اجراها نه خواننده خوب دارند، نه شعر مناسب
گفتوگو با «اصغر کریمی» مدرس و نوازنده تنبک و خواننده موسیقی همدان
کریمی: تلویزیون و سایر رسانهها بیشتر به موسیقی پاپ امروزی که حتی یک موسیقی پاپ جدی نیست، توجه دارند. بعضی از این اجراها نه خواننده خوب دارند و نه شعر مناسب و نه یک موسیقی جدی. با این وضعیت کسانی که در زمینه موسیقی جدی و هنری فعالیت میکنند، دلسرد و حتی افسرده میشوند.
*علی پاشا رجبلو
*مدرس موسیقی
«اصغر کریمی» متولد ۲۰ اسفند ۱۳۳۳ در همدان، از نوازندگان ساز تنبک و خواننده موسیقی و همچنین از سازگران همدانی است. بعد از گرفتن دیپلم در نیروی هوایی استخدام میشود، اما عشق و علاقه به موسیقی از دوران کودکی آنچنان در وجودش نقش بسته بود که در حضور استادان بنامی چون چون «محمد اسماعیلی» و «بهمن رجبی» به فراگیری تنبک میپردازد و در آواز هم از خواننده به نام همدانی «مهدی مبتقا» بهره میبرد. در زمانی که ساز مناسب تنبک برای آموزش در همدان وجود نداشت، با تلاش و کوشش وی، تنبک با کیفیت در همدان ساخته و در اختیار هنرجویان این ساز قرار گیرد.
- برای اولینبار چه زمانی به موسیقی علاقه پیدا کردید؟
پدر من هم صدای خوبی داشت و هم نی مینواخت که به همین دلیل به موسیقی علاقمند شدم و مستأجری هم در خانه داشتیم که تنبک مینواخت که اولین جرقههای علاقه به تنبک از آنجا شروع شد. در محله زندگی هم «محمد ضربی» نامی بود که با عزیزخان تنبک مینواخت که هم خوب میخواند و هم تنبک خوبی میزد. از طرفی قهوهخانهای در محله ما در خیابان کرمانشاه بود که به خواهش من از برادرم، روزهای دوشنبه برای دیدن برنامه تکنوازان به آنجا میرفتیم و به خصوص اجرای استادان «حسین تهرانی» که آن روزها در اوج بود و «فرامرز پایور» تأثیر زیادی در انتخاب ساز تنبک بر من گذاشت. نوع نوازندگی حسین تهرانی به گونهای بود که وقتی سنتور نوازی فرامرز پایور تمام میشد، ملودی را با تنبک ادامه میداد و همه این عوامل باعث شد که به فراگیری ساز تنبک روی آوردم .
- چه زمانی به فراگرفتن آکادمیک ساز تنبک رفتید و نزد کدام استاد؟
همانطور که گفتم، نوازندگی، دستها و حالتهای تنبکنوازی استاد حسین تهرانی به گونهای بود که من با علاقه زیادی روش ایشان را تقلید و تمرین میکردم. سالهای بعد به علت اینکه نظامی بودم با اسم مستعار در «آموزشگاه ملی موسیقی» در تهران، نزد استاد محمد اسماعیلی از شاگردان حسین تهرانی، به فراگیری تنبک پرداختم و به علت جابجا شدن شهر محل کارم به علت نظامی بودن، مجددا همچنان به صورت خودآموز به تمرینها ادامه دادم تا در سال ۱۳۵۷ انقلاب شد .
- در این سالها کنسرت و اجرایی هم داشتید؟
در حدود سال ۱۳۵۵ در پایگاههای نیروی هوایی گروههای موسیقی شکل گرفته بود که در همدان توسط فردی به نام آقای محمودی که تار مینواخت نیز گروهی تشکیل شد که من به عنوان تنبکنواز گروه حضور داشتم .
- انقلاب چه تأثیری در فعالیتهای هنری شما گذاشت؟
متأسفانه چه قبل از انقلاب و چه اوایل انقلاب، یک دید منفی به موسیقی و بهویژه به تنبک وجود داشت. من به موسیقی جدی و هنری و ارزشی اعتقاد دارم و معتقدم نباید در هر مراسم و هر جایی ساز نواخت که استاد تهرانی نیز به این قضایا تأکید دارند، و از طرفی نباید یک موسیقی خوب و جدی را با موسیقیهای مبتذل مقایسه کرد.
- یعنی شما از سالهای پس از انقلاب تا گشایشی که در اواخر دهه شصت در موسیقی بهوجود آمد، در عمل کار خاصی در تنبکنوازی انجام ندادید؟
بله متأسفانه. هر چند، در این سالها به طور مستمر تمرینهای خود را انجام میدادم. در اواخر دهه شصت، آموزشگاه موسیقی اداره فرهنگ و ارشاد همدان در اول خیابان رکنی باز شد. در آن سال کتابی آموزشی از «بهمن رجبی» دیدم که توسط یکی از دوستان تهیه کرده و به صورت خودآموز بخشی از آن را کار میکردم، اما مشکلاتی در فراگیری آن داشتم. به همین دلیل تصمیم گرفتم به خدمت استاد رجبی بروم که با کمک زندهیاد «داریوش زرگری» و یکی از دوستان توانستم به خدمت استاد رجبی برسم و به مدت سه سال از دانش وی بهره بجویم. این سه سال بسیار سخت بود، چون در این سالها باید از همدان به تهران تردد میکردم.
- در این سالها، آیا هیچگاه با استاد «ناصر فرهنگفر» دیدار و یا در زمینه آموزش فعالیتی داشتید؟
آلبوم «آستان جانان» به بازار آمده بود و استاد ناصر فرهنگفر نوازنده تنبک این آلبوم آن را بسیار زیبا اجرا کرده بود، تنبکی درست کرده بودم که برای نشان دادن آن به استاد اسماعیلی به تهران رفتم. شنیده بودم که استاد فرهنگفر در کدام آموزشگاه درس میدهند. به همین دلیل تنبک را نزد ایشان بردم که نکاتی را در خصوص این ساز به بنده گفتند و بعدها شرایطی پیش نیامد که بتوانم در خدمت ایشان باشم.
- چه زمانی و چه شد که آواز و خوانندگی را آغاز کردید؟
کنسرتی در جشنواره موسیقی تویسرکان به سرپرستی «رضا جمشیدیان» و خوانندگی «مهدی مبتقا» برگزار شد که بنده تنبکنواز این کنسرت بودم و مهدی مبتقا از من خواستند که به دلیل اینکه هنرجویان آواز ایشان با ریتم آشنا شوند، گاهی در محل آموزشی ایشان تنبکنوازی کنم. بعد از چند جلسه آقای مبتقا از من خواستند که در هنگام نواختن تنبک، تصنیف هم بخوانم که بعد از خواندن، وی مرا تشویق کرد آواز را هم فرا گیرم. اغلب تصنیفها و آوازها را که ایشان در کلاس با هنرجویان کار میکرد تمرین و میخواندم و در این خصوص به صورت جدی پیگیر بودم، به طوری که دستگاه آوازی راست پنجگانه را به مدت دو هفته با تمرین هر روز توانستم به اتمام برسانم.
- از کدام ردیف آوازی؟
ردیفهای آوازی بیشتر ردیفهای آوازی «سید حسین طاهرزاده» بود که استاد «محمدرضا شجریان» اجرا کرده بود و البته همه ردیفهای آوازی ردیفهایی چون عبدالله دوامی، محمود کریمی، حسن کسایی و ادیب خوانساری را گوش میکردم.
- ساخت تنبک را چه زمانی آغاز کردید؟
آن سالها در همدان تنبک خوب وجود نداشت، به همین خاطر انگیزه پیدا کردم که در ساخت تنبک نیز فعالیت داشته باشم. در زمینه ساخت تنبک مطالعه و تحقیق کردم، بخشی از ساخت اولین تنبک را توسط یک خراط و بخشی دیگر آن را خودم با ابزار اولیه ساختم. به تدریج با تکرار و آشنایی بیشتر از این ساز و تهیه ابزارهای مناسب توانستم تنبکهای بهتری را بسازم. ساختن تنبک یکی از سختترین کارهاست. یک بار در هنگام ساخت تنبک، دچار آسیبدیدگی از ناحیه سر و صورت شدم که ۴۸ ساعت بیهوش بودم .
- تنبک؛ تمبک و یا ضرب؟ کدام از این واژهها را مناسب این ساز میدانید؟
ضرب یک کلمه عربی است و استاد بهمن رجبی اعتقاد داشت که باید از کلمه «تمبک» برای این ساز استفاده کرد که از دو بخش «تم» و «بک» ترکیب شده است .
- درباره استفاده از ریتمهای اروپایی یا همان دو ضرب و سه ضرب و چهار ضرب و ضربهای ترکیبی با دورهای ایقاعی که ضربهای قدیم ما هستند، بگوئید.
نوع آموزش و ساماندهی این ریتمها از زمان علینقی وزیری بدین صورت بوده است و میتوان ضربهای مختلف را با هم ترکیب کرد.
- کیفیت و نحوه خوانندگان موسیقی ایرانی نسبت به خواندن استادان قدیم ما تغییر و گاه تحریف شده است. امروز خوانندگان ما شعر را تقطیع میکنند. نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظر میرسد اول باید بدانیم چه چیز را میخواهیم، بخوانیم، در کدام دستگاه و یا آواز میخواهیم، بخوانیم، با وزن درونی گوشهها چقدر آشنا هستیم، وزن شعر به چه گونه است؟ در این صورت خواننده با آگاهی و شناخت لازم از عرصه آواز است که میتواند یک اجرای خوب داشته باشد.
تا قبل از استاد بنان، اغلب خوانندگان موسیقی ایران شعر را بدون منقطع کردن میخواندند و سپس از تحریرها استفاده میکردند، اما امروزه یک خواننده، به جای اینکه به موسیقی اهمیت دهد با تقطیع شعر، نقش شعر را در هنگام خواندن بیشتر به نمایش میگذارد. شاید به دنبال یک جور نوآوری هستند، اما اینگونه خواندن، گویایی و لطف آواز و شعر را از بین میبرد .
- سخن آخر؟
متأسفانه در جامعه ما به موسیقی بها داده نمیشود. اگر از موسیقی ایرانی حمایت میشد از ۱۰۰ نفر که به دنبال فراگیری موسیقی هستند، ۹۸ نفر به دنبال یادگیری بهطور مثال سازی چون گیتار نمیرفتند که این موضوع ناخواسته و نادانسته آسیبهای فراوانی به موسیقی ملی ما وارد کرده است. بنده بگویم که من مخالف موسیقی پاپ نیستم و هنرمندان بنامی در این عرصه داشتهایم. از سوئی تلویزیون و سایر رسانهها بیشتر به موسیقی پاپ امروزی که حتی یک موسیقی پاپ جدی نیست، توجه دارند. بعضی از این اجراها نه خواننده خوب دارند و نه شعر مناسب و نه یک موسیقی جدی. با این وضعیت کسانی که در زمینه موسیقی جدی و هنری فعالیت میکنند، دلسرد و حتی افسرده میشوند. باید در این خصوص فکری کرد تا بار دیگر ارزش و بهای واقعی اهمیت موسیقی ایران دیده شود.