آثار باقیه رونمایی شد
آئین رونمایی از کتاب «آثار باقیه» ابوریحان بیرونی ترجمه دکتر «پرویز اذکائی» همزمان با جشن سومین سالگرد تأسیس شهر کتاب همدان برگزار شد
آئین رونمایی از کتاب «آثار باقیه» ابوریحان بیرونی ترجمه دکتر «پرویز اذکائی» همزمان با جشن سومین سالگرد تأسیس شهر کتاب همدان برگزار شد. در ابتدای این برنامه حاضران در سوگ جانباختگان حادثه هواپیمای اوکراینی یک دقیقه سکوت کردند و «محمد افشار» دبیر انجمن شاهنامهخوانی چکاد به شاهنامهخوانی پرداخت.
*فاطمه کاظمی
*روزنامهنگار
آئین رونمایی از کتاب «آثار باقیه» ابوریحان بیرونی ترجمه دکتر «پرویز اذکائی» همزمان با جشن سومین سالگرد تأسیس شهر کتاب همدان برگزار شد. در ابتدای این برنامه حاضران در سوگ جانباختگان حادثه هواپیمای اوکراینی یک دقیقه سکوت کردند و «محمد افشار» دبیر انجمن شاهنامهخوانی چکاد به شاهنامهخوانی پرداخت.
صد و ده برنامه در طول سه سال
«حسین زندی» فعال مدنی و از برگزارکنندگان برنامه در ابتدا گفت: نزدیک به سه سال پیش شخصی به نام «هوشنگ فضلی» شهر کتاب را در شهر همدان که کارکردن و بیشتر از آن کار فرهنگی کردن در آن دشوار است، راهاندازی کرد و امروز بعد از سه سال این مجموعه سرپاست و علاوه بر فعالیت اقتصادی که به نوعی کارآفرینی محسوب میشود، در حوزه فعالیت فرهنگی نیز اقدامات ارزشمندی انجام داده و میدهد.
وی ادامه داد: به جرأت میتوانم بگویم در طول این سه سال دوستان من با همکاری شهر کتاب همدان بیشتر از ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه فرهنگی برگزار کردهاند که تعداد این رویدادها به صد و ده برنامه میرسد. همانطور که میدانید روند دریافت مجوز به منظور برگزاری برنامههای فرهنگی در ایران دشوار و در همدان دشوارتر است. اما راهاندازی شهر کتاب این دشواری را برای ما کمتر کرد و ما به اهدافی مانند اینکه «چند جلد بیشتر کتاب در این شهر خوانده شود» رسیدهایم.
این فعال فرهنگی تأکید کرد: امیدوارم دوستان دیگر و همشهریهای من کمک کنند تعداد چنین مجموعههایی بیشتر شود. خیلیها میگویند تعداد چنین مجموعههایی در همدان زیاد است اما لازم است بدانند در کشوری مانند بحرین که روزگاری جزئی از کشور ما بوده و توسعهنیافته محسوب میشود و زیر یک میلیون نفر جمعیت دارد، تیراژ کتاب بیشتر از ایران است یا در کشورهایی که از شوروی جدا شدند و جمعیت بسیار محدودی دارند، تیراژ کتاب از کشور ما بیشتر است. در حالی که روند فعالیتهای فرهنگی در کشور ما طوری بوده که تیراژ کتابها به سیصد نسخه رسیده است. این روند در همدان هم مشاهده میشود و به نظر من مردم این شهر و استان در ایجاد این روند مقصر هستند.
زندی گفت: از مجموعه شهر کتاب به خاطر همه کمکهایی که در روند برگزاری برنامههای فرهنگی به ما کردند، تشکر میکنم، از همشهریها و اهالی فرهنگ نازنین هم سپاسگزارم که همیشه همراه ما بودند. قدردان زحمات دوستانم در نهادهای مدنی هستم که بدون مزد در این شهر کار میکنند و یک سر و گردن از نهادهای مدنی دیگر استانها بالاتر هستند. انجمن سعدیپژوهی، انجمن شاهنامهخوانی چکاد، انجمن توانافزایی باهم و انجمن پویشگران سفر پاک از جمله نهادهای مدنی هستند که برنامههای خود را در شهر کتاب برگزار کردهاند و در برگزاری برنامههای مختلف همراه ما بودهاند.
نگاه متفاوت موسس شهر کتاب
رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر نیز با اشاره به تأثیر فعالیتهای شهر کتاب همدان در تغییر فضای فرهنگی همدان توضیح داد: امروز سومین سالگرد تأسیس شهر کتاب همدان است؛ مرکزی که در زمان تأسیس آن صحبت از این بود که چرا باید در این نقطه از شهر چنین فضایی در اختیار این مجموعه قرار دهند و ما امروز شاهد این هستیم که اثرگذاری که این مجموعه در سطح شهر ما داشته نه تنها به دلیل فضای بزرگی است که دارد، بلکه به دلیل نگاه خاص فرهنگی است که موسس این مجموعه و همکارانش داشتهاند. این نگاه باعث شده ما تعداد زیادی رویداد فرهنگی متفاوت از گذشته و به صورت علمیتر در شهر همدان رقم بزنیم.
«رضوان سلماسی» افزود: این مجموعه به شهر همدان آمد و سعی کرد با برگزاری برنامههایی مانند بزرگداشت بزرگان همدان، قدردان بزرگیهای آنها باشد. خیلیها به زحمات این افراد آشنا نیستند و آشناسازی با آنها وظیفه مراکز فرهنگی است و ما نیازمند برگزاری چنین محافلی در این شهر هستیم. افزایش سرانه مطالعه یکی از دغدغههای ماست و یکی از مراکزی که به این دغدغه توجه کرد و با برگزاری برنامههای رونمایی کتاب در این زمینه تلاش کرد، شهر کتاب همدان است.
وی تأکید کرد: ما نیاز به همکاری همشهریهای بیشتری در این زمینه داریم و لازمه این اتفاق واگذاری برگزاری برنامههای فرهنگی و ادبی به بخش خصوصی است تا با نگاه متفاوت و انرژی مضاعفی اقدام به برگزاری چنین برنامههایی کنند. از آنجایی که این برنامهها مردمیتر برگزار میشود، اثرگذاری بیشتری هم دارد. ما هم به عنوان مسئولان این شهر وظیفه حمایت از برگزاری چنین برنامههایی داریم. امیدوارم ما هم در کنار سایر عزیزان در رشد فرهنگ و نگاه شهرمان سهیم باشیم.
استاد اذکائی؛ انسان متجدد
دکتر «بهرام پروین گنابادی» مهمان ویژه این برنامه نیز در این برنامه گفت: دکتر پرویز اذکائی انسان بسیار متجددی است؛ چون زمانی که رنه دکارت جمله معروف «من فکر میکنم پس من هستم» دو «من» به کار برد که فردیت از آن بیرون آمد. انسان به این دلیل انسان است که دیگر قهرمان و اسطورهای نیست و اگر قهرمان و اسطورهای وجود دارد، همین آدم است. نوع ادبی نیز از رومانس به رمان تغییر کرد و باعث شد هر انسانی در هر طبقه اجتماعی قهرمان خودش باشد. اگر بخواهیم جمله دکارت را تعبیر علمی و ادبی بکنیم، این تعبیر را باید در مقاله جستجو کنیم.
وی توضیح داد: مقاله نه به معنای گذشته آن بلکه مقاله در شکل مدرن آن. وقتی کسی مقالهای مینویسد نام خود را در پایان آن میآورد چون معتقد است مطلب را خودش نوشته و مسئولیت آن با خودش است. اگر از این منظر به مقاله نگاه کنیم که مقاله نوع ادبی مدرن است، چیزی در مقاله وجود دارد که در جاهای دیگر نیست و آن ایجاز است. چون شما در مقاله قصد دارید اصل مطلب را بیان کنید، دیگر به دنبال کشدادن نثر یا مقدمهگویی نیستید. مقاله همراه با ایجاز است؛ چیزی که غربیها به آن جوهره خرد میگویند. ایجاد یک موهبت به خصوص برای کسانی است که سخنرانی میکنند. این موهبت نصیب هر کسی نمیشود. ایجاز کمک میکند مخاطب راحت مطلب شما را درک بکند. ضمن اینکه تمام آنچه در ذهن شما هست به مخاطب منتقل میشود.
پروین گنابادی ادامه داد: اگر از این جنبه نگاه کنیم، مجموعه ماتیکانهای دکتر اذکائی نشان میدهد که وی تجدد را خوب فهمیده چون نثری دارد در حالت ایجاز. ماتیکانها از مقالاتی تشکیل شده که این مقالات هیچ حرف اضافهای نمیزنند و آن حرفی که باید بزنند را میزنند. ماتیکانها نثری دارند که همهفهم است. در دنیا در خیلی از دایرهالمعارفها و دانشنامهها مرسوم است که میگویند نثر شما باید طوری باشد که حتی یک دیپلمه متوجه آن شود و با آن ارتباط برقرار کند. از این منظر وقتی شما ماتیکانها را میخوانید متوجه میشوید کاملا علمی است و ایجاز دارد.
خرد چشممدار
این پژوهشگر تأکید کرد: مسئله مهم در تجدد خرد چشممدار است برخلاف آنکه ما قبلا گوشمدار بودیم. گوشمداری به این معنی است که ما چیزی را بشنویم و آن را واقعیت قرار بدهیم و بر مبنای آن قضاوت کنم و بنویسم. در کارهای استاد اذکائی چشممداری دیده میشود و همه چیز با ارجاع است. از این جهت استاد اذکائی کاملا متجدد است.
پروین گنابادی درباره کتاب آثار باقیه نیز گفت: تصحیح این کتاب به این شکل کار دشواری است و یک عمر زمان میبرد. پشت یک سالی که استاد برای ترجمه این کتاب وقت گذاشته، چهل سال تجربه خوابیده است. عمده کتاب آثار باقیه گاهشماری است و جشنهای ایرانیان و مسیحیان همه در آن به شکل بسیار دقیقی آورده شده است. جدای از این در مبحث اسطورهشناسی یک مرجع دست اول و بسیار دقیق است و همه چیزهایی که درباره تجدد و خرد چشممداری گفتم در این کتاب نیز دیده میشود.
وی افزود: یکی از کارهایی که استاد اذکائی در این کتاب انجام داده است و ارزش آن را بالا برده این است که متن کتاب عربی است، ابوریحان بیرونی کتاب را به زبان عربی که زبان علم آن زمان است، نوشته است. چشممداری و خردمداری که قبلا درباره آن صحبت کردیم در آثار دانشمندان ایرانی دیده میشود. ایجازهایی که درباره آن صحبت کردیم و خرد چشممدار را در این کتاب میبینیم. ضمن اینکه همه منابع را ذکر میکند، گوشمداری را به چشممدار تبدیل میکند.
این پژوهشگر توضیح داد: نثر ابوریحان بیرونی در غایت ایجاز است. کسی که زبان خارجی بلد است، میداند که ترجمه چنین کتابی چقدر دشوار است. من وقتی متن ترجمه را با متن عربی مقایسه کردم، از این ترجمه تعجب کردم چون برای خیلی از کلمات برابر گذاشته اس. ممکن است بعضیها بگویند دکتر اذکائی خیلی به ایران باستان فکر میکند و خیلی از برابرهایی که گذاشته ریشه آن برگرفته از پهلوی میانه و دشوار است. اما من به شما بگویم این ترجمه کار هر کسی نیست. متن عربی این کتاب ناقص بوده و دکتر اذکائی چند نسخه از آن را پیدا میکند. متن تصحیح عربی این کتاب آنقدر مهم بوده که در جمهوری اسلامی به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شده است.
پروین گنابادی تصریح کرد: متن عربی کتاب اصطلاحات دشواری دارد، ضمن اینکه دارای نثر عربی دشواری است. دکتر اذکائی در مقدمه کتاب بحثی میکنند که توصیه میکنم همه حداقل مقدمه آن را بخوانند تا بدانند این بزرگمرد چقدر برای کتاب زحمت کشیده است تا یک دایرهالمعارف تاریخ، تقویم و اسطورهشناسی خلق کند به ویژه در اعیاد و جشنها. استاد اذکائی در مقدمه کتاب میگوید: «بعضیها به نثر من ایراد میگیرند، بلکه نثر من برگرفته از چنین شخصی و سر و کله زدن با چنین کتاب است» در حالیکه نثر ایشان ایرادی ندارد بلکه موجز و دقیق است و ما به اینطور نثرهای علمی عادت نداریم. دکتر اذکائی یک عالم متجدد است.
وی تأکید کرد: دکتر اذکائی کتابخانه و همچنین خانه خودش را وقف کرده است. به ایشان گفتم «چطور از اینکتابهای ارزشمند و مجموعه مجلاتی که با خون دل جمعآوری کردید، دل کندید»؟ گفت: «کفن جیب ندارد، کجا میخواهم ببرم»؟ آن موقع میتوانیم بگوییم انسان هستیم که از خودخواهی خود دل بکنیم. از این منظر هم اگر نگاه کنیم هم ایشان یک انسان فرهیخته است. من به احترام چنین انسانی کلاه از سر برمیدارم و در برابر او تعظیم میکنم.
راهی که آثار باقیه طی کرد
دکتر پرویز اذکائی نیز درباره تصحیح نسخه عربی کتاب آثار باقیه و اینکه چطور شده که به سمت متن عربی رفته، گفت: متن عربی کتاب را نخستینبار در سال ۱۷۸۹، ادوارد زاخائو از شرقشناسان آلمانی و مدرس دانشگاه گوتینگن از روی سه نسخهای که در دست داشت، بسیار محققانه تصحیح علمی انتقادی کرد. یک سال بعد هم این کتاب را به انگلیسی ترجمه کرد و بر ترجمه انگلیسی آن تعلیقات نوشت. در هر سه نسخه قبلی افتادگیهایی در اصل داشت و زاخائو این افتادگیها را با هوشمندی تشخیص داد. این نسخهها حدود هشتاد و پنج صفحه افتادگی داشت که زاخائو متوجه آنها شد. این کتاب یک بار هم در سال ۱۹۲۳ چاپ شد.
وی توضیح داد: تا اینکه بنیاد میراث مکتوب در سال ۱۳۷۴ در تهران تشکیل شد. در آن بنیاد بنا شد کتابهایی مانند کتابهای بیرونی به عنوان میراث مکتوب چاپ. البته قبل از آن در سال ۱۳۵۲ در وزارت فرهنگ و هنر مکلف شدم در کنگره جهانی ابوریحان بیرونی کتابی درباره او بنویسم و همین باعث ایجاد چرخشی در زندگی من شد. قبلا آثار الباقیه و ترجمهای از شرح حال او خوانده بودم و همچنین کتاب کارنامه بیرونی از ژاک والو فرانسوی را ترجمه کرده بودم. کنگره میراث مکتوب سه کتاب از بیرونی برای چاپ در نظر گرفت؛ «الجواهر فی معرفته جواهر» که درباره جواهرشناسی و کانیشناسی است و «یوسف الهادی العراقی» از فضای عراق ساکن ایران آن را تصحیح کرده بود، «السیدنه فیالطب» به عنوان تنها کتاب گیاهداروشناسی ابوریحان بیرونی که به شادروان «زریاب خویی» واگذار شد و «آثار الباقیه» که قرعه فال به نام من زدند. در دهه پنجاه و شصت میلادی دو تن از شاگردان «هلموت ریتر» یکی از شرقشناسان آلمانی سقطات اثر زاخائو را در کتابچهای به نام «ساقطات آثار الباقیه» منتشر کردند. این کتاب به دست من رسید. نسخه دیگر متعلق به موزه مسکو و دو نسخه دیگر از برلین و لندن که همه اینها را در دست گرفتم و نسخه عربی را تصحیح کردم.
اذکائی تصریح کرد: این کتاب را به سبک کتابهای کلاسیک یونانی طبقهبندی کردهام که قبلا سابقه نداشته است. علاوه بر تصحیح این اثر، تعلیقاتی که زاخائو نوشته بود به فارسی ترجمه کردم. پانصد و بیست فقره تعلیقات دارم که سیصد و خردهای از آن متعلق به ترجمه تعلیقات زاخائوست. بنابراین فصل تعلیقات بخش زیادی از کتاب را در بر گرفته است.
وی ادامه داد: بعد از اینکه کتاب جایزه گرفت از من خواستند کتاب را به فارسی ترجمه کنم و بعد از فراغت از نوشتن کتاب حکیم رازی، کتاب را به فارسی ترجمه کردم.
+++سوتیتر
پروین گنابادی: تصحیح این کتاب به این شکل کار دشواری است و یک عمر زمان میبرد. پشت یک سالی که استاد برای ترجمه این کتاب وقت گذاشته، چهل سال تجربه خوابیده است. عمده کتاب آثار باقیه گاهشماری است و جشنهای ایرانیان و مسیحیان همه در آن به شکل بسیار دقیقی آورده شده است. جدای از این در مبحث اسطورهشناسی یک مرجع دست اول و بسیار دقیق است و همه چیزهایی که درباره تجدد و خرد چشممداری گفتم در این کتاب نیز دیده میشود.