار خود بی اثر باشد. اثر آن را حتی در اعتقادات دینی مردمان گذشته نیز میتوان به وضوح مشاهده کرد. اما نقش آن در آفرینش آثار هنری و احساسی بیشتر مشهود است. علاوه بر شاعران همدانی، شاعران نامداری همچون فردوسی، سعدی، عطار، باباطاهر، وحشی، اوحدی، خواجوی کرمانی، امیرخسرو دهلوی، فیض کاشانی، اقبال لاهوری، قاآنی و… در اشعار خود از الوند نام بردهاند که نمونهی آنها در ادامه آورده شده است:
– بهاران بٌدی او به «اروند» دشت برین گونه چندی بر او برگذشت[۹]
(فردوسی)
– فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست بیا و بر دل من بین که کوه «الوند» است
(سعدی)
– کنون سختی چنان از کارش افکند که کاهش مینماید «کوه الوند»
(وحشی)
– از دیدهی رود آور اگر سیل برانم چون دجلهی بغداد شود دامن «الوند»
(خواجوی کرمانی)
– همه عالم پر از گرده چه گویم چو من دل ها پر از درده چه گویم
گلُی کشته بودم دامان الوند اونم از طالعم زرده چه گویم
(باباطاهر)
– شنیدستم من از پیر خردمند جوانی در مّغاک «کوه الوند»
گرفته گوشهی بی توشه و نوش چو مرد حیدری گشته نمد پوش
(عطار)
– آزماید قوت بازوی تو می نهد «الوند» پیش روی تو
باز گوید سرمه ساز «الوند» را از تف خنجر گداز «الوند» را
(اقبال لاهوری)
۴- ویژگیهای روستایی و عشایری کوهستان الوند:
بررسیهای مردم شناسی یا داستان زندگی مردم کوهنشین و کوچ نشین در کوهستان الوند نیز نشان از جایگاه خاص این کوهستان از گذشته تا امروز است. «ای. اف. هتریکسون» در گفتار بلند خود به عنوان گسترش آغازین شبانپیشگی در بلندیهای زاگرس مرکزی با استفاده از بقایای باستان شناختی (سفال) از حدود ۴۳۰۰ تا ۳۳۰۰ ق.م (حدود ۶۳۰۰ سال پیش از این) ابتدای زندگی کوچنشینی را در کوههای زاگرس مشخص کرده است. اما داف هول، (F, Hole) برعکس وی، در گفتار «کوچندگی شبانی در غرب ایران» با پرسشهای باستانشناسی، به بررسی کوچ نشینیهای امروزی پرداخته، تا با استفاده از اطلاعات کنونی برای مسائل باستانشناسی پاسخ بیاید. کتاب «پ. ج. واتسن» هم به عنوان قوم شناسی باستانشناخت در غرب ایران، بیشتر یک کتاب انسانشناسی است، که مؤلف غالباً، به فرهنگ جسمانی، توجه کرده است. اما بیش از همه در موضوع ما باید از گفتار پربار و سودمند اهلرس اکارت (E , Eckart) یاد کرد، که ساختار اقتصادی – اجتماعی کوهنشینان الوند را پژوهیده است (Geographentag Innendruck, 1976: 776-794).
البته در باب عشایر و ایلیات کوهستان الوند جوانب مختلف حیات اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی آنها مطالعات پژوهندگان ایرانی و همدانی هم قابل توجه است (اذکایی،۱۳۸۰)، منتها اظهار نظر در خصوص بدایت امر زندگی شبانی- دامداری فلذا کوچ نشینی بر یالها و درههای جبال زاگرس و به ویژه کوه الوند، حسب گزارشهای باستانشناسی در بررسیهای مردم شناختی کاری بس دشوار است. چه نقوش و نگارکندههایی که جایجای بر خرسنگهای سیاه رنگ برخی از یالها و سینهکشیهای الوند، دیده می شود، بنابر مضمون و بنمایههای فرهنگی احتمالا قدمت زمانی آنها بعضا بیش از عصر نوسنگی است که چنان که پیشتر گذشت تاریخ آنها را برحسب بقایای سفالین در هزاره پنجم (ق.م) تعیین نموده اند، بعضی از مردم شناسان حتی تاریخ کشت و کار (عصر فلاحت) در دامنههای زاگرس، یعنی در شیبها و دشت و هامونهای پیشخواری کوهستان را تا حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش براورد کردهاند، که البته بدایت امر کشتکاری در هامونههای رودباری و کاربرد سفالینهها هم کمابیش در این حدود است. فلذا نظر به تقدم دوره دامداری در بین جماعات بشری که طبیعتا زندگی کوه نشینی را الزام میکند، ظاهرا بایستی ابتدای امر کوچندگی شبانی را از جمله بر کوهستان الوند، هم در دوره اخیر «میان سنگی» دانست؛ چنین نگرهای با نظر برخی از باستانشناسان در خصوص قدمت نقوش تخته سنگی با آدمکهای (صنوبری) آنها که تا حدود ۱۵۰۰۰ سال پیش گمان میبرند؛ شاید سازگار باشد.
۵- ویژگیهای طبیعی کوهستان الوند:
در این کوهستان درههای عمیق و سرسبز مانند دره امامزاده کوه (دره برفین)، دره گنجنامه- عباسآباد- دره گوساله، تاریک دره، دره گردنه تویسرکان، دره کیوارستان (دره زینا)، دره چشمه فرشته، دره حیدره پشت شهر، دره دیوین، دره سیمین- ابرو و…
چمنزارها مانند: تخت نادر، تخت میدان میشان، شاه نظر، دره کشین و دره خاکو وجود دارد.
قلهها مانند: قله الوند، قله کلاغ لان، قله دائم برف، قله قزل ارسلان، آلموقلاع، چارقله، قله یخچال، کوههای کلاه قاضی و … .
چشمه ساران مانند: چشمه بهشت آب، چشمه حوض نبی، چشمه فرشه(فرشته)، چشمه ملک، چشمه قاضی، چل چشمه گشانی و چشمه و سراب دره طالب
غارهای الوند شامل: غار علیصدر، غار سراب، غار سوباشی، غار بگلیجه، غار خورزنه.
گیاهان الوند مانند: ریواس، بادام کوهی، آلبالو کوهی، اسپند، گاوزبان، گزنه، روناس، شاهتره، قازیاغی.
جانوران الوند مانند: عقاب، کبک، بلدرچین، قوچ، میش، کل و بز.
جمع بندی:
کوهستان الوند از منظر زمین شناسی، با توجه مساحت ۱۳۷۵ کیلومتر مربعی آن، میتوان گفت یکی از بزرگترین تودههای باتولیت جهان است که در دوران «مزوزئیک» از نفوذ کردن توده بسیار عظیم مواد آذرین به داخل رسوبات مانده از دوران پیشین ایجاد شده است و در حدود ۷۰ میلیون سال قدمت دارد.
کوهستان الوند از منظر تاریخی، با توجه به وجود آثا تاریخی به دست آمده در آن در مسیر عبور دو راه معروف دوره باستان یعنی، شاهی و راه ابریشم بوده است و به عبارتی از ۲۵۰۰ سال پیش محل اتصال دنیای شرق و غرب بوده است.
کوهستان الوند از منظر فرهنگی، از قدیم الایام در اذهان مردمان ایران بزرگ جایگاهی ویژه و ممتار داشته است. مهمترین دلیل برای اثبات این مدعا تکرار نام الوند در اشعار شاعرانی نظیر: فردوسی، سعدی، وحشی بافقی، خواجوی کرمانی، باباطاهر، عطار نیشابوری، اقبال لاهوری و بسیاری شعرای دیگر است.
کوهستان الوند از منظر تداوم زندگی روستایی و عشایری در آن، از حدود ۱۰هزار سال پیش تاکنون محل زندگی به شیوه های کاملاً بومی و منطبق با طبیعت بوده است و هنوز هم این جریان ادامه دارد. وجود جوامع عشایری کوچ رو و روستاهایی مثل سولان، توییجین، موییجین، برفجین، گشانی، کهنوج، حیدره قاضی خان و …. نشانه هایی از تداوم زندگی بومی در این کوهستان است.
کوهستان الوند از منظر ویژگیهای طبیعی نیز جایگاهی ویژه و خاص دارد که همین خصوصیات طبیعی نظیر: دره ها، چمنزارها، قله ها، چشمه ساران، غارها و گیاهان و جانوران باعث شکل گیری تمدن های کهن در بستر آن شده است.
[۱] یکی از دوره های زمین شناسی
[۲] دوران فعالیت آتشفشانی است و به ویژه در دامنه های جنوبی البرز فعالیت داشته است.
[۳] در این دوران زمینشناسی فلات ایران به شد تحت فرسایش قرار گرفته و آبرفتهای ستبری در دامنههای کوهستانها به وجود آمده است.
[۴] Alvand batholith
[۵] Suess
[۶] Daly
[۷] Stock or Boss: به توده نفوذی آذرین با رخنمون سطحی کمتر از صد کیلومترمربع که به استثنای اندازه، شبیه به ژرفسنگ (باتولیت) است، پارهژرفسنگ یا stock گفته میشود.
[۸] Karkalie
[۹] اشاره به گذراندن فصل بهار در هگمتانه (پایتخت مادستان) و مواهب طبیعی و نزهتگاههای خوش آب و هوای کوهسار الوند توسط پادشاهان هخامنشی
زنده نگه داشتن لهجه همدانی اهمیت ویژه ای دارد که متاسفانه به این مهم درین نشریه ی اینترنتی اصلا توجهی نمی شود. امیدوارم که در آینده واقعا به این مسئله هم بپردازید .
بله ممنون از تذکرتون