*دکتر محمد ترکمان
*مشاور و رواندرمانگر کودک و نوجوان
احتمالا با مفهوم کودکان کار آشنا هستید. در تعریف سنتی، کودکان کار به گروهی از کودکان گفته میشود که به کار در بیرون از خانه اشتغال دارند. این نوع فعالیت طیف وسیعی از فعالیتها از جمله انواع کار واقعی و کاذب، کارگری غیرحرفهای، گدایی، واکس زدن، فروش کالاهای کم ارزش، و مانند این را شامل میشود. کودکان کار به چند دسته تقسیم میشوند؛ دستهای از آنها در خیابانها کار میکنند و آخر شبها به خانه بازمیگردند و احتمالاً به مدرسه میروند و لزوماً در دام بزه نمیافتند. گروهی دیگر از رفتن به مدرسه و تجربه دوران کودکی بیبهره هستند و ارتباطشان با خانواده در شرف قطع شدن است و سلامت روانی و جسمی آنها را تهدید میشود و زمینه بزهکاری برای این دسته فراهمتر است. گروهی دیگر به مدرسه نمیروند و همراه خانواده خود در خیابانها زندگی میکنند. گروه دیگر هم از اساس بیخانواده هستند و در خیابان رشد میکنند و ناگزیر تن به کار میدهند، اما امروزه و با پیشرفت تکنولوژی با نوع جدید کار کودکان رو به رو هستیم؛ «کودکان اینستاگرامی».
گروهی از کودکان برای درآمدزایی در اینستاگرام حضور دارند. آنها توسط والدین لباس پوشانده میشوند و در موقعیتهای مختلف، برای تبلیغات از آنها عکاسی میشود. اگر خوشگلتر از سایر بچهها باشند که چه بهتر، اگر نه آرایش و شینیون به یاری میآید. والدینشان معتقدند بچهها این کار را خیلی هم دوست دارند. و «ما اصلا بهش نمیگیم از عکسهاش کسب درآمد میشه، فکر میکنه همین جوری عکس میگیریم». یا «خیلی خوشش میاد، خودش نگاه میکنه که چند تا لایک گرفته». این در حالی است که طبق قوانین اینستاگرام، کودکان زیر سن سیزده سال، حق داشتن اکانت ندارند!
اما آیا واقعا به کار بودن اصلاح کودکان کار برای این بچهها درست است؟ کودکان کار براساس دو عامل به صورت رسمی در کشورهای مختلف تعریف میشوند. نوع کار و حداقل سن مناسب برای آن کار. عموماً به کودکی یک کودک کار گفته میشود که مشغول به فعالیتی باشد که برای سلامت فیزیکی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و شخصیتی کودک مضر باشد، و با تحصیل کودک تداخل پیدا کند. سن مناسب برای هر شغل و کاری بر اساس آثار آن کار بر سلامت و رشد کودک تعیین میشود.
بر این اساس، قرارداد شماره ۱۳۸ سازمان بینالمللی کار برای مشاغل مختلف یک حداقل سن را تعیین کرده که اگر کودکی که سنش پائینتر از این سن است مشغول به فعالیت در آن شغل باشد، آن کودک یک کودک کار در نظر گرفته میشود. این سنین عبارتند از: ۱۸ سال برای مشاغل پر خطر (مشاغلی که سلامت جسمی، روانی یا اخلاقی کودک را به خطر میاندازند)، ۱۳–۱۵ سال برای مشاغل سبک (مشاغلی که سلامت و امنیت کودک را تهدید نمیکنند و کودک را از تحصیل بازنمیدارند)، البته سن ۱۲–۱۴ سال ممکن است که تحت شرایط خاصی در کشوهای فقیر پذیرفتنی باشد. بر اساس تعریف دیگری که توسط برنامه اطلاعات آماری و نظارت بر کودک کار در سازمان بینالمللی کار ارائه شده است، فردی کودک کار نامیده میشود که مشغول به یک فعالیت اقتصادی باشد، و سنش کمتر از ۱۲ سال باشد و یک ساعت در هفته یا بیشتر کار کند، یا سنش ۱۴ سال یا کمتر باشد و حداقل ۱۴ ساعت در هفته کار کند، یا سنش ۱۴ سال یا کمتر باشد و حداقل یک ساعت در هفته در یکی از مشاغل پر خطر مشغول به کار باشد، یا سنش ۱۷ سال یا کمتر باشد و مشغول به کار باشد.
آیا این نوعی کودک آزاری است؟
برای پاسخ به این سوال باید به سوال دیگری پاسخ بدهیم: بودن در چنین موقعیتی، احتمالا چه احساسی دارد؟ برای درک حس و حالش، طی یکی دو روز آینده با کمک دیگران تمرینهایی را انجام بدهید:
تمرین اول: از یک نفر که دوستش دارید بخواهید، هر وقت خودش خواست، بدون توجه به برنامه آن روز شما، لباسی که خودش میخواهد را به شما بدهد تا بپوشید. نباید شما را مجبور کند اما میتواند با چربزبانی راضیتان کند. جایی که میگوید بنشینید و شروع به انجام کاری بکنید که به شما میگوید، حتی ممکنه با نفر دومی که دوستش دارید، تا وقتی میگویند بازی بکنید و حتی به شما خوش هم بگذرد. در این تمرین همه باید با شما مهربان باشند. روزی سه بار این تمرین را انجام بدهید.
تمرین دوم: از همسرتان بخواهید، طی روز هر وقت با او صحبت میکنید، گوشی موبایل را مقابل شما بگیرد و با شما صحبت کند. اصلا خودتان را ناراحت نکنید، حرف عادیتان را بزنید، اما او باید حواسش باشد گفتوگویتان خوب پیش برود و شما جملات بامزهتان را دوباره تکرار کنید، کادر هم باید خوب ببندد. یک روز برای این تمرین کافیه!
تمرین سوم: از یک نفر که به او اعتماد دارید، بخواهید هر وقت حواستان نیست موقع غذاخوردن، هنگام خواب، وقتی غرق فیلمی کمدی شدهاید و قاه قاه می خندید از شما عکس بگیرد. نگران نباشید، فقط میخواهد عکسها را با هفتاد هزار نفر دیگر به اشتراک بگذارد. شما راحت باشید…
خب اگر این تمرینها را انجام دهید، میتوانید بفهمید که این رفتارها چه آزار روانی میتواند برای شما ایجاد کند.
در بحث کودک آزاری ما کودک آزاری را به چهار نوع جسمی (مانند کتک زدن) روانی (مثل مسخره کردن)، غفلت (مانند بازداری کودک از تحصیل) و جنسی (مانند لمس نامناسب) تقسیم میکنیم. قابل حدس است که استفاده کودکان در فضای مجازی نوعی بهرهکشی اقتصادی و کودک آزاری روانی است.
اینستاگرام، محدود به پیجهای تبلیغاتی نیست؛ گروه دیگری از کودکان از طریق «دلنوشته»های [اغلب] مادرشان در اینستاگرام زندگی میکنند. بیماری یا معلولیت، داشتن استعداد ویژه، شرایط متفاوت زندگی، یا فقط مانند بقیه، شیرین و دوستداشتنی بودن کودک، باعث میشود والدین شروع به نوشتن کنند. حتی ممکن است صورت بچه در عکسها مشخص نباشد، اما وقتی مادر در مقیاس وسیع شناخته شده است، این اقدام برای حفظ حریم کودک کافی نیست. یکی از مادران بلاگر نوشته بود: «من حتی عکس دخترم را نمیگذارم، اما وقتی نوشتم که جوجه خریده است، دیگران درباره جوجهها با او صحبت میکردند. دخترم حیرت کرده بود، متعجب، از من میپرسید اینا چطوری تو خونه ما رو میبینند؟» و این تجربه مادر دیگری است: «پسرم با بیماری خاص متولد شد. من شروع به نوشتن کردم و عده زیادی پیچم را دنبال میکردند. محبت زیادی نشان میدادند و حس میکردم کلی دوست خوب دارم. نوشتن برام مثل جلسات رواندرمانی شده بود. اما اینها کی بودند؟ در واقع ما با هم غریبه بودیم. بعد از مدتی انتقادات، نظرات مخالف و حتی توهینها هم شروع شد. انگار من را توی ذهنشان آدمی مطابق انتظارشان فرض کرده بودند، وقتی مخالف نظرشان از آب در میآمدم عصبانی میشدند. اما دست از نوشتن نمیکشیدم، اعتیادآور شده بود. بعد از مدتی متوجه شدم بستریشدنهای پسرم، دردهایش، روند درمانی و حتی شادیهایش، بخشی از زندگی خصوصی او و من و خانواده است که دارم با غریبه ها در میان می گذارم».
طبعا، مادران بلاگر همیشه با مشکلات مواجه نمیشوند و حریم فرزندانشان هم شکسته نمیشود، اما این کار دقت زیادی می طلبد.
ما برای پست کردن یک عکس دسته جمعی، از دوستانمان میپرسیم: «اینستا بذارم اشکالی نداره؟»، چطور میتوانیم این سوال را از فرزندمان بپرسیم: «برات اشکالی نداره طی پانزده سال گذشته دربارهات با غریبهها حرف زدهام؟» مهم است بدانیم که کودکان نسبت به رفتارهای خود و پیامدهای آن آگاه نیستند و ما باید حافظ امنیت آنان باشیم! پس خوب مراقبت کنیم.